آپادانا، باشکوهترین کاخ هخامنشی
«آپادانا» نامی پارسی است و کاخی به همین نام در شوش وجود داشته که هنوز بقایایی از آن به جا مانده است. اما چه کسی کاخ آپادانا را ساخته است؟
آپادانا، به معنی کاخ (جایی که در آن همگان به خدمت شاه شرفیاب میشوند) و باشکوهترین کاخ هخامنشیان است.
میترا یزدچی
«آپادانا» نامی پارسی است و کاخی به همین نام در شوش وجود داشته که هنوز بقایایی از آن به جا مانده است. اما چه کسی کاخ آپادانا را ساخته است؟
آپادانا، به معنی کاخ (جایی که در آن همگان به خدمت شاه شرفیاب میشوند) و باشکوهترین کاخ هخامنشیان است. کاخ آپادانا در حدود سالهای ۵۱۵ الی ۵۲۱ پیش از میلاد به دستور داریوش بزرگ، پادشاه هخامنشی در شوش و روی آثار و بقایای عیلامیها بنا نهاده شد.
دیوارهای آن از خشت و ستونهایش از سنگ بود. این کاخ دارای قسمتهای مختلفی از جمله تالار بار عام، دروازه کاخ پذیرایی و دارای ۳حیاط مرکزی است.
دیوارهای داخلی کاخ با آجر لعابدار منقوش به طرحهای سربازان گارد جاویدان، شیر بالدار و نقش گل نیلوفر آبی مزین بودهاند که بقایای به جای مانده آنها در موزههای داخلی و خارجی نگهداری میشوند.
ستونهای سنگی این کاخ متشکل از چند قسمت زیر ستون، پایه ستون، شالی ستون، ساقه ستون، گل ستون و سرستون است که سرستون به شکل نیمه جلویی دو گاو که زانو زده و پشت به هم دادهاند، است.
ستونها و دیوارهای آپادانا ۲۲ متر ارتفاع داشتند و سقف آنها گهوارهای و از خشت ساخته شده است. از تزئینات کاخ اطلاعی در دست نیست، ولی کف بسیاری از قسمتهای آن از مصالحی ساخته شده که قرمزرنگ بوده است.
دو ایوان مشابه در شمال، شرق، غرب و جوانب تالار آپادانا در میان یک تالار مرکزی و ۳ ایوان متشکل از۲۰ ستوناند.
سقف هر ایوان بر فراز ۱۲ ستون سنگی در دو ردیف استوار بوده است.
هریک از اضلاع چهارگوش کاخ آپادانا تقریبا ۱۱۰ متر است که مساحت آن به بیش از ۱۲۰۰ متر مربع بالغ میشود.
ارتفاع این بنا از سطح دشت نزدیک به ۳۸ متر بوده و ورود به آن از طریق پلکانهای شرقی و شمالی بوده است. در هر سمت دو پلکان دوسویه جمعا ۸ ردیف پلکان موجود است که بر روی سطح خارجی آنها شگفتانگیزترین نگارههای جهان نقش بسته شده است.
میان تالار با ایوانهای ورودی درهایی دو لنگه و چوبی بوده است که امروزه محل پاشنه آنها به طرز زیبایی در محل دیده میشود. درها ساخته شده از برنز و مزین به طلا بوده است.
تالار اصلی کاخ آپادانا مربعی است که طول هر ضلع آن به بیش از ۶۰ متر بالغ میشود.
در این محوطه ۳۶۰۰ مترمربعی، ۳۶ ستون ۲۰متری برافراشته بودند که از بالای هرکدام از آنها سرستونی با هیبت و پرابهت، اشخاص حاضر در تالار را مینگریستند.
برای ساختن ستونها نخست قطعات سنگ خام را روی هم میچیدند و به وسیله بستهای دمچلچلهای به یکدیگر اتصال میدادند. برای قطعه زیر بزرگترین سنگ را انتخاب میکردند. شکل ستونها همچون ساقه درخت است که از پایین به بالا نازک میشود.
