سیاه‌چادرهای پنج ستاره
میترا یزدچی
هرگاه صحبت از سفر و گردشگری می‌شود، ناخودآگاه تفریح، تعطیلات و گردش در ذهن تداعی می‌شود، حال آنکه افرادی هستند که دائم در سفرند و هیچ‌ گاه در یک منطقه زندگی ثابتی ندارند. این گروه کسانی جز عشایر نیستند.

در تمام طول تاریخ ایلات و عشایر در سفر زیسته‌اند، در سفر زندگی کرده و در سفر از دنیا رفته‌اند.
امروزه، عشایر برای شهرنشینان یک جاذبه هستند و شاخه‌ای از گردشگری را به خودشان اختصاص داده‌اند.
عشایر، اقوامی هستند که درگذر از قرن‌ها زندگی جمعی، به شیوه‌ای زیبا و باورنکردنی، ساختار فرهنگی و اجتماعی قبیله خود را حفظ کرده‌ و به‌عنوان دیدنی‌ترین جاذبه عصر تکنولوژی لقب گرفته‌اند.
در کشور ما نیز عشایر مختلفی زندگی می‌کنند که سالانه دو بار کوچ می‌کنند و جاذبه‌های منحصر به فردی را برای گردشگران به نمایش می‌گذارند.
تنوع، کلید طلایی گردشگری عشایری
ایلات و عشایری که خاستگاه ایرانی دارند، از اقوام بومی ایران مانند کرد، لر، بلوچ و فارس ریشه گرفته‌اند و به زبان‌‌ها و گویش‌های مختلف ایرانی سخن می‌گویند.
ایلات و عشایری که خاستگاه غیرایرانی دارند نیز، از کوچندگان برون‌مرزی ترک، ترکمان و عرب هستند که زبان مادریشان از دسته زبان‌ها و گویش‌های ترک، ترکمان و عربی است. اما به تدریج به سبب همزیستی با گروه‌های قومی ایرانی فرهنگ و زبانشان با فرهنگ‌ها، زبان‌‌ها و گویش‌های همسایگان خود در آمیخته است.
شکل پراکندگی ایلات و عشایر و تنوع گروه‌های قومی- زبانی در ایران براساس مقتضیات طبیعت اقلیمی و آب و هوایی در حوزه‌های جغرافیایی مختلف یکسان نبوده است.
در برخی مناطق شمار جمعیت ایلات کوچنده بیشتر و ایلات نیمه‌کوچنده کمترند، مثلا، در گستره شمال غربی و ناحیه مرکزی سلسله کوه‌های زاگرس و مناطق میان استان‌‌های فارس و خوزستان استقرار و تراکم جمعیت ایلات و عشایر کوچنده بیش از مناطق جنوبی و شرقی ایران است. ایلات کوچنده زیستی شبانی و اقتصادی بر پایه پرورش و تولید دام دارند، در صورتی‌که ایلات نیمه کوچنده اقتصادی دوگانه داشته و همراه گله‌داری به زراعت ساده و محدود می‌پردازند. ایل‌های یکجانشین نیز عمدتا به کشاورزی و رمه‌گردانی روی آورده‌اند.
تنوع سنن، آداب، رسوم، غذا، مشاغل و حتی پوشش عشایر، قابلیت‌های بالقوه‌ای است که می‌تواند سهم شایسته‌ای از گردشگری ایران را به این حوزه اختصاص دهد.
چرا که در مباحث گردشگری، جذابیت‌های منحصر به فردی که در صحنه‌های رقابت‌های بین‌المللی نباشند، برگ برنده کشورهای رقیب بوده و از این نظر گردشگری عشایری می‌تواند کلید طلایی رونق بازار گردشگری ایران باشد. همچنین زندگی همیشه در سفر عشایر، به گردشگران می‌آموزد که چگونه سبک سفر کرده و از تمامی ظرفیت‌های موجود در طبیعت بهره ببرند.
سرپناه عشایر
همانگونه که اشاره شد، برخی عشایر و ایلات به مرور زمان یکجانشین می‌شوند. این گروه معمولا خانه‌هایی همسان و هم شکل با خانه‌های روستایی رایج در آن منطقه دارند و مصالح آن با توجه به عوامل محیط طبیعی، جغرافیایی و فراوانی مصالح در طبیعت و تاثیر فرهنگ روستایی آن منطقه است. معمولا خانه‌های کوهستانی این افراد سنگی با بامی مسطح است و خانه‌های دشت- کویری، از خشت و گل بوده و بامی گنبدی و گهواره‌ای دارند. در مناطق پرباران و مرطوب نیز بام خانه‌هایشان چوبی و حصیری است.
