فقر روستایی چگونه بهوجود میآید؟
بخش پایانی
آمارها حاکی از آن است که در سال ۱۳۷۵ نزدیک به ۷/۳۸درصد از جمعیت کشور را روستاییان تشکیل میدادند. براساس آمارهای سال ۱۳۸۵ این رقم به ۵/۳۱درصد کاهش یافته است.
ترجمه و تلخیص: اسماعیل استوار
بخش پایانی
آمارها حاکی از آن است که در سال ۱۳۷۵ نزدیک به ۷/۳۸درصد از جمعیت کشور را روستاییان تشکیل میدادند. براساس آمارهای سال ۱۳۸۵ این رقم به ۵/۳۱درصد کاهش یافته است. این روند تا حدی نگران کننده به نظر میرسد و از آنجا که نسبت بالاتری از جمعیت روستایی زیر خط فقر قرار دارند و فقرای روستایی وضع به مراتب بدتری نسبت به فقرای شهری دارند، در آینده به واسطه مهاجرت روستاییان به شهرها، بر فقرای شهری و شدت فقر افزوده خواهد شد. روستاهای کشور به دلیل پراکندگی وتراکم اندک جمعیت و ویژگیهای فرهنگی و قومی و موانع موجود بر سر راه تجمیع روستایی، همواره نقش اندکی در مسیر توسعه ایفا نموده و در تصمیم سازیهای کلان کشور، بخش کشاورزی با وجود امتیاز بالای نظری، در عمل از جایگاه ویژهای برخوردار نبوده است. عدم توجه به جایگاه بخش کشاورزی و جمعیت روستایی در تصمیم سازی در خصوص مسائل مرتبط با این نواحی کشور، موجبات تشدید فقر و مهاجرت به شهرها را فراهم نموده است.
نبود زیرساختهای فیزیکی و اجتماعی مناسب، عدم تشکیل سرمایه انسانی و فیزیکی، آینده تولید بخش کشاورزی را با تهدید جدی مواجه نموده و بیم آن میرود در آیندهای نه چندان دور با روستاهای خالی از سکنه یا مملو از افراد سالمند مواجه شویم. عدم توجه به شرایط مورد نیاز بخش کشاورزی در حفظ وتربیت نیروی انسانی ماهر و نیز سرمایه فیزیکی لازم و تحقیقات کشاورزی جهت ارتقای سطح زیر کشت، فقر روستایی را تعمیق نموده و نابرابری منطقه ای را به عنوان یکی از موانع توسعه پایدار تشدید خواهد نمود.
فقر روستایی چگونه به وجود میآید؟
ویژگیهای بیشمار اقتصادی و اجتماعی کشورها بهعلاوه برخی تاثیرهای بیرونی در ایجاد فقر و دائمی نمودن آن نقش دارند:
- بی ثباتی سیاسی و جنگ داخلی
- تبعیض قائل شدن بر اساس جنسیت، سن، نژاد، قوم، مذهب و یا طبقه
- تعریف غیر شفاف حقوق مالکیت و یا اجرای غیر منصفانه حقوق در خصوص زمین کشاورزی و یا دیگر منابع طبیعی
- تمرکز بالای مالکان زمین و موافقتنامههای اجاره غیرمتقارن
- سیاستمداران فاسد و بوروکراسی فاسد رانت جویانه
- سیاستهای اقتصادی که فقرای روستایی را در فرآیند توسعه مورد تبعیض قرار داده و یا آنها را مستثنی میکند و بر سایر فرآیندهای ایجاد فقر تاکید میکند
- رشد سریع و زیاد خانوادهها با نسبت وابستگی بالا
- نقصهای بازار که موجب تمرکز بالای زمین و دیگر داراییها شده و سیاستهای عمومی را ناکارآمد میکند
- شوکهای بیرونی که موجب تغییرات در وضع طبیعت (برای مثال تغییرات جوی) و شرایط اقتصاد بینالملل میشود.
انحراف در اقتصاد ملی و سیاستهای اقتصادی میتواند به واسطه محرومیت فقرای روستایی از منافع توسعه و تشدید اثر سایر فرآیندهای ایجاد فقر موجبات فقر روستایی را فراهم آورد. انحرافات سیاستی که عموما علیه فقرای روستایی عمل میکنند عبارتند از:
- انحراف در سرمایهگذاری عمومی زیربنایی و تامین شبکه تامین اجتماعی و تمرکز بر شهرها
- مالیات ضمنی بر تولیدات روستایی به واسطه آنچه اصطلاحا حمایت از قیمتها نامیده میشود و بالاتر از واقع برآورد کردن نرخ ارز
- مالیات مستقیم صادرات کشاورزی و یارانههای وارداتی
- یارانه دهی به تکنولوژیهای سرمایهبر
- ترجیح صادرات محصولات کشاورزی بر تولیدات غذایی
- انحراف در پشتیبانی از مالکان بزرگ و تولیدکنندگان تجاری بر حسب حقوق مالکیت زمین و مالکیت موقت (اجاره)، خدمات گسترده عمومی و دسترسی به اعتبارات یارانهای.
