تاریخچه
فرآیند پیدایش و سیر تحولات سازمان برنامه ایران (۱)
سازمان مدیریتوبرنامهریزی ایران در ادامه تغییراتی که در آبان ماه ۱۳۸۵ از طرف نهمین رییسجمهوری اسلامی ایران، دکتر محمود احمدینژاد جهت اصلاح ساختار آن صورت گرفت، در۱۸ تیرماه ۱۳۸۶ با دیگر معاونتهای اقتصادی نهاد ریاستجمهوری ادغام و به فعالیت آن پایان دادهشد.
تهیه و تنظیم: محمدصادق جنت
سازمان مدیریتوبرنامهریزی ایران در ادامه تغییراتی که در آبان ماه ۱۳۸۵ از طرف نهمین رییسجمهوری اسلامی ایران، دکتر محمود احمدینژاد جهت اصلاح ساختار آن صورت گرفت، در۱۸ تیرماه ۱۳۸۶ با دیگر معاونتهای اقتصادی نهاد ریاستجمهوری ادغام و به فعالیت آن پایان دادهشد. تاسیس و آغاز بهکار سازمان برنامه، سلف سازمان مدیریت و برنامهریزی در تاریخ ۲۶ بهمن ۱۳۲۷ و بر اساس ماده ۸ قانون برنامه هفتساله عمرانی ایران (برنامه اول عمرانی) صورت گرفت و بدین ترتیب پایان فعالیت سازمان در آستانه ۶۰ سالگی آن اتفاق افتاد. عمده دوران فعالیت سازمان برنامه در ایران مصادف است با نیمه دوم قرن بیستم، دوران شکوفایی اقتصادی ناشی از انقلاب صنعتی در غرب و دوران تلاش برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی در دیگر نقاط جهان. دورانی که تعداد معدودی از کشورها در یک فرآیند تاریخی، دوران شکوفایی اقتصادی و توسعه را تجربه کردند و گروه کثیری از کشورهای عقب مانده از قافله شکوفایی اقتصادی، تلاش و تقلا برای دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی را با راهکار برنامهریزی شروع کردند.
ایران از جمله کشورهای پیشتاز گروه دوم است که برای هدایت مجموعه تلاش و تقلاهایش جهت دستیابی به رشد اقتصادی، سازمان برنامه را بنیان نهاد. این سازمان بیش از نیم قرن در راس مجموعه تلاشها برای رشد و توسعه اقتصادی ایران قرار گرفت و به تولید برنامه و تخصیص منابع در سطوح مختلف ملی، منطقهای، بخشی، بینبخشی و ناحیهای پرداخت. هزینه- فرصت این برنامههای توسعه، صرف حجم عظیمی از منابع مادی، انسانی و صدها سازمان و تشکیلات برنامهریزی و اجرایی و صدها هزار نفر- ساعت فعالیت مطالعاتی، کارشناسی، نظارتی و اجرایی است که کشور هزینه کرده است. مطالعه، بررسی و ارزیابی علمی این تجربه طولانی میتواند انباشتی از دانش را برای صاحبنظران اقتصادی، مدیران و سیاستگذاران کشور درپی داشتهباشد. اولین گام برای ارزیابی عملکرد سازمان برنامه، بررسی فرآیند پیدایش، گسترش و شناخت بازیگران تأثیرگذار و مجموعه فعالیت و تولیدات آن در یک روند تاریخی همراه با دیگر تحولات مرتبط با آن در کشور است.
در همین راستا در این نوشتار تلاش میشود با نگاهی تحلیلی- تاریخی به دلایل و فرآیند پیدایش و سیر تحول سازمان برنامه، افراد موثر و مجموعه تولیداتش در دوران شصتساله فعالیت آن پرداختهشود، با این امید که برای علاقهمندان در این حوزه، مفید باشد. کل مطالب جمعآوری شده در این نوشتار در دو بخش تنظیم شده است و برای برقراری انسجام و هماهنگی بین مطالب آن، در بخش اول به اختصار به اهم دلایل رویکرد به برنامهریزی در جهان پرداخته میشود؛ سپس رویکرد به برنامهریزی در ایران از ابتدا به صورت تحلیلی- تاریخی تا تاسیس سازمان برنامه همراه با افراد و اشخاص تاثیرگذار در این فرآیند آوردهشدهاست. در بخش دوم مطالب انتخابشده به تغییر و تحولات سازمان در دوران ۶۰ساله و مهمترین تولیدات برنامهای آن همراه با معرفی مدیران ارشد سازمان از شروع تا خاتمه فعالیتهای سازمان، پرداختهشدهاست.
