شاعران عاشقانند
تصور من این است که شاعران عاشقانند و فکر نمیکنم اشتباه کرده باشم. از جمله این که شاعران عاشقان زبانند و دیگر این که شاعران عاشقان شعر به طور عام و شعر خود به طور خاص هستند.
محمود دولت آبادی
تصور من این است که شاعران عاشقانند و فکر نمیکنم اشتباه کرده باشم. از جمله این که شاعران عاشقان زبانند و دیگر این که شاعران عاشقان شعر به طور عام و شعر خود به طور خاص هستند. کمتر شاعری را دیدهام یا خواندهام که عشق خودش را به شعر خودش بیان کرده باشد. خوشبختانه محمد حقوقی این کار را کرده است. هر گاه آینده ما کدر و کدرتر میشود، پیشروان هنر و ادب و فرهنگ ما در گذشته ما محل خودشان را پیدا میکنند و این نه به جهت یافتن جای امن است، برعکس به نشانه آن هست که انسان غریب، و بگویم که اهل هنر در این کشور همواره غریب بودهاند، انسان غریب همواره به جستوجوی خانه پدری و مادری است. بنابراین قصیده سرایی هست و محمد حقوقی یا غزلسرایی است و هوشنگ ابتهاج. همه کوششی است به جهت مقام گرفتن در خانه مادری و پدری و یک بار دیگر بازجستن آن بانگ رسای گذشته حماسی و عاشقانهای که نمیخواهد خاموش شود.در قصیده بیشتر تفاخر هست و چقدر هم این تفاخر زیبا است؛ اما در قصیدهای که اکنون سروده شده و میشود عنصر تازهای هست که افزوده شده و میشود و آن عنصر اندوه هست؛ یعنی چیزی از حسرت و اندوه غزل درون قصیده امروز یا قصاید استاد حقوقی که من احساس کردم و گفتم و استاد حقوقی هم تصدیق کرد و اگر تصدیق هم نمیکرد باز من بر این اعتقاد بودم.
ارسال نظر