نامههای عاشقانه نیما
کنکاش در زندگی چهرههای برجسته ادبیات از آن رو اهمیت دارد که میتواند دریچههای تازهای را پیش روی مخاطب قرار دهد. نیما یوشیج به عنوان بنیانگذار شعر مدرن ایران یکی از کسانی است که هنوز از لابهلای نوشتههایش میتوان به افقهای تازهای دست یافت. برای درک چنین موقعیتی لازم است که علاوهبر مرور شعرها و یادداشتهایش درباره ادبیات، زندگی خصوصیاش را هم کنکاش کنیم. کتاب «عاشقانههای نیما» که اخیرا توسط نشر کتاب نادر و انتشارات بازنگار به چاپ دوم رسیده، پلی است بین مخاطب و دقیقههایی که او عاشقانه قلم در دست گرفت و در شبهایی تار از زیباترین چیزهای زندگیاش نوشت. ناشر در اشاره این کتاب نوشته است:
«از عشق بسیار گفتهاند و بسیار هم خواهند گفت. در شعرها و داستانهای شاعران و نویسندگان بزرگ و برجسته جهان از قلمرو عشق حکایتها ساختهاند و کلمهها پرداختهاند. برخی از آنها، لحظهها و تجربههای عاشقانه خود را نیز به ثبت سطرها و واژهها رساندهاند. اما در این میان شاعران و نویسندگان ایرانی بسیار اندک هستند کسانی که تاملها و نامههای عاشقانه خود را به یادگار گذاشته باشند. شاعر برجسته معاصر نیما یوشیج یکی از این معدود نمونهها است. در نامههای عاشقانه نیما ما با چشماندازی بسیار لطیف و شورانگیز روبهرو میشویم، نامههایی که نه یک بار، بلکه باید چندین و چند بار خواند و از زلالی روح یک شاعر ارجمند روزگارمان سیراب شد.» این کتاب ۵۲ صفحه است و ۱۷ نامه نیما را در برمیگیرد. او در قسمتی از یک نامه مینویسد: «من یک کوهنشین غیراهلی، یک نویسنده گمنام هستم که همه چیز من با دیگران مخالف و تمام اراده من با خیال دهقانی تو، که بره و مرغ نگاهداری میکنید متناسب است. بزرگتر از تصور تو و بهتر از احساس مردم هستم، به تو خواهم گفت چهطور ...
ارسال نظر