پهلوانان نمی‌میرند؟!
میرمحمد طجوزی
روزگارانی نه چندان دور؛ یعنی تا همین چند دهه قبل هر شهر یک پهلوانی برای خود داشت. آن روزها که کمتر ماموران دولتی به امور زندگی و مشکلات مردم رسیدگی می‌کردند، این پهلوانان بودند که مسوولیت این‌گونه کارها را به دوش می‌کشیدند و مردم نیز برای رفع حاجات و مشکلاتشان ناگزیر بودند تا به سراغ این نام‌آوران ورزشکار بروند.

ایستاده از چپ: پهلوان و قهرمان جهان علیرضا سلیمانی، پهلوان محمد محمودی، نشسته: پهلوان کمال تهرانی
زورخانه محلی بود که پهلوانان در آن هم به امور ورزش باستانی می‌پرداختند و هم اینکه در حد توان جوابگوی مشکلات مردم بودند.
ورزش باستانی همان‌گونه که از اسمش پیداست، ریشه در عمق تاریخ ورزش کشورمان دارد و قدمتش به چند صد سال پیش برمی‌گردد. این ورزش در محلی به نام زورخانه شکل می‌گیرد که تمام ورزشکاران این سبک ورزش محل زورخانه را محل بسیار مقدسی می‌دانند و معتقدند کسی که می‌خواهد وارد زورخانه شود، حتما باید وضو داشته باشد. علی نوری از پیشکسوتان این ورزش می‌گوید: زورخانه محلی بسیار پاک و مطهر است و همیشه باید با وضو وارد آن بشویم؛ چرا که در این محل جز به ذکر خدا و یاد کردن از اهل بیت رسول‌ا...(ص) هیچ صحبت دیگری نمی‌شود و جالب‌تر این است که تمام حرکات و مراحل مختلف این ورزش همراه با صلوات و مدح امیرمومنان است؛ درنتیجه مکانی که در آن از اولیای خدا یاد شود، جایی نیست که بدون وضو کسی بخواهد به آن وارد شود و حتما حرمت این‌گونه اماکن باید نگه داشته شود.
ساختمان زورخانه
زورخانه جایی است که مردان در آن ورزش می‌کنند و بیشتر در کوچه و پس‌کوچه‌های بافت قدیمی شهرها دیده می‌شود.
بام این ساختمان‌ها به شکل گنبدی است و کف آن گودتر از کف کوچه است. در ورودی زورخانه کوتاه است و هرکس که بخواهد وارد شود باید خم شود تا بتواند به داخل راه یابد. این در به یک راهروی مسقف باریک باز می‌شود که بعد از آن «سردم زورخانه» اولین چیزی است که با آن روبه‌رو خواهید شد. سردم جایی است که مرشد در آن مستقر می‌شود و از روی آن که اصولا هم بلندتر از سطح کف زورخانه است، وظیفه هدایت ورزشکاران و نواختن ضرب و خواندن را به عهده دارد.
در میان زورخانه گودالی هشت پهلو و گاهی شش پهلو به درازی 5 یا 4متر و پهنای 4متر و ژرفای سه چارک تا یک متر کنده می‌شود. این گودال را «گود» زورخانه نامیده‌اند. تمام ورزشکاران در گود جمع می‌شوند و به ورزش خود می‌پردازند. ورزش باستانی احتیاج به یکسری افزارها و ابزارهایی دارد تا بتواند تمام زیبایی خود را به نمایش بگذارد. میل، تخته شنا، سنگ، کباده،‌ از جمله وسایلی است که در زورخانه‌ها استفاده می‌شود.
میل باستانی: افزاری است چوبی، کله‌قندی و توپر، ته آن گرد و هموار و سر آن تخت یا گرد است و در میان آن دسته‌ای به درازی پانزده سانتیمتر فرو برده‌اند. وزن هر میل از ۵کیلو تا چهل کیلوگرم است.
البته میل‌هایی نیز مخصوص اجرای برنامه میل‌ بازی که بیشتر شکل حرکات آکروباتیک را به خود گرفته، وجود دارد که دسته آن درازتر و وزن آن اصولا بین 4 تا 6کیلوگرم متغیر است.
تخته شنا: چوبی است همواره به درازی ۷۰سانتی‌متر و پهنای ۷سانتیمتری که به زیر آن دو پایه ذوزنقه‌ای به بلندی چهار سانتی‌متر میخکوب شده است.
