دیدگاهمقالهای از باراک اوباما
اگر من رییسجمهور شوم - ۲۰ فروردین ۸۷
بالاخره اینکه، ما باید استراتژی جامعی برای نابود کردن تروریستهای جهانی بیابیم. استراتژی ای که بر انواع گوناگون قدرت آمریکایی تکیه داشته باشد و نه فقط قدرت نظامی. به قول یک فرمانده ارشد نظامی آمریکایی، «هنگامی که مردم از احترام و امکانات برخوردارند، افراطگرایی جای ظهور و برخورداری از استقبال عمومی را از دست میدهد.»
بخش دوم
بالاخره اینکه، ما باید استراتژی جامعی برای نابود کردن تروریستهای جهانی بیابیم. استراتژی ای که بر انواع گوناگون قدرت آمریکایی تکیه داشته باشد و نه فقط قدرت نظامی. به قول یک فرمانده ارشد نظامی آمریکایی، «هنگامی که مردم از احترام و امکانات برخوردارند، افراطگرایی جای ظهور و برخورداری از استقبال عمومی را از دست میدهد.» به همین دلیل است که ما باید به کمک متحدین خود در تقویت کشورهای ضعیف و بازسازی کشورهایی که خود قادر به آن نیستند، بکوشیم.
در جهان اسلام و فراتر از آن، مبارزه با رسولان ترور نمیتواند به سخنرانی پیرامون دموکراسی محدود شود. ما باید دانش خود را از موقعیتها و باورهایی که افراط گرایی را دامن میزنند، بالا ببریم. بحثهای گوناگونی در اسلام وجود دارد. برخی به آیندهای صلح آمیز، تفاهم و تساهل، توسعه و دموکراسی سازی باور دارند. برخی نیز از عدم تساهل و سرسختی در مقابل آزادیهای فردی و جهان پیروی میکنند.
برای تقویت گروههای معتدل آمریکا باید همتش را به گستراندن فرصتها، دسترسی به آموزش و مراقبتهای بهداشتی، تجارت و سرمایهگذاری و حمایت مداوم از اصلاحطلبان سیاسی و جامعه مدنی که پیروزی ما را در جنگ سرد رقم زد، معطوف گرداند. باورهای ما بر امید متکی است؛ حال آن که تروریستها بر ترس تکیه دارند. به همین دلیل است که ما قادر به پیروزی در این نبرد هستیم و خواهیم شد.
بازسازی همکاریها
به منظور تجدید حیات رهبری آمریکایی، من قصد دارم ائتلافها و همکاریها و نهادهایی را که میتوانند با تهدیدهای مشترک رویاروی شوند و امنیت مشترک را گسترش دهند، بازسازی کنم. اگر بخواهیم با تهدید و ارعاب سایر کشورها این اصلاحات در ائتلافها و نهادها را ایجاد کنیم، منزوی خواهیم شد. اصلاحات هنگامی تحقق میپذیرد که ما بتوانیم به دولتها و مردم دیگر اطمینان دهیم که آنها نیز نقش شایستهای در همکاریهای موثر دارند.
ما غالبا پیامی مغایر با این به شرکای بینالمللی خود فرستادهایم. در مورد اروپا، ما به نظرات اروپاییها در مورد منطق و ضرورت جنگ عراق اعتنایی نکردیم. در آسیا، ما به تلاشهای کره جنوبی برای بهبود روابط با کره شمالی وقعی ننهادیم. در آمریکای لاتین، از مکزیک گرفته تا آرژانتین، ما به دغدغههای مردم این کشورها درباره مهاجرت و برابری و رشد اقتصادی اهمیت چندانی ندادیم.
در آفریقا، ما اجازه دادیم که نسل کشی در دارفور به مدت چهار سال ادامه یابد و به دعوت اتحادیه آفریقا برای حمایت بیشتر از توقف کشتار توجه کافی نشان ندادیم. من پیوندهایمان را با متحدینمان در اروپا و آسیا بازسازی خواهم کرد و در تقویت همکاریها در سراسر آمریکا و آفریقا خواهم کوشید. ناتو در پانزده سال گذشته قدمهای مهمی در تغییر ساختارهای خود از شکل امنیتی به ائتلاف برای صلح برداشته است.
