ارزیابی معتبرترین نشریه اقتصادی جهان از زورآزمایی هستهای
اکونومیست: ایران بازی را برد
گرایش اعضای شورای امنیت به تعویق هر چه بیشتر صدور قطعنامه سوم. اکونومیست: ایران بازی را برد
دنیای اقتصاد- اکونومیست در تازهترین شماره، موضوع اصلی خود را به پرونده هستهای ایران اختصاص داد و نوشت: چه کسی فکر میکرد که جمهوری اسلامی ایران با رییس جمهوری که هولوکاست را مورد تردید قرار داده است بتواند دور آمریکا و متحدان اروپاییاش خط دیپلماتیک ترسیم کند؟ اما ایران دقیقا همین کار را دقیق انجام داده است؛ چون هدفی بسیار بزرگ برای خود تعیین کرده است.
اظهارات ایران مبنی بر اینکه برنامه هستهایاش به کلی صلحآمیز است، از سوی غربیها چندان مورد باور قرار نگرفته است و روسیه و چین هم در موضعی متغیر هستند. به همین دلیل این دو کشور هم در شورای امنیت سازمان ملل به انگلستان، فرانسه و آلمان پیوستند تا ایران را از غنیسازی اورانیوم باز دارند. تا همین دو ماه پیش به نظر میرسید این کشورها آمادهاند از قطعنامه تحریم سوم و سختتر علیه ایران حمایت کنند. اما در همین گیرودار جاسوسان آمریکا لب به سخن گشودند و از آن زمان سیاست پنج سال موشکافی به ناگهان آشکار شد.
شکست اطلاعاتی در مورد عراق منجر به آن شده است که جاسوسان مشتاقانه نحوه استفاده از یافتههایشان را دنبال کنند. شاید به همین دلیل است که هم این جاسوسان و هم کاخ سفید احساس کردند بهتر است بپذیرند که ایران کار روی کلاهکهای هستهای را پنج سال پیش متوقف کرده است. البته هنوز این عقیده توسط اسرائیل یا برخی دیگر از متحدان اروپایی آمریکا که همین دادهها را مطالعه کردهاند، مورد پذیرش قرار نگرفته است. اما مهم نیست چون عناوین خبرها کافی بود که زیر پای تصمیمات سختگیرانه را خالی کند. ماه گذشته در برلین، روسها و چینیها روشن ساختند که اگر قرار بر قطعنامه سوم باشد، تنها به یک پشتدستی آرام اکتفا شود و نه فشار مجدد اقتصادی.
در چنین شرایطی ایران یک متحد در سازمان بینالمللی انرژی اتمی برای خود یافته است و آن کسی نیست جز محمد البرادعی، دبیرکل این سازمان. او که برنده جایزه صلح نوبل نیز شده است، با تلاش خود توانسته است احتمال یک جنگ فاجعه بار دیگر را از بین ببرد.
خوب این چنین ماموران صادقی که با صلح دوستی بر مسائل هستهای نظارت دارند، چه اشکالی دارد؟ هیچ. مگر آنکه صداقت این ماموران تلویحا دچار خدشه شود و این سازمان نظارتی نتواند شغل اصلی خود را که همانا رازگشایی از جزئیات فعالیتهای هستهای ایران است، به انجام رساند. ایرانیهایی که در ماه ژانویه در اجلاس جهانی اقتصاد در داووس حضور داشتند، با هیچ آمریکایی مواجه نشدند که مدعی شود ایران برنامه ساخت تسلیحات اتمی دارد. حتی ایران مجبور نبود برای «بسته شدن» پرونده اتمیاش به سازمان بینالمللی انرژی هستهای پاسخی دهد. در چنین شرایطی که وزیر امور خارجه ایران با آن مواجه است، نه تنها دیگر لزومی به تحریمهای جدید نیست، بلکه بحث پشت دستی نرمی که روسها و چینیها ترجیح داده بودند نیز منتفی است.
اما بحث ایران کمی پیچیده شده است. اگرچه در گزارش منتشر شده از فعالیتهای هستهای ایران آمده است که ایران در سال ۲۰۰۳ کاربر روی تسلیحات اتمی را متوقف کرده است، ولی این میتواند به معنای آن باشد که پیش از این تاریخ سرگرم چنین اقداماتی بوده است و هیچ کس نمیداند این اقدامات تا چه حدی پیش رفته است و هدف از تحریمهای شورای امنیت نه آنچه ایران در خفا انجام داده است که همه فعالیتهایی است که در روز روشن و در ملاء عام برای غنیسازی اورانیوم و تولید پلوتونیوم انجام داده است. ایران میگوید که به این فعالیتها برای تولید برق نیاز دارد؛ اما غربیها میگویند که این مواد میتواند سوخت یک بمب نیز باشد و اگر کشوری تولیدکننده چنین سوختی باشد، میتواند آن را به آسانی در تسلیحات جنگی مورد استفاده قرار دهد.
بنابراین اکنون بسیار مهم است که البرادعی برای پایان بخشیدن به این تقابلها بر پرسشهای پاسخ داده نشده سرپوش نگذارد. در شرایطی که کاخ سفید ساکت شده است و تحریمها مسکوت شدهاند، ایران به واقع تاکنون بازی را برده است.
ارسال نظر