فروغ شاعره‌ای فیلم‌ساز

از میان زنان شاعر و سینماگر دهه چهل ایران فروغ فرخزاد از همه نام‌آورتر و مشهورتر است. فروغ بخش اصلی زندگی کوتاه خود را وقف شعر و پیدا کردن زبان خاص خودش کرد تا آنچه را که می‌خواهد به زبان شعر بیان کند، به راحتی بیان کند و کوشید تا راهی برای زبانش بیابد تا آنچه را که می‌اندیشید را، در قالب کلام بر کاغذ بیاورد؛ اما فروغ در واپسین سال‌های عمرش به سینمای مستند نیز روی آورد و حاصل چند اثر ماندگار شد که در ذیل به غیر از «خانه سیاه است» به طور مختصر نگاهی به آنها خواهیم انداخت.فروغ پس از گذراندن نخستین دوره شاعری خود و سرودن مجموعه‌های اسیر، دیوار و عصیان در شهریورماه ۱۳۳۷ به واسطه برخی از دوستانش که در محافل ادبی و هنری آن روزگار رفت و آمد، داشتند؛ به ابراهیم گلستان معرفی شد تا برای او در سازمان فیلم‌سازی خودکاری در نظر بگیرد. در آن هنگام گلستان گروهی از هنرمندان و شاعران و نویسندگان از جمله اخوان ثالث، دریا بندری، پزشک نیا و امامی را دور خود جمع کرده بود و از ذوق و طبع آنها در ساختن فیلم، ترجمه متن و گفتارهای متن فیلم‌های مستند خارجی استفاده می‌کرد. فروغ در سازمان فیلم گلستان که به نوعی کارگاه شعر و ادب نیز بود چندماهی به کار ماشین‌نویسی و بایگانی اسناد و اطلاعات سینمایی پرداخت و پس از مدتی مسوولیت بخش مهمی از امور فنی سازمان به او محول شد. بعد از آن که گلستان فیلمی در مورد اطفای حریق چاه شماره شش نفت اهواز ساخت بر اساس قراردادی که با شرکت‌های عامل نفت ایران بسته‌بود، ساختن مجموعه فیلم‌های مستند چشم‌انداز صنعت نفت ایران را آغاز کرد. در این هنگام که دیگر فروغ به جمع کادر سازمان فیلم گلستان اضافه شده یکبار از طرف سازمان برای آموزش تدوین به انگلیس اعزام شده بود. چشم‌انداز اول تا چهارم و سپس پنجم و ششم تا سال ۱۳۴۰ ساخته شدند که فروغ در تدوین چشم‌اندازهای یک تا پنج آنچنان از خود استعداد و ذوق نشان داده بود که گلستان حضور او را در جریان فیلم‌برداری چشم‌انداز آب و آتش ضروری تشخیص داد. «چشم‌انداز آب و آتش» تقریبا نخستین تجربه مستقل فروغ در ساختن فیلم مستند بود. همین تجربه موجب می‌شود تا او و گلستان برای برداشتن گام‌های بلند بعدی عزم خود را جزم کنند. گام‌هایی که به پرورش ذوق سینمایی او بسیار کمک کرد در سال ۱۳۴۰ فروغ برای بار دوم با هزینه سازمان به انگلستان رفت تا درباره امور فنی ساختن فیلم یک دوره آموزش فشرده ببیند. در نخستین ماه‌های سال ۱۳۴۰، پس از بازگشت فروغ به ایران، موسسه ملی فیلم کانادا، ساختن فیلمی به نام «خواستگاری» را به سازمان فیلم پیشنهاد کرد و موسسه سفارش‌دهنده تهیه یک مجموعه چهار‌قسمتی را در دستور کار خود قرار داده بود که موضوع آن مطالعه و تحقیق درباره طرز معاشرت و زندگی زناشویی زوج‌های جوان در کانادا، هند، ایتالیا و ایران بود. در ساختن فیلم کوتاه خواستگاری، گلستان در مقام نویسنده فیلم‌نامه و کارگران و فروغ در مقام دستیار کارگردان و بازیگر نقش عروس بود.