میراث اقتصادی پوتین برای روسیه
دنیای اقتصاد - مردم روسیه درحالی امروز به پای صندوق‌های رای می‌روند تا جانشین ولادیمیر پوتین را انتخاب کنند که تحلیل گران معتقدند که این انتخابات کاملا یک جانبه بوده و دیمیتری مدودف می‌تواند به راحتی در آن به پیروزی برسد. با این وجود احزاب مخالف دیروز در آخرین روز تبلیغات انتخاباتی حمله گسترده‌ای را علیه حزب روسیه متحد آغاز کردند و این انتخابات را غیر رقابتی خواندند.

مخالفان کرملین عنوان کرده‌اند که با وضعیت کنونی رای‌دهندگان از یک انتخاب واقعی محروم شده‌اند، زیرا بزرگ‌ترین کانال‌های تلویزیونی روسیه به نفع مدودف در حال تحریف وقایع هستند. در همین حال مقامات انتخاباتی نیز از شرکت برخی از نیروهای اپوزیسیون در انتخابات ممانعت به عمل آورده‌اند. با این وجود پوتین رهبری محبوب در روسیه است. بر اساس نظرسنجی‌های انجام شده نزدیک به ۹۲‌درصد جوانان روس از عملکرد پوتین رضایت دارند. بیش از ۴۰‌درصد نیز عنوان کرده‌اند که بعد از پوتین نسبت به آینده و شغل و درآمد خود بیمناک هستند. دستاورد‌های اقتصادی و ثبات سیاسی دوران پوتین نسلی را تربیت کرده است که رهبری روسیه را تنها برای او سزاوار می‌داند. پس بیراه نخواهد بود اگر روسیه به فرد مورد حمایت پوتین رای دهد.
این کشور از طولانی مدت‌ترین رشد سریع اقتصادی پس از فروپاشی برخوردار بوده است که البته قیمت‌های بی‌سابقه‌ نفت و گاز نیز آن را بیشتر کرده است. بسیاری از مردم روسیه نیز اقدامات گروه دو نفره‌ پوتین - مدودف را بهترین اهرم برای تداوم بخشیدن به رونق جدید خود می‌دانند.
دیمیتری مدودف نیز این محبوبیت را به خوبی درک کرده است و همواره سعی کرده خود را ادامه‌دهنده راه و روش پوتین در کشورداری معرفی کند. مدودف در یک گردهمایی انتخاباتی گفت که اگر وظیفه‌ رهبری کشور به من محول شود، صرفا وظیفه من ادامه سیاست‌های رییس‌جمهوری ولادیمیروویچ پوتین خواهد بود و امیدوارم بتوانیم به همین صورت، همانند یک گروه دو نفره، به فعالیت‌هایمان ادامه دهیم، این به سود کشور ما خواهد بود.
طبق قانون اساسی روسیه، پوتین نمی‌تواند برای سومین بار متوالی رییس‌جمهوری باقی بماند. وی از جانشینی مدودف در پست خود حمایت و اعلام کرد آماده است تا به عنوان نخست‌وزیر در دولت مدودف کار کند.
بسیاری از ناظران عنوان کرده‌اند که این به معنی تغییر مرکز قدرت از کاخ کرملین به دفتر جدید پوتین در مقر دولت است که تنها چند دقیقه با کرملین فاصله دارد. شاهدان عینی خبر داده‌اند که دست‌شویی‌های طبقه‌ پنجم ساختمان دولت، جایی که دفتر نخست‌وزیر در آن قرار دارد، در حال نو شدن هستند.
تحلیل گران مسائل روسیه نیز عقیده دارند که پوتین همچنان قدرت واقعی را در اختیار خواهد داشت. برخی از فعالان اقتصادی روسیه نیز این تیم دو نفره پوتین - مدودف را یک تیم رویایی نامیده‌اند، به ویژه به این دلیل که فرصت دعوا میان دار و دسته‌های کرملین را بر سر دارایی‌هایی همچون غول گاز جهان، گازپروم و شرکت نفتی دولتی روس نفت از میان خواهد برد. رویتر افزوده است: مدودف، رییس‌جمهور کشور پهناوری خواهد شد که به عنوان قدرت جدیدی در عرصه جهانی ظاهر شده است.