سیاستها میتوانند تاثیرات کوتاه مدت و بلند مدت بر فقرای روستایی داشته باشند. این آثار به ویژه در زمینه برنامههای تعدیل ساختاری که بسیاری از کشورهای در حال توسعه برای بازگرداندن ثبات اقتصاد کلان و گسترش ظرفیت اقتصادی جهت افزایش تولید، اشتغال و درآمدها اجرا نمودهاند، قابل توجه میباشند.
سیاستها برای کاهش فقر روستایی
برای طراحی سیاستهایی که شانس یاریرسانی کارآمد به فقرای روستایی داشته باشند، سیاستها باید بر چهار گروه اصلی متمرکز باشند:
- مالکان کوچک زمین که روی زمینشان کشت و کار میکنند
- مستاجران بدون زمین که روی زمین دیگران کشت و کار میکنند
- کارگران بدون زمین که وابسته به استخدام بلندمدت یا موقتی در بخش کشاورزی یا بخشهای غیرکشاورزی میباشند
- زنان که میتوانند بخشی از هر یک از سه گروه قبلی باشند.
همه گروههای فوق از مدیریت اقتصاد کلان مناسب که به کنترل تورم و قیمتهای غیر یارانهای کمک میکند، منتفع خواهند شد؛ چرا که این امر رشد اقتصادی را به واسطه سرمایهگذاری خصوصی و بازارهای رقابتی تسهیل مینماید. بدیهی است که قوانین غیرمنصفانه و اجرای ضعیف قوانین موجود، مستثنی نمودن فقرا در تصمیمسازی و فساد فراگیر در بخش عمومی همان قدر که برای رشد کلی اقتصاد یک کشور مضر است در رفاه فقرا نیز تاثیرات منفی به جای میگذارد.
دستیابی به رشد اقتصادی به واسطه بهکارگیری تکنولوژیهای جدید یکی از مهمترین روشها برای کاهش فقر روستایی است. با این حال اثر برخی تلاشها در خصوص فقرای روستایی بستگی به شرایط اولیه، ساختار نهادهای مرتبط و انگیزهها دارد. تحقیقات نشان میدهد که رکود کشاورزی به فقرای روستایی آفریقای شمالی به واسطه ایجاد قحطی و قیمتهای بالا که توانایی آنها را برای خرید غذا و یافتن کار کاهش میدهد، آسیب میرساند. در مقابل تجربه انقلاب سبز نشان داد که رشد سریع کشاورزی، بخشهایی از آفریقای جنوبی را در کاهش فقر روستایی متفاوت ساخت. محققان دریافتند که تولید بالاتر محصولات کشاورزی تعداد فقرای روستایی و شدت فقر روستایی را کاهش میدهد. اما این آثار تنها در صورت تحقق شرایط ذیل قوی خواهد بود:
- زمین و بازارهای سرمایه نباید به واسطه تمرکز بالای مالکان بر منابع طبیعی (زمینهای کشاورزی) منحرف شوند. این انحرافات میتواند به شکل قراردادهای غیرمنصفانه اجاره و سرکوبی در بازار سرمایه (محدودیت دسترسی به منابع مالی) بروز نماید.
- سیاست عمومی قیمتگذاری، مالیاتها و نرخ ارز نباید به کشاورزی هزینه تحمیل کرده و یا جابهجایی نیروی کار را تشویق کند.
- سرمایهگذاری در آموزش پایه و بهداشت و درمان بالا بوده و به صورت کارآمد مورد استفاده قرار گیرد. سواد کشاورزان و بهداشت مناسب تاثیر بسزایی بر بهرهوری کشاورزان دارد.
- حمایت بخش عمومی از تحقیقات کشاورزی قوی بوده و در دسترس کشاورزان خرد قرار دادن نتایج حاصله کارآمد است.
- سرمایه فیزیکی مانند سیستم آبیاری و دسترسی به راهها در شرایط مناسبی باشد.