اما عشایر کوچنده برای سکونت‌گاه‌های موقتی که دارند از آلونک استفاده می‌کنند که باز هم در مناطق مختلف با هم فرق دارد، در میان ایلات منطقه زاگرس دو نوع آلونک به کار می‌رود، نوعی از آن که در میان بختیاری‌ها به «لوکه» و در میان لرهای لرستان به «کوله» معروف است، اسکلتی چوبی و سقفی شیب‌دار و پوشیده از شاخ و برگ و نی دارد. نوع دیگر آلونکی است که بختیاری‌ها آن را کپر می‌نامند. کپر سقفی دو شیبی و پوششی نئین متکی بر یک دیواره دارد. آلونک نوع اول سرپناهی کوچک و تابستانی و آلونک نوع دوم سرپناهی زمستانی است.
در میان ایل بهمنی دو نوع کپر تابستانی و زمستانی رایج است. کپر تابستانی را از نی و «لگوم» (گیاهی خودرو در کنار روخانه‌ها و برکه‌ها) می‌سازند و سرپناه ییلاقی شماری از بهمنی‌ها است. کپر زمستانی را در قشلاق، گاهی هم در ییلاق، با دقت و استحکام زیاد می‌سازند، زیرا خانه‌ای است همیشگی و برف و باران به روی آن می‌بارد. دیوار کپر زمستانی یا «گره» از سنگ یا خشت و بام آن از نی و «لگوم» است نی «لگوم‌» را با یکدیگر می‌بافند و نوع بافت آن را «آینه‌بندی» می‌نامند، تیرچوبی که به درازای کپر در زیر بام افتاده است را «ملوند» می‌خوانند.
ملوند را تیرهای چوبی که سر آنها دو شاخه است و «رک» نامیده می‌شود، در زیر بام نگاه می‌دارند. هر کپر سه تا چهار رک دارد. تیرک‌ها و چوب‌های کوتاهی به نام «خرپشت» نیز زیربام افتاده، به طوری که یک سر آنها روی ملوند و سر دیگرشان روی دیوار کپر است.
خانه‌های حصیری یا کپری برخی از عشایر یکجانشین که در نواحی گرم و مربوط خوزستان به ویژه هویزه، بستان‌آباد، دشت میشان شادگان، رامهرمز، بهبهان، کهکیلویه و نواحی چابهار سراوان و زابل در سیستان و بلوچستان زندگی می‌کنند نیز معمولا از شاخ و برگ درختانی مانند نخل، بلوط و نی مرداب و نیزار است. گروهی از عشایر کوچنده و نیمه‌کوچنده این مناطق در دوره استقرار در قشلاق نیز از نوعی سرپناه‌های حصیری یا کپر استفاده می‌کنند.
چادر یا سیاه چادر نیز سرپناهی است که کردها آن را «رش‌مال» (سیاه خانه) یا «گن»، لرهای کهکیلویه «پهون» و بلوچ‌ها «گدام» می‌نامند. سیاه‌چادر را به صورت چند «لت» (تخته پارچه) از موی بز یا پشم شتر می‌بافند و بعد لت‌ها را به هم می‌دوزند. در جوامع ایلی- عشیره‌ای، چادرهایی به شکل مستطیل و نیمکره به کار می‌روند که از چند سده پیش کم و بیش به یک شکل باقی‌مانده و تغییر و تحول زیادی نکرده است.
سیاه‌ چادرهای بافته شده از موی بز، به خصوص اگر دو پوششی باشند در فصل سرد و بارانی از ورود و نفوذ سرما و باران و در فصل گرما از جریان هوای گرم به درون چادر جلوگیری می‌کنند و هوای داخل چادر را تا اندازه‌ای مطبوع نگه می‌دارند. برخی از عشایر دیوار دورادور چادر را با «نی‌چیت» یا «تجیر» (حصیر نئین) می‌پوشانند و به هنگام گرمای هوا آن را بر می‌دارند تا راه گذر هوا در درون چادر باز گردد. در زمستان هم برای گرم نگه داشتن فضای درون چادر در چاله‌ای که در زمین می‌کنند، آتش می‌افروزند.
در میان برخی از جامعه‌های عشایری، به خصوص عشایر ترک‌زبان دو نوع چادر نیمکره‌ای و دالانی شکل با پوشش نمدی به کار می‌رود.
شاهسون‌های آذربایجان از هر دو نوع چادر نیمکره‌ای به نام «آلاچیق» و دالانی به نام «کومه» و شاهسون‌های خرقان، خمسه و فارس از سیاه‌چادر به جای آلاچیق استفاده می‌کنند.