روسیه پس از عربستان سعودی دومین صادرکننده‌ بزرگ نفت است. این کشور در زمینه‌ سخت افزار جنگی سرمایه‌گذاری عظیمی کرده است و بار دیگر بر سر مسائلی همچون کوزوو و طرح واشنگتن در استقرار سپر دفاع موشکی در اروپا، غرب را به چالش کشیده است. با این وجود مدودف یک وکیل مهربان با استیلی ملایم‌تر از جاسوس سابق کا گ ب است، ولی کاملا نشان داده است که سیاست‌های قاطعانه پوتین را ادامه خواهد داد.
اما مشکلاتی نیز وجود دارند. تورم به زودی از کنترل خارج خواهد شد، کاهش قیمت‌های نفتی بودجه را تهدید می‌کند و ناظران کرملین نیز اظهار کرده‌اند که ماه عسل بین پوتین و مدودف می‌تواند به هم بخورد. گئورگی ساتاروف، مشاور سابق ریاست‌جمهوری می‌گوید: در کنترل امور تغییر مشخص روی خواهد داد و بسیاری از افراد ناراضی وجود خواهند داشت که تلاش خواهند کرد تا مانع همراهی مدودف و پوتین شوند. این تهدید اصلی به شمار می‌رود و این تهدید از طرف اطرافیان خود پوتین خواهد بود.
خود انتخابات نیز هیجان خاصی ندارد. مدودف که در سن ۴۲ سالگی جوان‌ترین رهبر روس از زمان تزار نیکولای دوم تاکنون خواهد بود، طبق نتایج نظرسنجی از حمایت ۷۰‌درصدی مردم برخوردار است که این پنج برابر بیشتر از نزدیک‌ترین رقیب خودش است. مدودف با استناد به نداشتن وقت از حضور در مناظرات انتخاباتی تلویزیونی امتناع کرده است.
وی به نشان دادن خود در تلویزیون نیاز ندارد، زیرا وی از حمایت سیستم قدرتمند حکومتی برخوردار است. یکی از وزرای دولت کنونی روسیه سخنرانی‌اش را در یک نشست دولتی در این ماه این گونه پایان داد: روسیه، به پیش؛ این شعار مبارزه‌ انتخاباتی مدودف است. بسیاری از ناظران انتخاباتی با استناد به ممانعت مقامات انتخاباتی روسیه، از نظارت بر این انتخابات امتناع کرده‌اند و تنها چند نفری هم که بر آن نظارت خواهند کرد، عنوان کرده‌اند که مردم از یک انتخاب واقعی محروم شده‌اند.
در پایان این گزارش آمده است: «اگرچه تنها اقلیتی از روس‌ها با گری کاسپاروف، قهرمان سابق جهانی شطرنج و مخالف کرملین هم‌دردی می‌کنند، اما قرار است وی در روز پس از انتخابات تظاهرات خیابانی به راه‌اندازد.
کاسپاروف می‌گوید: رسانه‌های غربی باید به استفاده از واژه‌هایی همچون مبارزه‌ انتخاباتی و انتخابات پایان دهند. شما مخاطبان‌تان را گمراه می‌کنید. در عوض ما در روسیه در مورد یک نمایش مضحک و خنده‌دار حرف می‌زنیم. ما فکر می‌کنیم که باید به مقامات نشان دهیم که با برنامه‌هایشان برای تخریب دموکراسی مخالف هستیم.


اکونومیست در تازه‌ترین سرمقاله خود منتشر کرد:
میراث مشکلات اقتصادی روسیه
رییس‌جمهوری جدید روسیه، دیمیتری مدودف با میراثی تلخ روبه‌رو است
مترجم:شادی‌آذری
در بیشتر انتخابات عاملی وجود دارد که عدم قطعیتی را در مورد نتیجه آنها ایجاد می‌کند. اما انتخابات روسیه چنین نیست.
در هفته جاری، بی‌هیچ معجز‌ه‌ای، دیمیتری مدودف، جانشین انتخاب شده توسط پوتین، با اختلاف آرای بسیار، مقام ریاست‌جمهوری روسیه را از آن خود می‌کند.
اما محبوبیت پوتین هم همین اندازه مشهود است: درصد محبوبیت او در روسیه بیش از 70درصد است.
