سارا طالبیان

«تاریخ نشان داده که آرمان خواهان بزرگ، یوزپلنگان جهان، همواره مورد تهاجم ضد خودشان قرار گرفته‌اند. این وجه تسمیه برای من انطباق دارد با هر انسان آرمان خواهی که در طول تاریخ به خاطر انسان دویده است ...»

این، توضیحی است که بیژن نجدی درباره نام اولین و موفق‌ترین مجموعه داستان خود، «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند»، می‌دهد. عنوانی که صرف نظر از توضیح نویسنده، شاید به نوعی بیانگر شاعرانگی زبان اوست که در متن تمام داستان‌هایش هم به وضوح دیده می شود.«یوزپلنگانی که با من دویده‌اند» مجموعه‌ای از ده داستان کوتاه از بیژن نجدی است که نخستین بار در سال ۱۳۷۳، سه سال پیش از مرگ نویسنده، به چاپ رسید و با استقبال بسیار مخاطبان و منتقدان مواجه شد. علت توفیق زیاد این مجموعه داستان را می‌توان در ویژگی‌های خاص سبکی و نوشتاری نجدی جست و جو کرد. استفاده درست و به جا از تشبیه و استعاره در متن داستان‌ها، تشخص سبکی شاعرانه‌ای به زبان روایی نجدی می‌دهد که با فضای خیال انگیز و آمیخته با رویای داستان‌های او همخوانی دارد. این همخوانی زبان و محتوا در این مجموعه داستان، عامل مهمی است که سبک نویسندگی نجدی را به عنوان سبکی منحصر به فرد برجسته می‌کند.استفاده بدیع و خلاقانه از عنصر زاویه دید، یکی از نقاط قوت در ساختار داستان‌های نجدی است. در بعضی از داستان‌های «یوزپلنگانی که با من دویده‌اند»، مانند «روز اسبریزی» و «چشم های شیشه ای»، نویسنده با بهره‌گیری از تغییر زاویه دید، فضاهای به یادماندنی و زنده‌ای را خلق و داستان را به عنوان امری واقع، در ذهن خواننده ثبت می‌کند. این شکل استفاده از عنصر زاویه دید، گاه خواننده را رو در روی وقایع می‌نشاند و به داستان به صورت مکالمه‌ای دو سویه میان راوی و شخصیت یا راوی و خواننده و نیز شخصیت و مخاطب داستان، جلوه‌ای نمایشی می بخشد.نگاه ویژه نجدی به اشیا و آدم‌های روایت‌هایش نیز شایان توجه است. او میان آدم‌ها و اشیا، مناسبت‌های تازه‌ای را کشف می‌کند و این مناسبات را در قالب زبان ویژه‌ای که به واژگان تشخص می‌بخشد، بیان می‌کند. در داستان‌های نجدی، واژه به خودی خود دارای هویت هنری نیست، بلکه وی در محاصره زمان و موقعیت های مختلف داستان برای واژه‌ها تولید معنا می‌کند و وجه زیبا شناختی واژه‌ها و اشیا، در گرو همین استفاده هنرمندانه از واژگان ساده زبان است. نجدی در این مجموعه داستان، از مضامین جدیدی صحبت نمی‌کند. مضامین این مجموعه، مانند فروپاشی ارزش‌های انسانی در جامعه‌ای بحران‌زده، مرگ و تسلیم در برابر آن، پریشانی و سرخوردگی و ... بارها و بارها در آثار بسیاری از نویسندگان به گونه‌های مختلف تکرار شده‌اند. چیزی که داستان‌های بیژن نجدی را از دیگر داستان‌ها متمایز و برای خواننده خواندنی و جالب توجه می‌کند، استفاده او از زبان و ساختارهای ویژه و منحصر به فرد در داستان‌های این مجموعه است. مجموعه‌ای که همراه و هم‌قدم با همه یوزپلنگانی که تاکنون برای انسان و انسانیت دویده اند، در حافظه مخاطب به یادگار می‌ماند.