او و شعر همیشه با همند، همیشه درهمند
علی دهباشی
سال ۱۳۳۷ بعد از امتحانات معمول وارد دانشسرای عالی شد که از سال بعد به دانشکده ادبیات تغییر یافت. محمد حقوقی در این دوره از کلاس‌های درس استادانی همچون جلال‌الدین همایی‌، دکتر محمد معین‌، دکتر پرویز ناتل خانلری و دکتر محمد مقدم بهره‌مند می‌شود.

نخستین سروده‌هایش در سال ۳۸ و ۳۹ منتشر می‌شود و در همین سال‌ها است که با نادر نادپور‌، سیمین بهبهانی‌، سیاوش کسرایی، منوچهر آتشی و بهرام صادقی آشنا می‌شود و مراوده ادبی با آنها شکل می‌گیرد که سال‌های سال ادامه می‌یابد.
بعد از اتمام تحصیلات در دانشسرای عالی به اصفهان می‌رود و در سال 1341 تدریس را در دو دبیرستان مهم آن زمان اصفهان آغاز می‌کند و با محافل ادبی شهر ارتباط نزدیک‌تری برقرار می‌کند.
آشنایی با انجمن ادبی صائب و حمید مصدق سرآغاز دیگری از فعالیت‌های ادبی محمد حقوقی است زیرا روحیه نوجویی حقوقی باعث می‌شود حلقه‌ای از جوانان آن روزگار گرد آهم آیند و با طرح مباحث جدید ادبی به نوآوری‌ها در ادبیات بپردازند. همین عده بعد‌ها هسته اولیه جریان ادبی جنگ اصفهان را پایه‌گذاری می‌کنند. محمد حقوقی به همراه هوشنگ گلشیری‌، محمد کلباسی‌، فریدون مختاریان و جلیل دوستخواه اولین هیات تحریریه جنگ اصفهان را تشکیل می‌دهند. این گروه ادبی در پی نشست‌های ادبی خود سرانجام در تابستان ۱۳۴۴ نخستین شماره جنگ اصفهان را منتشر می‌کند. این حلقه ادبی با حضور چند تن دیگر مانند احمد گلشیری‌، ابوالحسن نجفی و احمد میرعلایی حوزه فعالیتش را گسترش می‌دهد.
در ادامه تدریس و فعالیت‌های ادبی محمد حقوقی‌، مقاله مهم «کی مرده کی بجاست» را در سال 1345 و دو سال بعد مقاله دیگری با عنوان « از سرچشمه تا مصب» را می‌نویسد. این دو مقاله به شیوه‌ای عمیق به آسیب‌شناسی شعر معاصر ایران می‌پردازد. این دو مقاله به همراه مقالات دیگر حقوقی از جمله مقاله «از نشان دادن تا شعر » از مطرح‌ترین مباحث شعر معاصر ایران در طول چندین دهه است که هنوز پس از گذشت چهل و سه سال در نقد شعر معاصر ما کاربرد دارد. حقوقی در جملات آغازین مقاله «کی مرده کی بجاست» اینگونه می‌نویسد: «هر رودخانه را باید به پای تجربه گرفت‌، بسترهای هموار و ناهموار آن را آزمود و اگر توان بود در جریان اصلی افتاد. جریانی که مصب آن مصبی دریایی است. اگر سرچشمه نیست‌، رودخانه همچنان جاری است با آب‌های شفاف و گل آلود. آب‌های گل آلودی که همیشه بوده اند و همیشه نیز مانع شده اند که از جریان رودخانه آن چنان که بایست آب برداشت. لیکن چه غم که زمان آنجا نشسته است و آنان نیز که زمان را بر کرسی داوری درست می‌نشانند. اینک ما که از سرچشمه عظیم جاودانی دور مانده‌ایم‌، ما همه دست اندرکاران شعر‌، آنها که آب را گل آلود کرده‌ایم و آنان که از مسیر راست کج افتاده‌ایم و آن دیگران که بیش یا کم و به اشکال مختلف‌، از منبع سرشار بهره برده‌ایم.» با انتشار مجموعه‌های «زوایا و مدارات» و «فصل‌های زمستانی» در سال 1348 دوره دیگری از زندگی شاعری حقوقی آغاز می‌شود که تا به امروز در عرصه شعر او ادامه یافته است.محمد حقوقی در ادامه مطالعات و پژوهش‌های خود در عرصه شعر معاصر کار تدوین مهم‌ترین آنتولوژی شعر معاصر ایران را با عنوان «شعر نو از آغاز تا امروز» به اتمام می‌رساند که از زمره مهمترین انتخاب‌هایی است که از شعر معاصر ایران به عمل آمده است. به ویژه آنکه بحث مفصل و دقیقی درباره شعر نو و نحوه انتخاب و ملاک‌های شعر در این کتاب آمده است.
در سال ۱۳۵۱ مجموعه دیگری از سروده‌های حقوقی با عنوان «شرقی‌ها» منتشر می‌شود و بعد سفر به انگلستان و مجالست و همنشینی با دکتر محمد جعفر محجوب پیش می‌آید.
در سال‌های 1353 و 1354 حاصل پژوهش‌های خود را در تحول کتاب‌های درسی در قالب کتابی با عنوان «شعر و نثر معاصر» عرضه می‌کند که مورد تایید مقامات سانسور قرار نمی‌گیرد و در محاق باقی می‌ماند تا در سال 1356 به توصیه دکتر خانلری با چاپ آن موافقت می‌شود.
انتشار کتاب‌های «گریزهای ناگزیر» و «با شب با زخم با گرگ»‌، «خروس هزار بال» و چندین مجموعه دیگر حاصل کار شاعر در سال‌های بعد است.
محمد حقوقی در همین زمینه در جایی می‌گوید، «من و شعر من همیشه با همیم‌، همیشه در همیم و هم سایه هم در همه مکان‌ها و همه زمان‌ها.»