کات
نگاهی به «مجنون لیلی» ساخته جعفری
اکران نوروزی سینماها با نمایش آثاری همچون «مجنون لیلی» ساخته قاسم جعفری که به عقیده سازنده آن، نمایانگر مقوله عشق و پاکی آن به عنوان یک نیاز در جامعه است، همراه بود.
مجنون لیلی جعفری همچون دیگر آثار به اصطلاح تین ایجری، جوانان و قصه نخ نما شده عشقهای فیلم فارسی دهه چهل را دستمایه روایت کرده و با وجود توفیق نسبی در اکران نتوانسته انتظار خانوادهها و حتی مخاطبان عام سینما را برآورده سازد.
این فیلم حکایت جعبهای است که دست به دست میان عشاق از طبقات مختلف چرخیده و روایت دوستیها، دشمنیها، جداییها و خیانتها است.
عاشقی که در روز عشق که چند سالی است با عنوان ولنتاین و برگرفته از عنوان خارجی آن در برخی جوامع شهری ما رونق گرفته و جعبه جادویی فیلم جعفری حکایتگر آن است.
داستان در ابتدا از عوض شدن ساک خانم دکتری که جعبه اجدادی او در آن جای گرفته آغاز و سرفصل آشنایی خانم دکتر با جوان عکاس عاشق پیشهای که ظاهرا جز دلباختگی کار دیگری ندارد، میشود.
سماجت جوان عاشق پیشه برای پیدا کردن جعبه اجدادی خانم دکتر جوان که مظهر عشق و دوستی در خانواده اوست، زمینه دوستی و الفت آن دو را فراهم میکند و با پیدا شدن جعبه و نزدیک شدن وصال دو معشوق به یکباره زمین و آسمان تیره و تار میشود و جوان عکاس در حین رساندن آن دچار سانحه میشود و باقی قضایا.
گشتن جعبه در میان افراد مختلف، از کارگر شیرین عقل مترو گرفته تا حاجی زنباره حجره بازار، کارگر حجره، راننده تاکسی و زباله دزدها و در نهایت دوئل یک عاشق مزاحم روی ریل قطار حکایتی است که یادآور فیلمهای قدیمی ایرونی و عشقهای کافهای است.
مجنون لیلی با وجود بهرهگیری از بازیگران سینمای تجاری، فضاها و فیلمبرداری شایسته زرین دست، نتوانسته نوعی همذات پنداری با مخاطبی که خسته از زندگی ماشینی و مشکلات ریز و درشت است، ایجاد کند.
از سویی نوعی رها شدگی در پرداخت موضوع و شخصیتها و اصرار بر تعدد بازیگر در نماهای مختلف فیلم، مجنون لیلی را دچار نوعی پراکندهگویی و حضور زائد بازیگران زمینه دلزدگی مخاطب را فراهم کرده است.
از سویی نشان دادن غیرواقعی طبقات مختلف اجتماعی و نقب زدن سطحی به حاشیه و متن جامعه شهری بدون تامل و تعمق در ارائه شخصیتهای باورپذیر، مخاطب را با نوعی سرگردانی و ایجاد پرسشهای بیجواب در محیط حقیقی زندگی روبهرو میکند.
مجنون لیلی به دلیل نوع نگاه به مقوله عشق از سویی و نداشتن شناخت کافی از جامعه ایرانی و ضعف در روایت و شخصیتپردازی نتوانسته مخاطب را با خود همراه سازد و ایجاد گرههای مختلف و کشاندن شخصیتهای متعدد در داستان از ملال آن نکاسته است.
به هر سوی، مجنون لیلی به عنوان اثری به شدت عامی که صرفا گیشه را نشانه رفته، شاید به زعم سازندگان آن مخاطب خود را دارد هرچند نشانهای از سینمای اجتماعی - خانوادگی در آن دیده نمیشود.
بسیاری از صاحبنظران معتقدند که دوران سینمای تین ایجری با این سبک و سیاق گذشته و مخاطب هوشیار امروز در طلب آثاری است که علاوه بر سرگرمی زمینه آگاهی بخشی او را فراهم آورد.
ارسال نظر