ممکن است چنین رقمی در کشوری که از سنت‌های دموکراتیک تبعیت نمی‌کند و تقریبا هیچ رسانه یا مرکز قدرت مستقلی در آن وجود ندارد، کمی بزرگ‌نمایی شده باشد.
اما دلایلی هم وجود دارد که باور کنیم بسیاری از مردم روسیه یا بهتر بگوییم اغلب آنها، از هشت سال ریاست‌جمهوری پوتین راضی‌اند و مشتاقند انتخاب او یعنی مدودف را بپذیرند. اما به نظر نمی‌رسد شانس مدودف در برخورداری از چنین سطح محبوبیت مردمی تا این حد باشد.
شهرت پوتین پایه در چهار ادعای عمده‌ای دارد که توسط حامیانش چه در داخل و چه در خارج از روسیه مطرح می‌شود. اولین ادعا این است که او توانست ثبات سیاسی را پس از بحران فردپیشین، یعنی بوریس یلتسین، به کشور باز گرداند. دوم آنکه او توانست صلح را در چچن و قزاقستان شمالی برقرار کند. سوم آنکه پوتین موفق شد جایگاه روسیه را به عنوان یک قدرت تاثیرگذار در جهان حفظ کند. چهارم و مهم‌تر از همه آنکه او پرچمدار رشد سریع و با دوام اقتصادی و ارتقای سریع سطح استانداردهای زندگی در روسیه است.
اما نگاهی دقیق‌تر می‌تواند حقایق بیشتری را در مورد همه این ادعاها به اثبات برساند.ثبات سیاسی روسیه ریشه در تمرکز بیش از حد قدرت در کرملین دارد و صلحی که در چچن از آن یاد می‌شود، با سپردن اداره این جمهوری به یک مبارز پیشین، یعنی رمضان قادروف محقق شده است و با این وجود، بقیه قزاقستان شمالی بیش از هر زمان دیگری درگیر مشکلات است.
اما در مورد تاثیر روز‌افزون و استانداردهای بالای زندگی باید گفت: هر دوی این موارد به نحو بسیار حساسی به اقتصاد بستگی دارند و اقتصاد، افتخارآمیزترین دستاورد پوتین است. بی‌شک با یک نگاه می‌توان اذعان داشت که میانگین نرخ رشد سالانه تولید ناخالص داخلی ۷درصدی و نرخ رشد دورقمی دستمزدها، بسیار تاثیرگذار است. به علاوه واقعیت دارد که پوتین از اوایل ریاست‌جمهوری‌اش تلاش بسیار کرد تا ثبات اقتصاد کلان را از طریق سیاست‌های مالی و پولی و بر سر کار آوردن لیبرال‌ها در سمت‌های اصلی اقتصادی برای کشور به ارمغان آورد. اما واقعیت این است که نرخ رشد اقتصادی روسیه در دوران پوتین نسبت به اغلب جمهوری‌های سابق شوروی پایین‌تر بوده است.
در ضمن بخش اعظم دستاوردهای اقتصادی این دوران تکیه بر افزایش قیمت کالاها به خصوص نفت و گاز داشته است. دلیل افزایش مصرف روسیه نیز به طور خلاصه رونق ناگهانی در منابع طبیعی آن بوده است.
رقابتی بودن اقتصاد غیرنفتی در روسیه پس از سال ۱۹۹۸ به شدت رو به فرسودگی نهاد. مفهوم تولید برای صادرات به مفهومی بسیار نادر بدل شد. پوتین تا پایان دوره اول ریاست‌جمهوری خود، اغلب تلاش‌های خود را برای آزادسازی اقتصاد متوقف کرد. داستان قدیمی یوکاس که در اواسط سال ۲۰۰۳ پا گرفت، نه تنها حق مالکیت و حاکمیت قانون را در روسیه به زیر سوال برد؛ بلکه کنترل دولتی و دخالت‌های دولت را در اقتصاد نمایان کرد. تاریخ خود روسیه مملو از داستان‌هایی است که عواقب مضر مداخلات دولتی دراین امور را نشان می‌دهد.
آخرین میراث پوتین، یعنی ثبات در اقتصاد کلان نیز اکنون مورد تهدید است. تورم به حد دو رقمی رسیده است و اگر دولت راه را برای فشارهای روزافزون برای خرج بیشتر از صندوق‌هایی که تاکنون به عنوان جاذب مفید درآمدهای نفت و گاز عمل کرده است، باز بگذارد، تورم بیش از این نیز خواهد شد.