آلاچیق ظریف‌تر، بادوام‌تر و بزرگ‌تر از کومه است. کومه‌نشینان پیوسته کوشیده‌اند تا کومه‌هایشان را به تدریج به آلاچیق تبدیل کنند. شاهسون‌ها در قرارگاه‌های موقت معمولا از «چاتما» نیمه‌ آلاچیقی نیمکره‌ای شکل استفاده می‌کردند، ترکمن‌ها در آلاچیق‌های نیمکره‌ای شکل به نام «اوی» زندگی می‌کنند. اسکلت اوی چوبی و قابل باز و بسته شدن و سطح دیواره و سقف آن از بیرون با چند تخته نمد پوشانده شده است.
ترکمن‌ها دو نوع اوی دارند، یکی بزرگ و متعلق به دامداران بزرگ و یکی کوچک و متعلق به دامداران کوچک، اندازه و بزرگ و کوچک بودن چادرها به وضعیت اقتصادی و اجتماعی و عیالواری رییس خانوار بستگی دارد. از این رو، چادر خوانین، به خصوص ایل‌خانی و ایل‌بیگ و روسای طایفه‌ها، از چادرهای ایلیاتی‌های دیگر بزرگ‌تر است.
بخش‌بندی درون چادر عشایر
چگونگی بخش‌بندی درون چادر و طرز چیدن اسباب‌خانه در آن در هر ایل به خصوصیت فرهنگی قومی که ایل به آن تعلق دارد مربوط می‌شود. از این رو، بخش‌بندی و شیوه تزیین داخل چادر عشایر لر با عشایر کرد یا ترکمن فرق می‌کند.
آرایش «بهون»، سیاه چادر کردها، ساده و به رسم و سنت ایلی و قدیمی است. در میان چادر تختگاه باریکی که آن را «تلوار» یا «تلواره» می‌نامند به صورت سنگ‌چین یا با الوار یا چوبی تخت بر پایه‌های سنگی ساخته‌اند و روی تلوار، رختخواب، قالی، خورجین و خرده‌ریزهای دیگر زندگی را می‌چینند.
شیوه چیدن «تلوار» به این صورت است که نخست «خور» یا کیسه و جواهای گندم و آرد را روی تختگاه به گونه‌ای می‌گذارند که دهانه آنها در عقب چادر بیافتد. روی خورهای گندم و آرد، جاجیمی می‌اندازند تا آنها و انبار زیر تختگاه را در جلوی چادر بپوشاند. روی جاجیم «گبه» و قالیچه‌هایشان را می‌ چینند و بر روی آنها جاجیم‌ها و گلیم‌های تاشده را می‌گذارند. رختخواب‌ها را روی آنها می‌چینند. درون بهون با چیده شدن تلواره دو بخش می‌شود. بخش «پس بهون» یا عقب چادر که به زن‌های خانواده و بخش «پیش بهون» یا جلوی چادر که به مردان خانواده و مهمانان اختصاص دارد.
چاله یا اجاق در «پس بهون» کنده می‌شود. برخی نیز گوشه‌ای از پس بهون را با «نی چیت» برای نگاهداری بره و بزغاله نوزاد جدا می‌کنند و آن را «کل بری» می‌نامند. «تیوری(نمکدان: چنته‌ای جاجیم‌باف یا قالی‌باف) و «اسین دون» (آینه‌دان قالی‌باف) و چیزهای دیگر را از تیرک‌‌های پس بهون می‌آویزند. کف زمین «پیش بهون» را با نمد گبه و قالیچه‌ می‌پوشانند.
نقش و نگارهای زیبای جاجیمی که روی تلواره کشیده‌اند در این بخش جلوه می‌نماید. در تابستان، یک پهلوی بهون را باز می‌گذارند تا نسیم و هوا به درون آن بوزد. در این هنگام تلواره را در عقب چادر در پهلوی دیگر چادر، چسبیده به سقف می‌سازند.
آداب و سنن
ایلات و عشایر برای تمام مناسبت‌ها و مسائل زندگیشان مراسم و سنتی دارند و جشن برپا می‌کنند. در این جشن‌ها علاوه بر مراسم سنتی که شامل مسابقاتی مانند اسب سواری، کشتی‌گیری و ... تفریحی است شیرینی و غذاهای مخصوص پخته می‌شود.
هر طایفه و عشیره با توجه به فرهنگ منطقه خود در فصول کوچ نیز آداب و رسومی دارند.
برگزاری آیین و سنن عشایر در چادرهای ِآنها، فضای بسیار زیبایی برای هر بیننده‌ای را فراهم می‌آورد که می‌تواند بیش از یک هتل ۵ستاره اروپایی برای گردشگران لذت بخش باشد.