اما امروز، به قول سناتور لوگار «تفاوت فزاینده میان گسترش رسالت ناتو و ظرفیتهای اندکش» به وجود آمده است. برای پر کردن چنین شکافی، من متحدین خود در ناتو را به فرستادن نیروهای بیشتر در عملیات امنیت مشترک و سرمایهگذاری بیشتر در بازسازی و تثبیت ظرفیتها بسیج خواهم کرد.
ما باید هم زمان با تقویت ناتو، متحدین بیشتری در مناطق گوناگون جهان بیابیم. با خیزش چین و قدرت گرفتن بیشتر ژاپن و کره جنوبی، من تلاش خواهم کرد که شبکه روابط موثرتری در آسیا ایجاد کنم. ما به شالودههای ارتباطی فراگیرتری با کشورهای آسیای شرقی نیاز داریم که بتوانند رفاه و ثبات را در منطقه گسترش دهند و به مواجهه با تهدیدهای بین منطقهای، از گروههای تروریستی گرفته تا آنفلوآنزای مرغی در اندونزی، یاری رسانند.
من همچنین چین را تشویق خواهم کرد که به عنوان یک قدرت رو به رشد، نقش مسوولانهتری در برخورد با مسائل مشترک در قرن بیست و یکم ایفا کند. ما در جاهایی با چین رقابت و در جاهای دیگری همکاری میکنیم. وظیفه ما ایجاد روابطی است که همکاری را گسترش دهد، و هم زمان توانایی رقابت ما را بالا ببرد.
به علاوه، ما به همکاری موثر بر سر مسائل مهم جهانی در میان همه قدرتهای بزرگ از جمله قدرتهای تازهای مانند برزیل، هند، نیجریه، و آفریقای جنوبی نیاز داریم. ما باید به تمام این کشورها سهمی در برقراری نظم جهانی بدهیم. برای این منظور سازمان ملل نیز نیاز به اصلاحات دارد. عملکرد مدیریت دبیرخانه سازمان ملل ضعیف است. عملیات حفظ صلح نیز کارایی چندانی ندارد. شورای جدید حقوق بشر سازمان ملل هشت قطعنامه در محکومیت اسرائیل صادر کرده است، اما حتی یک قطعنامه در محکومیت نسل کشی در دارفور یا نقض حقوق بشر در زیمبابوه صادر نکرده است. هیچ یک از این مشکلات بدون دخالت آمریکا ممکن نیست. اگر ما قصد داریم که تهدیدهایی را که از سوی انسانها در این دوران سیاره مان را تهدید میکند از میان برداریم باید به تشکیل نهادهای قدرتمند و ائتلافهای محکم همت بگماریم. اگر تغییرات بنیادین انجام نگیرد سرزمینهای ساحلی جهان با بالا آمدن سطح دریاها به زیر آب خواهند رفت. گرم شدن کره زمین و کاهش باران به کشاورزی آسیب خواهد رسانید و جنگ، قحطی، بیماری و فقر را افزایش خواهد داد. تا سال ۲۰۵۰ قحطی بیش از ۲۵۰میلیون انسان را در سراسر جهان آواره خواهد ساخت. و این به بیثباتی کشورهای ثروتمند و مرفه نیز دامن خواهد زد.
آمریکا به عنوان بزرگترین تولیدکننده گازهای گلخانهای وظیفه دارد در راه برطرف کردن این مشکلات نیز پیشقدم باشد. در حالی که بسیاری از شرکای صنعتی ما به شدت تلاش میکنند تولید این گازها را کاهش دهند، ما همچنان بر آن میافزاییم. اگر من به ریاستجمهوری برسم در راه کاهش این مشکلات گام برخواهم داشت و در راه رها کردن آمریکا از وابستگی به نفت خارجی تلاش خواهم کرد. با استفاده بهینه از انرژی در اتومبیل ها، کارخانهها و خانهها و اتکای بیشتر بر منابع قابل تجدید برق بهاین مهم دست خواهیم یافت.
منبع: irDiplomacy.ir
ارسال نظر