بخش اول: پیدایش برنامه و سازمان برنامه
برنامه اقتصادی از شاخههای جدید علم اقتصاد و یکی از موضوعات و مقولههای نوظهور علم اقتصاد است که از نیمه اول قرن بیستم پدیدار شد و در نیمه دوم آن در بسیاری از کشورها گسترش پیدا کرد. برای شروع برنامهریزی اقتصادی زمان مشخص، فرد یا کشور خاصی را نمیتوان نام برد. عدهای از صاحبنظران پیدایش کلمه برنامه (plan)را به وزارت جنگ آلمان منتسب کردهاند و گروهی دیگر به فردریک لیست، اقتصاددان معروف قرن نوزدهم. قابل ذکر است که قبل از رایج شدن برنامه اقتصادی، تجربههایی از آن در بعضی از کشورها وجود دارد؛ ازجمله درکشور آلمان که در اوایل قرن بیستم، تهیه و اجرای نوعی از برنامههای اقتصادی تجربه شدهاست. شواهد تاریخی نشان از آن دارد که دلایل اصلی پیدایش و گسترش برنامه و برنامهریزی اقتصادی از نیمه اول قرن بیستم به بعد، نیاز دولتها برای عبور از بحرانهای اقتصادی و یا کوتاه کردن مسیر دستیابی به رشد و توسعه اقتصادی بوده است. ضرورت و گسترش برنامهریزی اقتصادی به روش نوین و متکی بر اصول علم اقتصاد، عمدتا به پیدایش و ظهور چند پدیده سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در قرن گذشته بر میگردد. پس از بروز و ظهور این پدیدهها، مبحث برنامه وارد ادبیات اقتصادی شد و تکامل پیدا کرد. این پدیده ها عبارتند از:
*استقرار نظام سیاسی برمبنای ایدئولوژی کمونیستی در روسیه: پس از پیروزی انقلاب کمونیستی اکتبر ۱۹۱۷در روسیه و تشکیل دولت سوسیالیستی در آن کشور، براساس آموزههای کمونیسم، تقریبا همه ابزارها و منابع عمده تولید توسط دولت تملک شد و برای هدایت اقتصاد کشور، گزیر و گریزی از برنامه فراگیر و اجباری وجود نداشت. در سالهای پس از ظهور شوروی، در پی بحث و مجادلههای طولانی رهبران حزب کمونیست و با الهام گرفتن از نظرات مارکس و همفکرانش مبنی بر جایگزینی اقتصادی ارادی و آگاهانه به جای اقتصاد آشفته بازار و پس از آزمون و خطاهای پیدرپی و تقریبهای متوالی، «نظام برنامهریزی متمرکز» پدیدار گشت (توفیق،۱۳۸۳،صص۲۵-۱۹). نظام برنامهریزی متمرکز با پیدایش گروه کشورهای سوسیالیستی به رهبری شوروی گسترش یافت و در کشورهای سوسیالیستی اروپای شرقی و کشورهای هوادار شوروی در آسیا، آفریقا و آمریکای لاتین بهکار گرفته و تجربه شده است. تجربه شوروی مهمترین نمونه این نوع برنامهریزی برای هدایت اقتصاد یک کشور است.
*بروز بحران بزرگ اقتصادی در اروپای غربی و آمریکا: پس از یک دوره طولانی شکوفایی اقتصادی از نیمه قرن نوزدهم و ربع اول قرن بیستم، نظام اقتصاد بازار با مکانیزم قیمت و به کمک دست نامریی و با بهکارگیری نتایج انقلاب صنعتی، برای کشورهای دارای این نظام اقتصادی در اروپا و آمریکا، تولید انبوه کالا و خدمات را به ارمغان آورد. این نظام اقتصادی در فاصله سالهای ۳۴-۱۹۲۹ با پدیده نوظهور فلجکنندهای که بعدها به نام «بحران بزرگ نظام بازار» معروف گشت، روبهرو شد. علمای اقتصاد بازار که تا آن زمان دولت را از مداخله در اقتصاد منع میکردند، مجوز دخالت محدود دولت در بازارهای حساس را صادر نمودند. این دخالتها به صورت اجرای یک سری برنامههای ارشادی و تشویقی توصیه میشد و محدود به کاهش بیکاری، ایجاد شوک برای رونق اقتصادی و در مواردی تثبیت قیمتها بود.
ارسال نظر