سنگتراشان پس از برش و روی هم قرار دادن سنگهای خام، بدنه سنگ را گرد میکردند و سپس کار شیاراندازی انجام میگرفت. سرستونها به خاطر ظریف کاری و پرکاری جداگانه آماده و سوار میشد. از نشانههای بر جای مانده پیدا است که ستونها با رنگهای تند رنگآمیزی شده بودند. چشم، زبان و بینی گاوها و شیرهای افسانهای، رنگ سرخ داشتهاند و ظاهرا سم و پنجه حیوانات پوششی از طلا داشته است.
سرستونهای ایوان شمالی و غربی دو سر گاوی بوده، اما در ایوان شرقی از سرستونهای دو شیری استفاده شده است و آن هم شاید به دلیل ارتباط شیر و خورشید است که هر دو سمبل ایزد میترا (مهر) است. در تالار آپادانا هیچ قسمتی وجود ندارد که نشاندهنده جایگاهی خاص برای پادشاه یا شخص برتر باشد و هیچ بخشی نیست که باشندگان آن خود را برتر از دیگران بدانند و شواهد نشان میدهد که تمام دیوارها و کف تالار آپادانا از گچی به رنگ سبز ملایم پوشیده بوده و فرشهایی عالی و پردههای نفیس آن را میپوشانده است.
قطعاتی از مبل در اتاقهای جناح جنوبی آپادانا به دست آمده که به وضوح نشان میدهد، تالار آپادانا با مبلمانی کامل از صندلیها و میزهای کوچک برای میهمانیهای بزرگ آذین شده بوده و از قرائن موجود در کف ایوان شرقی پیدا است که کف اصلی دارای دو اندود بوده و در ملات میان آجرها قیر به کار رفته است. در ضلع جنوبی و نیز در هر یک از چهار گوشه کاخ آپادانا اتاقهای بسیاری وجود داشته است که بیگمان محل کارمندان و پرسنل داخلی کاخ و همچنین اتاقهایی برای بایگانی، انبار، دبیرخانه، کتابخانه، پذیرایی و بخشهای دیگر مورد لزوم بوده است.
آپادانا، نخستین بنای ایرانی است که دارای سنگ بنا است. آگاهی داریوش در چال کردن لوحهای زرین و سیمین است. درهای آپادانا شاهدی به آگاهی این مرد بزرگ تاریخ ایران در فرمانروایی دارد. به دستور داریوش در ۴ گوشه تالار آپادانا و در زیر دیوار آن که بیش از ۵ متر ضخامت داشته است، صندوق سنگی کار گذاردهاند و در هر یک ۴ سکه زر و سیم و یک لوحه زرین و یک لوحه سیمین، هر کدام حاوی متنی به زبان پارسی باستان و با ترجمه ایلامی و بابلی قرار دادهاند.
داریوش در آن زمان بیتردید به روزگاری که چیزی از آپادانا نمیمانده، اندیشیده است و میدانسته که این الواح پس از هزاران سال به دست فرزندان آینده ایران خواهد افتاد.
داریوش، شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه سرزمینها، پسر ویشتاسب هخامنشی. گوید داریوش شاه: «این است شهریاری که من دارم، از سکاهایی که آن سوی سغد نو تا حبشه، از هند تا اسپارت. این است که اهورامزدا فرداد، او که خدای بزرگ است، اهورامزدا مرا و شاهنشاهی مرا بپاید.»
بر دیوار کاخ آپادانا، مجموعهای از آجر کاشیهای رنگین بوده که بر روی آنها نبشتهای از خشایار نوشته شده است. این آجر کاشیها اکنون در موزه ایران باستان نگهداری میشوند.