با رونق واردات، تراز تجاری نیز در حال بر هم خوردن است. اقتصاد ضعیف جهان نه تنها موجب کاهش تقاضا برای مواداولیه می‌شود؛ بلکه ممکن است منجر به سقوط قیمت‌های آنها نیز بشود.
پوتین خوش‌شانس بود، چون اقتصادی در حال اصلاح را در زمان رونق قیمت نفت و کالاها از یلتسین به ارث برد. اما مدودف در شرایطی به مراتب بدتر به سر می‌برد.
او به زودی در‌خواهد یافت که در سمت ریاست‌جمهوری خود با مشکلاتی به مراتب بیشتر روبه‌رو می‌شود و این در شرایطی است که از محبوبیت پوتین در میان مردم عادی روسیه برخوردار نیست. او میراث‌دار موسسات تضعیف شده و نقدینگی خواهد بود که چون مردم بر سر خرج آنها با هم نزاع خواهند داشت، چیزی جز دردسر برایش به ارمغان نخواهد آورد. اقتصاد روسیه به طور همزمان هم با رونق بیش از حد دست و پنجه‌نرم می‌کند و هم توسط رکود اقتصاد جهانی مورد تهدید قرار می‌گیرد.
مد ودف وکیلی است که سمت‌های سیاسی خود را به طور کامل مدیون پوتین است.
او در اوایل دهه ۹۰میلادی در سنت پترزبورگ برای پوتین کار می‌کرده است. او به رغم پوتین و سایر دوستان کرملینی‌اش، در سرویس امنیتی خدمت نکرده است و هیچ سابقه‌ای در آن ندارد.
حداقل به خاطر اینکه در دوران شوروی سابق او بیش از حد برای کار کردن با آنها جوان بوده است (فقط 42 سال سن دارد) و همان طور که او در دو سخنرانی اخیرش تایید کرده است، غریزه او در خدمت اقتصاد لیبرال و کاهش نقش دولت در اقتصاد است.
متاسفانه قصور او در اصلاح تک قطب گاز روسیه، گاز پروم، در زمان ریاست این شرکت، امید چندانی را در زمینه آزادسازی اقتصادی بر جای نمی‌گذارد.
بدتر از همه آنکه به احتمال زیاد پوتین همچنان دور و اطراف او باقی خواهد ماند و سمت نخست‌وزیری را اشغال خواهد کرد (البته دلیل آن هم تنها این است که قانون اساسی این کشور اجازه نمی‌داد بیش از دو دوره متوالی در سمت ریاست‌جمهوری باقی بماند).
هیچ کس نمی‌تواند به دقت پیش‌بینی کند که همکاری این دو نفر با این ترکیب چگونه خواهد بود. اگر چه که پوتین روشن کرده است به شدت فعال خواهد بود، حداقل در بخش سیاست خارجی و دفاع. مدودف نیز قول داده است که به سیاست‌های «موفق» فرد پیش از خود وفادار باشد.
در برخی از کشورها تقسیم قدرت مبارک و میمون است حداقل به خاطر پایین آوردن خطر تکیه بیش از حد به تفکر یک نفر. اما در روسیه؛ یعنی جایی که مفهوم تزار در اتحاد جماهیر شوری سابق زنده بود، تقسیم قدرت معمولا مشکل ساز است.
شاید پوتین به آرامی کنار گذاشته شود تا مدودف را به جانشینی قدرتمند بدل سازد. اما بیشتر احتمال دارد، اگر مدودف در صدر دولت قدرتمند پوتین قرار گیرد، به عنوان یک رهبر موقتی ایفای نقش کند تا دوباره پوتین به عنوان رییس‌جمهوری به صحنه بازگردد. یک حالت دیگر نیز وجود دارد.
ممکن است مدودف با استفاده از قدرت بسیار رییس‌جمهوری سعی کند قدرت پوتین را به سستی کشاند.
در هر صورت یک دولت دارای دو رییس، آبستن بی‌ثباتی‌ها خواهد بود. در زمانی که چالش‌های رییس‌جمهوری بعدی بیش از هر زمان دیگری است، چنین دولتی آخرین چیزی است که روسیه می‌توانست نیاز داشته باشد.