دارو وحقوق شهروندی

یوسف بهمن‌آبادی

ادامه زندگی بدون دارو برای یک بیمار بسیار سخت و چه بسا برای برخی غیرممکن است. بیماران مبتلا به سرطان، هموفیلی، MS، بیماران کلیوی و غیره که بخشی از شهروندان جامعه را تشکیل می‌دهند، نیازمند توجه خاصی هستند. در اختیار قراردادن داروی ارزان‌قیمت کوچکترین وظیفه‌ای است که دولت می‌تواند نسبت به آنها انجام دهد.

دارو برای آنها همانند وجود آب برای ماست که بدون آن بیشتر از چند روز نمی‌توانیم ادامه حیات دهیم. آنها بیمارند بدون این‌که ما خواسته باشیم یا این که خودشان تمایل به این وضعیت داشته باشند.

آنها آرزو دارند برای حتی یک‌روز مثل ما زندگی کنند و طعم شیرین زندگی بدون درد را تجربه کنند. بنابر این از هر طیف و طبقه‌ای که باشند نیازمند حمایت‌اند.

این وظیفه دولت است که به آنها یاری رساند و تحت هیچ‌ شرایطی نمی‌تواند این مسوولیت را از خود سلب کند. این که رییس اتحادیه واردکنندگان دارو، خبر از بحران کمبود داروهای خاص بدهد این مساله کمبود روندی غیرانسانی و یک بی‌توجهی محض به کسانی است که در این وادی گرفتار شده‌اند.

این که قیمت داروی بیماران پیوند کلیوی به ۱۰‌برابر افزایش پیدا کند و یک بیمار ناچار شود، ماهانه ۱۰۰‌هزار تومان پرداخت‌ کند فاجعه است و اگر روزی در خانواده‌ای زندگی کند که توانایی تامین این هزینه را نداشته باشد باید چه کند؟!

آیا خانواده‌اش باید در خیابان‌ها راه بیافتند و گدایی کنند؟!

عجب حکایتی است. سهم آنها از زندگی چیست؟!

بیماری تحمیل شده که خود بدبختی‌‌های روزانه خود را دارد و حالا گرانی دارو که چه استرس‌ها و تشویش‌هایی را بر آنها وارد می‌سازد.

در فرهنگ «حقوق شهروندی»، بدون تردید این بیماران و هر بیماری که نیازمند حمایت است بدون شک مورد توجه خاص قرار می‌گیرد.