بلوار کشاورز
مثل یک آکواریوم
وقتی ماشین جای انسان را میگیرد و حرکت روی دوپا به حرکت با ماشین بدل میشود، گذرگاهها و محلهای عبور نیز تغییر شکل میدهند و در قالب یک خیابان به جذب ماشینها میپردازند.
وقتی ماشین جای انسان را میگیرد و حرکت روی دوپا به حرکت با ماشین بدل میشود، گذرگاهها و محلهای عبور نیز تغییر شکل میدهند و در قالب یک خیابان به جذب ماشینها میپردازند.
با این حساب یک شهر به انبوهی از خیابانهای پر از ماشین بدل میشود و ترافیک سایهاش را بر سر محلههای قدیمی و جدید میافکند. به قول دکتر سیروس باور (دکترای معماری از ایتالیا) «در یک معنا از بین رفتن مبدا و مقصد، هویت شهرها را از بین میبرد، این است که ما در شهر بیسروتهی زندگی میکنیم و در سفرهای بین شهریمان دقیقا نمیدانیم که به قول معروف از کجا آمدهایم و به کجا میرویم...».
در جستوجوی آرامش
سرگردانی! تعبیری که با همه لحظات زندگی ما در این شهر صد دروازه همخوانی دارد؛ چراکه همیشه در اواسط هستیم و هیچگاه نمیتوانیم برای امتداد خطوط خیابانها و چراغهای شب، انتهایی تصور کنیم. خیابانهای شلوغ را به خاطر آوردم و خودروهایی را که تمام شهر را محل تکتازی خود کردهاند.
کوههای شمیران را به یاد آوردم که هیچ وقت میسر نشد از لای ساختمانها و برجها ببینمشان، گیرم که حتی اگر این ساختمانها نبودند، آلودگی مجال به دیده نمیداد! و درست در این لحظه است که قدم زدن در بلوار کشاورز آرامش را در این زندگی به شدت ماشینی شده به ارمغان میآورد. بلوار کشاورز با آن همه درخت و سبزه و سر سبزی و جویی که به یاد نهر قدیم کرج در آن جاری است برای تهرانی جماعت خسته از کلافگیهای شهرش، حکم آکواریومی برای یک ماهی جدا افتاده از دریا را دارد.
اگر دم دمای غروب پا به این بلوار بگذارید حتما شاهد خیل عابرانی خواهید بود که مسیر بلوار را در جهتهای مختلف پیاده طی میکنند، انگار که این خیابان با آن جوی وسط بلوارش و درختهای سبز و چمن شاداب، احساسی از امنیت و اعتماد در فضا گسترانده که با توجه به مختصات حضورش در جغرافیای تهران، کمی عجیب و البته منحصر به فرد به نظر میرسد.
محله بر و بیا!
بلوار کشاورز گرچه به لحاظ جلوههای بصری و محیطی، آرامش پیاده روی و سرسبزی خیابانش در خاطر مردم این شهر مانده، اما دسترسیهای فراوان، موقعیت جغرافیایی و اتصال چند نقطه مهم و پرتردد شهری به وسیله آن، از این بلوار، یک خیابان کاملا استثنایی ساخته است. خیابانی که میدان و خیابان ولیعصر را به خیابان کارگر و خیابان آزادی پیوند میدهد و از طرفی نظری هم به امیرآباد و یوسفآباد داشته و حتی به اتوبان چمران و خیابان ستارخان هم منشعب میشود.
شاید با توجه به همین دسترسیها است که این خیابان در طرح ترافیکی شهر قرار دارد و رد شدن از آن تنها با داشتن مجوز امکانپذیر است، اما نمیتوان کتمان کرد که با وجود همه محدودیتهای حرکتی، باز هم این خیابان در بعد از ظهرها ترافیک قابلملاحظهای دارد، ترافیکی که اگر کوچه پس کوچههای این منطقه را خوب بشناسی میتوانی به راحتی از آن گذر کنی.
در حاشیه بلوار کشاورز چندین و چند بیمارستان و کلینیک درمانی جا خوش کردهاند که میتوان به بیمارستانهای پارس، ساسان و امامخمینی به عنوان مهمترینهایش اشاره کرد، اما کار به همین جا ختم نمیشود و حتی بازار مطبها و کلینیکها و داروخانهها به کوچهپسکوچههای این خیابان هم کشیده شده و وجود اورژانسها و کلینیکهای تخصصی بر این امر میافزاید.
نزدیکی بلوار کشاورز به دو قطب مهم دانشگاهی تهران، یعنی دانشگاه تهران و دانشگاه امیرکبیر از یکسو باعث ازدیاد خانهها، سوئیتها و خوابگاههای دانشجویی در فرعیهای این خیابان شده است و از سوی دیگر فضای تجاریاش را تحتتاثیر خود قرار داده.
البته نمیتوان از قرابتی که این خیابان با کوی دانشگاه و کلی دانشگاه ریز و درشت علمی کاربردی که در آپارتمانهای کوچک و داخل کوچهها از امکانات مختلف بلوار کشاورز بهره میبرند چشم پوشید؛ چرا که این مساله هم در ساختار بلوار کشاورز قابل رویت است. اما ادارهها نیز به این بلوار گوشهچشمی ویژه داشته و دارند. محله امیرآباد از دیرباز منطقه اداری تهران بوده و هنوز هم بخش عمدهای از ادارههای مهم در آن قرار دارند که کوچکترین نمونه آن وجود سه وزارت خانه در حواشی این خیابان است.
در میان این ادارهها توجه بانکهای خصوصی به این خیابان نیز جالب توجه است. این توجه که با ایجاد ساختمان مرتفع بانک پارسیان آغاز شد اکنون با ایجاد شعبه بزرگ و قابل اعتنای بانک اقتصاد نوین میرود که محلی برای گردهم آمدن سایر بانکها باشد.
پارک لاله، پارکی برای همه اما مگر میشود از بلوار همیشه سبز کشاورز گفت و پارک لالهاش راندید که هم قدمتی دیرینه دارد و هم آرامبخش شبهای تابستان ساکنان این محله است و در درون سبز خود مسجدی دارد با معماری منحصر به فرد که آبی فیروزهای کاشیها در کنار حجمهای شکستهاش دقیقا بر فضای دلانگیز این پارک در ازدحام خیابانهای اطرافش تاکید دارد.
پارک لاله با توجه به گستردگی، مختصات نقشهای و وجود موزه هنرهای معاصر یکی از اصلیترین پارکهای تهران از نظر اقبال مردمی به حساب میآید.
این پارک اگر چه از نظر مدیریتی و خدماتدهی به بازدیدکنندگان هنوز دارای ضعفهای فراوانی است، اما شبهای سرد زمستان مردم به آن جا میروند تا آش رشته گرم بخورند و روزهای داغ تابستان، سایه درختهایش پناهگاه مردم خسته تهران است.
ارسال نظر