- شبکه تامین اجتماعی و مساعدت اجتماعی برای افراد شدیدا فقیر بهویژه کارگران موقتی و بدون زمین و زنان روستایی به صورت برنامههای کاری عمومی، تامین مالی خرد و یارانه غذایی در دسترس باشد.
- فقرای روستایی به طور مستقیم در شناسایی، طراحی و اجرای برنامهها جهت اطمینان از استفاده کارآمد از منابع و توزیع متساوی منافع درگیر شوند.
از آنجا که فقرای روستایی از گروههای متفاوتی تشکیل میشوند، ما نیاز داریم تا بفهمیم که تغییرات اقتصاد کلان و سیاستها چگونه میتوانند آنها را تحت تاثیر قرار دهند. سه مسیر اصلی که سیاستهای اقتصادی بر فقرای روستایی تاثیر میگذارند، عبارتند از بازارها، زیربناها (از جمله خدمات عمومی) و پرداختهای انتقالی.
بازارهایی که فقرای روستایی در آن سهیم هستند تولیدات آنها، نهادهها (نیروی کار و سرمایه) و منابع مالی (از منابع رسمی یا غیر رسمی). برخی ویژگیهای مهم این بازارها میتواند بر شرایط نواحی روستایی تاثیر بگذارد.
زیربناهایی که به طور مستقیم بر بهرهوری بخش روستایی و کیفیت زندگی فقرای روستایی تاثیر میگذارند شامل زیربناهای اقتصادی (حملونقل، ارتباطات، آبیاری) و زیربناهای اجتماعی (آموزش، بهداشت و درمان، آب آشامیدنی و فاضلاب) میباشد. با فرض این که بسیاری از عناصر زیربنایی یک کشور به وسیله منابع مالی عمومی فراهم میشود، سطح مخارج، کارایی هزینه (سودمند بودن هزینهها)، کیفیت خدمات و دسترسی فقرا به زیربناها و خدمات عمومی تاثیر مهمی بر سرمایه انسانی و بهرهوری در نواحی روستایی دارد.
پرداختهای انتقالی که میتوانند خصوصی یا عمومی باشند، بیمهای را در مقابل شوکهای اقتصادی پیشبینی شده و پیشبینی نشده فراهم میکند. اغلب فقرای روستایی وابسته به پرداختهای انتقالی خصوصی مابین خانوارها، فامیلها و سایر گروههای خویشاوندی میباشند. پرداخت انتقالی عمومی میتواند به صورت باز توزیع برخی داراییها مانند زمین، اشتغال در پروژههای بخش عمومی و یارانههای هدفمند نهادهها و برخی تولیدات دریافت شود.
این پرداختهای انتقالی بسته به چگونگی استفاده از آنها و ابزارهای سیاستی میتواند پرداختهای انتقالی خصوصی را تکمیل و یا جایگزین آن شود. اما این کانالهای ارتباطی (بازارها، زیربناها و پرداختهای انتقالی) به دلیل این که هر گروه، ارتباط کاملا متفاوتی با اقتصاد دارد، به یک نحو بر فقرای روستایی تاثیر نمیگذارند.
اجزای سیاستی کلیدی مورد نیاز برای کاهش دادن فقر روستایی
به هنگامترسیم حرفهای یک سیاست برای کاهش فقر روستایی چه عناصری به عنوان عناصر کلیدی تلقی میشوند؟
بازارهای رقابتی، ثبات اقتصاد کلان و سرمایهگذاری عمومی در زیربناهای فیزیکی و اجتماعی به طور گستردهای به عنوان مهمترین ملزومات رشد اقتصادی پایدار و کاهش فقر شناخته میشوند. بهعلاوه، اولین شرط یک استراتژی برای کاهش فقر روستایی فراهم نمودن محیط لازم و منابع برای آنهایی است که در بخش روستایی قرار داشته و درگیر تولید کشاورزی و نظام توزیع میباشند.
سایر اجزای سیاستی برای استراتژیهای ملی شامل دولت، بخش خصوصی و جامعه مدنی، برای کاهش فقر روستایی عبارتند از:
- جمعآوری اطلاعات. فقرای روستایی با مشکلات بسیاری روبهرو هستند و گروههای همگنی نمیباشند. بنابراین باید برای جمع آوری اطلاعات درباره مشکلات به خصوص که بتوانند به طور مناسب هدفگیری شوند، تلاش نمود.
