یادداشت
فرق موزه هنرهای معاصر با یک گالری چیست؟
موزه هنرهای معاصر تهران هیچ راه دیگری ندارد جز اینکه به انتخاب خودش چند کوریتور یا مشاور در بخشهای مختلف هنرهای تجسمی انتخاب کند.
بهمن جلالی
موزه هنرهای معاصر تهران هیچ راه دیگری ندارد جز اینکه به انتخاب خودش چند کوریتور یا مشاور در بخشهای مختلف هنرهای تجسمی انتخاب کند. هنرمندان هم بپذیرند که کسی بهعنوان کوریتور حق دارد انتخاب خودش را داشته باشد و نظمی را ارائه کند که خودش فکر میکند درست است. در همه دنیا این اتفاق میافتد.
نمیدانم علت دعوت از ریکاردو زیپولی چه بوده و چه زمانی انجام گرفته است، ولی میدانم از او دعوت شده که نمایشگاهی از عکسهای ونیزش برگزار شود، اما نخستین پرسشی که پیش میآید این است که آیا میان موزه هنرهای معاصر تهران و یک گالری، فرقی در مدیریت هنرهای معاصر وجود دارد یا خیر؟
موزه هنرهای معاصر تهران معمولا نمایشگاههایی را باید برگزار کند که دستکم شش ماه تا یکسال کار پژوهشی متمرکز بر یک موضوع مشخص کرده باشد، تا بتواند این فضای نسبتا بزرگ را پوشش دهد. حال چگونه موزه فکر کرده است با ۴۰ عکس نمایشگاه را شروع کند، مبنایش روشن نیست و تنها میتوان یک دلیل ارتباطی پیدا کرد.
بنابراین موزه برنامه ندارد و نتیجه این است که نمایشگاه قرار میشود در فلان تاریخ به ایران برسد، خب بقیه موزه را با چه چیزی پر کنیم؟ آیا وقت داریم چیزی را درست کنیم؟ بهسمتی میرویم که نمایشگاه قبلی را یک ماه تمدید کنیم، تا وقتی پیدا کنیم موزه را پر کنیم. این اتفاقی است که افتاده است. حالا تنها ناجیای که میتوانیم پیدا کنیم سیفا... صمدیان است که اتفاقا ناجی بسیار فوقالعادهای است و توانست بقیه موزه را در کنار نمایشگاهی از عکسهای زیپولی که بهزعم من ارزش نمایش دادن در موزه هنرهای معاصر را نداشت، با نمایشگاهی جامع پر کند.
عکسهای زیپولی قشنگاند و زیبا، همین و بس. اکنون دوره عکاسی شکلگرایانه نیست و اساسا در دنیا مطرح نیست. بلکه نوعی از عکاسی در این جهان عجیب غریب که در آن زندگی میکنیم، مطرح است که حرفی داشته باشد. حال میخواهیم برچسب شعرگونه به عکسهای زیپولی بزنیم و اینکه نشات گرفته از عرفان شرق است، خیلی متوجه نمیشوم و بحثی جداگانه دارد، اما کوریتور این نمایشگاه تنها فردی است که در زمان کوتاه قادر به انجام هر کاری است. این انرژی، قابلیت و نیروی او برای من فوقالعاده است.
عکاسها به او اعتماد داشته و قبولش دارند. شما در کدام نمایشگاه مثل تصویر سال میبینید که ۳۰۰ عکس عکسشان را ارائه دهند. عکاسها برای هیچکس این کار را نمیکنند. این قابلیت صمدیان است. او اول فکرهای دیگری برای چشم درون داشت، حال به اینجا رسید. کار او برای من قابل احترام است. برگزارکننده، عکسهایی را که در دوران گذشته خریداری شده بود و یکبار سالها پیش در نمایشگاهی با عنوان عکاسی ابداعی نمایش داده شده، از گنجینه بیرون کشید و عرضه کرد. حال اگر دانشجویان و بینندهها متوجه میشوند که چه گنجینه با ارزشی را مشاهده میکنند و اگر اسامی این عکاسها را ببینید که در دنیا چقدر ارزشمند است و دیدن این عکسها بر کاغذهایی که خودشان چاپ کردند، فرصت بسیار مغتنمی برای هر عکاسی بود که از نزدیک لمس کند و ببیند؛ اگر متوجه نشوند که دیگر هیچ!
از گفتوگوی بهمن جلالی با خبرگزاری دانشجویان
ارسال نظر