نگاهپکن جداییطلبان تبتی را به سازماندهی جوخههای انتحاری متهم کرد
دالایی لاما در هیات بنلادن - ۲۱ فروردین ۸۷
آشوبهای اخیر تبت مستمسکی برای ایالاتمتحده و سایر رقبای تجاری چین شده است تا با وارد کردن سیاست به حوزه ورزش نهایت سوءاستفاده را از شرایط چین برده و از این فشارها برای بهرهبرداری اقتصادی سود ببرند.
بخش پایانی
آشوبهای اخیر تبت مستمسکی برای ایالاتمتحده و سایر رقبای تجاری چین شده است تا با وارد کردن سیاست به حوزه ورزش نهایت سوءاستفاده را از شرایط چین برده و از این فشارها برای بهرهبرداری اقتصادی سود ببرند. تاکنون سازمان عفو بینالملل مستقر در لندن که تاکنون بارها به حرکتهای مغرضانه به سود غرب متهم شده است در نامه از کشورهای جهان و به خصوص جورج بوش رییسجمهوری ایالاتمتحده خواسته است تا بازیهای المپیک پکن را که هزینههای گزافی برای پکن داشته تحریم کنند. برخی از سازمانهای غربی به دستاویز قرار دادن مساله حقوق بشر در گزافهگویی تا جایی پیش رفتهاند که بازیهای المپیک پکن را که مرداد ماه سال جاری در این کشور برگزار میشود با بازیهای المپیک برلین ۱۹۳۶ مقایسه کردهاند که تحت حکومت حزب نازی به رهبری آدولف هیتلر بود.
مساله آشوبهای تبت به ویژه با نظر به نقش تاریخی سازمان سیا در شورشهای سالهای ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۹ شکل پیچیدهتری به خود میگیرد و نیازمند تامل بیشتر است. اطلاعاتی که امروز دیگر حتی سازمان اطلاعات آمریکا منکر آن نیست، نشان میدهند که سرویس اطلاعاتی ایالاتمتحده در تحریک شورش ۱۹۵۶ شهر «آمدو» که به سرعت به سایر نواحی تبت سرایت کرد، نقش موثری داشته و حمایت سیا از جنبشهای تجزیهطلبانه در این ناحیه تا سال ۱۹۷۲ ادامه داشته است. اطلاعات موجود نشان میدهند که پس از سال ۱۹۷۲ که آغاز دوران تنشزدایی در روابط غرب و چین به شمار میرود (پس از سفر مخفی هنری کسینجر در سال ۱۹۷۱ و سفر ریچارد نیکسون رییسجمهوری وقت آمریکا در سال ۱۹۷۲ و ورود چین به سازمان ملل متحد در سال ۱۹۷۱) جنبشهای جداییطلبانه تبت با توقف ناگهانی حمایتهای آمریکا تضعیف شده به گونهای که تا امروز چندان قدرتمند و موثر نبودهاند.
در این شرایط میتوان حدس زد افزایش قدرت این گروههای در ماههای اخیر بیتاثیر از منابع خارجی و تغییر برخی سیاستهای جهانی نبوده باشد؛ چرا که استقلال تبت شاید برای مردم این ناحیه منافع اقتصادی چندانی نداشته باشد؛ اما بیتردید موجب تضعیف بزرگترین رقیب اقتصادی ایالاتمتحده خواهد شد که اگر روند رشد اقتصادیاش مهار نشود (چین) در کمتر از ۱۰سال آینده آمریکا را پشت سر خواهد گذاشت و به قدرت اول جهان تبدیل خواهد شد. تبت به لحاظ اقتصادی منطقهای بیشتر متکی به اقتصاد روستایی با اراضی کشاورزی اندک در ارتفاعات خشک و سرد محسوب میشود که به طور سنتی دامداری حرفه اصلی مردمان آن است.
این منطقه خودمختار تنها ناحیه چین محسوب میشود که به طور کامل از مالیات معاف است و در عوض دولت مرکزی نیز سالانه حدود ۹۰درصد مخارج دولت منطقه را تقبل میکند.
صنعت توریسم که بهتازگی در این ناحیه رشد چشمگیری داشته، بیشتر رشد خود را مرهون زیرساختهایی است که پکن در این ناحیه ایجاد کرده و هیچ یک محصول فنآوری بومی یا با هزینه منطقه خودگردان نبوده است. معدن غنی روی، مس، قلع به ارزش تخمینی ۱۲۸میلیارد دلار که در سال ۲۰۰۷ زیر فلات تبت کشف شده است، هنوز با مرحله استخراج و سودآوری فاصله زیادی دارد که آن نیز در توان دولت مستقل تبت به تنهایی نیست.
تمام این مسائل نشان میدهند که گزینه استقلال از چین سوای مساله آزادیهای فردی و مذهبی (خارج از نظام سوسیالیست چین) منفعت اقتصادی چندانی برای مردم تبت به همراه نخواهد داشت و شاید گزینه معقولی به شمار نرود.
قیام ۱۹۵۶ تا ۱۹۵۹ تبت در اعتراض به تقسیم اراضی موقوفه صومعهها و معابد توسط دولت کمونیست چین بین مردم فقیر روستایی این ناحیه که رعایای معابد و طبقه حاکم روحانیون به شمار میرفتند، صورت گرفت. دولت وقت چین برای سرکوب این قیام دست به کشتار دهها هزار تن از مردم این ناحیه زده و از میزان خودمختاری تبت کاست. در پی این شورش دالایی لاما و شماری دیگر از تبتی به هند گریختند. دالایی لاما هنوز در هند زندگی میکند.
ارسال نظر