- تمرکز بر ایجاد دارایی. دولت باید ارزیابی کند که چه داراییهایی برای به دست آوردن درآمد بیشتر مورد نیاز فقرا است. این داراییهای میتوانند زمین کشاورزی و یا منابع دیگر، دسترسی به منابع مالی و یا بهبود آموزش و بهداشت باشد. تکیه بر نیروی کار بدون تمرکز بر ایجاد داراییها تنها عامل مهم استمرار فقر است.
- حق برخورداری از زمین و آب. برنامههای گسترده اصلاحات ارضی شامل واگذاری زمین، توزیع مجدد زمین و قراردادهای اجاره منصفانه و لازمالاجرا، برای کاهش فقر روستایی حیاتی هستند. این امر میتواند منجر به کارایی در تولید مالکان خرد و مستاجران شده و استانداردهای زندگی آنها را افزایش دهد.
- بهداشت و درمان اولیه و سواد خواندن و نوشتن. فقرای روستایی نیازمند ایجاد و تقویت سرمایه انسانی خود میباشند تا بتوانند از فقر نجات یافته و در اقتصاد و جامعه نقش بیشتری ایفا کنند. بهداشت و درمان اولیه (واکسیناسیون، فراهم کردن آب پاکیزه و برنامهریزی خانوار) و آموزش (سواد خواندن و نوشتن، تحصیل و آموزش فنی) به ویژه برای زنان و کودکان از عوامل اساسی به شمار رفته و باید با هزینه قابل قبولی در دسترس باشد.
- مشارکت محلی. زیربناها و خدمات به همراه بهداشت و آموزش میتواند در صورتی که گروههای هدف در تصمیمسازی در خصوص طرحها، اجرا، نظارت و پاسخگویی درگیر شوند، به نحو بهتری تامین مالی و پشتیبانی شود.
- فراهم کردن زیرساختها. فقرای روستایی در صورتی که مقدار و کیفیت برخی بخشهای کلیدی زیربناهای فیزیکی (آبیاری، حملونقل و ارتباطات) و خدمات حمایتی (تحقیق و توسعه) کافی نباشد، نمیتوانند از منابع خود به نحو احسن استفاده کنند. زیربناها و خدمات فیزیکی و اجتماعی میتوانند در صورتی که گروههای هدف در طراحی، اجرا و نظارت بر طرحها بهعلاوه مطمئن ساختن آنها از پاسخگویی مقامات مسوول دولتی در قبال طرحها، درگیر شوند، به نحو احسن تامین مالی شده و پشتیبانی شوند به این مفهوم که به لحاظ هزینه کارآمد بوده و از کیفیت قابل قبولی برخوردار خواهند بود.
- اعتبارات هدفمند. منابع اعتباری رسمی و غیررسمی برای فقرای روستایی بسیار پرهزینه بوده و یا غیرقابل دسترسی هستند. برنامههای اعتبار روستایی هدفمند بخش عمومی، به ویژه اگر یارانه ای باشند، غیر فقرا را بیشتر از فقرا منتفع میکند. فقرا اعتباری میخواهند که با شرایط قابل قبول و زمانی که به آن نیاز دارند در دسترس باشد. تجربههای اخیر برنامههای اعتباری که در آنها فقرا به نحو فعالی در تصمیم سازی وام دهی مقید به پاسخگویی و مشارکت داشتهاند، در رسیدن به گروههای هدف با هزینه قابل قبول موفق بودهاند.
- امور عامالمنفعه. بخش بزرگ و فزایندهای از فقرای روستایی وابسته به نیروی کار بی تجربه خود میباشند؛ چراکه آنها یا دارایی دیگری به جز نیروی کار خود ندارند یا داراییهای اندکی مانند مقدار محدودی زمین و حیوانات خانگی دارند. برنامههای عامالمنفعه قابل انعطاف میتواند به طور قابل توجهی به فقرای بدون زمین کشاورزی کمک کرده و از عمیقتر شدن فقر جلوگیری نماید.
- این برنامهها اگر به نحو اثربخشی اجرا شوند، میتوانند قدرت چانه زنی فقرای روستایی را در نواحی روستایی تقویت کنند.
- برنامههای تمرکز زدایی غذایی. برخی از فقرای روستایی شامل افراد و خانوارها، اغلب اوقات از تغذیه نامناسب آسیب میبینند.
آنها بسته به شرایط شان به انواع مختلفی از حمایتها نیازمند هستند. این حمایتها میتواند شامل برنامههای غذایی تکمیلی، حمایت غذایی در مدارس، مراکز بهداشت و درمان و پرداختهای انتقالی نقدی باشد. برنامههای تمرکز زدایی و هدفمند غذایی به نحو مناسبی اثرگذار هستند.
ارسال نظر