آپادانا، دارای ۲ پلکان، یکی در سمت شرقی و دیگری در سمت شمال است. پلکان شمالی در زمان خشایار شاه و پس از ساخت ایوان شمالی ساخته شد و نقوش آن تقلیدی از نقشهای کنده شده بر پلکان شرقی است؛ با این تفاوت که نقوش پلکان شرقی ظریفتر و هنرمندانهتر است.
سمت چپ جناح شرقی از نگاره ۲۳ هیات نمایندگی ملل گوناگون تشکیل شده است. از این ۲۳ هیات، ۱۸هیات بر روی نمای اصلی و ۵ هیات روی سراشیبی پلکانهای جنوبی نقش شدهاند. هر یک از هیاتها از ۳ تا ۹نفر تشکیل شدهاند که هر کدام کالا یا حیوانی به همراه دارند.
جلوترین شخص هر هیات که احتمالا سرپرست و سرگروه است چیزی به همراه ندارد و توسط راهنما و آجودانی محلی به سوی کاخ هدایت میشود. در همهجا راهنمایان دست سرپرست هیات نمانیدگی را به گرمی در دست گرفتهاند. هیاتهای نمایندگی با درخت سروی که نماد سرسبزی، سربلندی و سرزندگی همیشگی است از هم تفکیک شدهاند.
بعضی از محققان این نقوش را حامل هدیه نوروزی برای شاه میدانند؛ اما در هیچ کجا شخص شاه نمایانده نشده است که در حال گرفتن پیشکشها باشد. علاوهبر این کالاهایی چون شیر، شتر، گوسفند، تبر و... که نمایندگان به همراه دارند پیشکشهای مناسبی برای پادشاهان به نظر نمیرسند و شاید از طریق این نقوش به ما نشان داده میشود که صاحبان آنها از کدام دیارند و محصولات و پیشههای آنان در این سرزمین چیست. همانطور که امروزه نیز برای نشان دادن شخص گیلانی دختر یا پسری را در لباس گیلکی با سبدی از چای بر دوش نشان میدهند یا مرد بختیاری را با لباس آن دیار تفکیک مینمایانند.
از ویژگیهای نگارههای آپادانا، آزادی حاکم بر جو صحنهها است. چنین مینماید که مرکزیت پادشاهی بزرگ ایران آگاهانه میخواسته است با القای آرامش، زیردستان خود را آگاه کند که هم بر اوضاع مسلط است و هم مردم کشورهای تابع دلیلی برای هراسیدن از فرمانروای خود ندارند.
در هند آشوری صحنههایی که در آنها اقوام مختلف خراج خود را به شاه بر تخت نشسته تقدیم میکنند، کم نیست؛ اما در آشور این نگارهها همواره در ارتباط با جنگ و پیروزیاند و پیدا است که خراجدهندگان اسیران و شکستخوردگان جنگاند.
در سنگنگارههای آپادانا هیاتهای نمایندگی پاداشی و آزادی پیش میروند و نشانی از معلولیت و اجبار به چشم نمیخورد.
نمایندگان در مقام مردان آزاد، حتی اسلحه خود را به همراه دارند که نشانه اعتماد به دیگر گروهها و سیاستی پایدار در ارکان فرمانروایی هخامنشیان است. ایستادن نجبای دربار هخامنشی که بعضی دست یکدیگر را گرفته و دست روی شانه نفر پهلویی خود گذاشته یا به عقب برگشته و با نفر بعدی مشغول صحبت است، حاکی از محیطی دوستانه دارد.
کاخ آپادانا با تمام جلال و شکوهی که داشت، در زمان اردشیر اول، سال ۴۶۱ پیش از میلاد، دچار آتشسوزی شد و در زمان اردشیر دوم، سال ۳۵۹ پیش از میلاد، آن را بازسازی کردند، اما مجددا در سال ۳۲۰ پیش از میلاد و حمله اسکندر، مجددا به آتش کشیده و ویران شد.
yazdchymit@yahoo.com
ارسال نظر