مقابل محتکران کم آوردیم
پودر شوینده در گرانی است، به هر کس ندهند
راهنمای روز- بهمن و اسفند، ماه وعده دادن است، آن هم وعدههایی که شاهرگهای حیاتی مردم را نشانه میرود. (تا شاید در روزهای منتهی به عید کمی دلشان را خوش کند) این بار وعده دهنده دو وزیر هستند یکی از بلندای ساختمان وزارت بازرگانی و دیگری جایی در اوج ساختمان صنایع و معادن.
موضوع وعدهها هم کمی پیش پا افتاده است و به چیز ناقابلی مربوط میشود، پودر شوینده آن هم از نوع ماشینیاش. محرابیان و میرکاظمی دو ماهی میشود که تلاش برای تنظیم بازار را آغاز کردهاند، ولی انگار موضوع حادتر از آن چیزی است که به این زودی حل شود. پودر شوینده نه فقط در تهران که در تمام ایران کمیاب است. یک قوطی پودر دستی یا ماشینی خیلی هواخواه پیدا کرده تا آنجا که رنج در صف ایستادن یا
گز کردن خیابانها برای یافتن آن به راحتی بر جسم آسان میشود. در این میان حکایتها از داستان کمیاب شدن پودر متفاوت است؛ به گونهای که اکثر مغازهداران ریشه این مساله را در امتناع شرکتهای عمده تولیدکننده از توزیع پودر در بازار میدانند.
ولی ماجرا ریشهدارتر از این حرفها به نظر میرسد تا آنجا که وزارت بازرگانی و صنایع و معادن که مدعی پرداخت نیمی از یارانه تولیدکنندگان عمده این محصول هستند پای محتکران را که گفته میشود نبض بازار را به دست گرفته و از تولیدکنندگان پیشی گرفتهاند، به میان میکشند. اما این حکایت تنها روایت بخشی از ماجرا است؛ چرا که برخی گفتهها حاکی از آن است که پرداخت دیرهنگام یارانه سبب کمبود این محصول در بازار شده و کارخانهها نیز از آنجایی که تنها نیمی از یارانهها را دریافت کردهاند، تمایلی برای عرضه محصولاتشان ندارند.
البته این اتفاقات پس از آنکه وزیر صنایع و معادن در حاشیه جلسه هیات دولت، بیست و ششم دی ماه اعلام کرد پنجهزار تن پودر شوینده مازاد به بازار تزریق شده، جای سوال دارد. معلوم نیست که آیا این میزان واقعا وارد بازار شده یا نه و اینکه اگر به بازار مصرف تزریق شده آیا محتکران عمده سر راه توزیع آن را گرفتهاند یا مردم از هول حلیم داخل دیگ افتادهاند و پودرهای شوینده را در خانههایشان انبار کردهاند یا اینکه مثل همیشه مغازهداران حلقه معیوب چرخه توزیع شدهاند؟ ولی علت هر چه باشد این روزها روزهای عید است و نظافت. ماشینهای لباسشویی هم بدون پودر کار نمیکنند. پس مردم ایران یا باید با خانه تکانی خداحافظی کنند یا تشتهای رخت را دوباره وارد میدان کنند؛ البته اگر در دستهایشان هنوز جانی برای چنگ زدن باقی مانده باشد.
ارسال نظر