سنگ: برخلاف اسمش از چوب ساخته شده است. این وسیله بیشتر شبیه لنگه‌ درهای قلعه‌های قدیمی است. این وسیله ورزشی که قسمت فوقانی آن گنبدی شکل است، وزنی متغیر از شصت کیلو تاحدود صد و بیست کیلو دارد. در میان سنگ سوراخ‌هایی دیده می‌شود که محل جای گرفتن دست در آن است میان این سوراخ‌ها را با دستمال می‌پوشانند تا در هنگام سنگ گرفتن دست ورزشکاران آسیبی نبیند.
کباده: افزاری است آهنی، مانند کمان و سراسر تنه آن از آهن است و در میانش «جادستی» دارد. در ازای آن نزدیک به صد و بیست تا صد و سی سانتی‌متر است. چله‌ کباده زنجیری است شانزده حلقه‌ای و در هر حلقه شش پولک آهنی وجود دارد. در وسط این چله محلی برای گرفتن آن در نظر گرفته شده است. وزن کباده از ده تا چهل کیلو ذکر شده است.
سکوت، ورزش شروع می‌شود
هنگامی که ورزشکاران اقدام به شروع ورزش می‌کنند، مرشد همگان را به سکوت و دعوت می‌کند و این کهنه سوار یا همان پیشکسوت است که از ورزشکاران دعوت می‌کند تا به داخل گود بیایند. اما ایستادن در گود نیز رسم و رسومات خود را دارد. ابتدا شخصی که از همه پخته‌تر و ریش‌سفید‌تر است وارد می‌شود و بقیه ورزشکاران به دنبال آن.
البته اگر سیدی در جمع ورزشکاران حضور داشته باشد، حق‌تقدم با او است و او باید اولین نفر وارد گود شود و پشت به مرشد بایستد. پس از مرتب شدن جای ورزشکاران نوبت شنا رفتن می‌رسد. شخصی با عنوان میان‌دار در وسط گود و مابقی حلقه به دور او می‌زنند و با توجه به میان‌دار و ضرب آهنگ مرشد به انجام انواع شناهای باستانی مشغول می‌شوند. شنای کرسی، شنای دست و پا مقابل، شنای دوشلاقه و شنای پیچ از جمله انواع شناهای باستانی است.
بعد از شنا رفتن میان‌دار بدون آنکه تخته شنا را زمین بگذارد، اقدام به نرمش کردن می‌کند که بقیه ورزشکاران نیز از وی تبعیت می‌کنند تا خستگی شنا از بین برود. حال نوبت میل گرفتن است. باز هم تعارفات شروع می‌شود و در آخر هر ورزشکار یک جفت میل انتخاب می‌کند و باز هم این نوای مرشد و ضرب است که به همگان می‌فهماند که چگونه و به کدام روش میل بگیرند. پس از اجرای سه مرحله میل‌گیری که میل سنگین، میل چکشی و میل جفتی نام دارد ورزشکاران شروع به پا زدن می‌کنند. پای چپ و راست، پای جنگلی، پای تبریزی اول و دوم، پای شوم و پای آخر مراحل متفاوت پا زدن است که پس از اجرای تمام این مراحل دیگر نوبت به چرخ زدن هم می‌رسد. چرخ جنگلی، چرخ تیز، چرخ سبک و چمنی، چرخ تک‌تک پر و چرخ سه‌تک تک پر مراحل گوناگون اجرای حرکت چرخ زدن است. بد نیست بدانید که این حرکت جزو زیباترین هنرهای ورزش باستانی نیز یاد می‌شود و ورزشکاران نیز علاقه بسیار زیادی نسبت به اجرای این‌گونه حرکات از خود نشان می‌دهند. اگر کسی رمقی برایش باقی مانده باشد، اقدام به زدن کباده می‌کند و در این موقع است که مرشد می‌گوید: «کباده‌ای‌ها کباده و لباده‌ای‌ها لباده.»
بعد از ورزش کردن اهالی باستانی‌کار به بیرون گود می‌آیند و شروع به احوالپرسی از حال وضعیت زندگی یکدیگر می‌کنند تا در صورت وجود مشکلی که برای هرکدام از ورزشکاران وجود داشته باشد، درصدد رفع آن برآیند.
اما صاحب زورخانه در قبال مکانی که در اختیار ورزشکاران قرار داده است، هیچ پولی به عنوان شهریه دریافت نمی‌کند و این خود ورزشکاران هستندکه بعد از به پایان رسیدن ورزش و در هنگام خروج از محل زورخانه پولی را داخل سردم می‌اندازند تا زورخانه همیشه چراغی روشن داشته باشد.
ورزشکاران باستانی مهمترین اصل در این ورزش را آموزش ادب و منش پهلوانی می‌دانند؛ چنانکه علیرضا سلیمانی از پهلوانان و قهرمانان بنام ورزش باستانی و کشتی می‌گوید: ورزش باستانی ماحصلی جز آموزش درس زندگی و اخلاق و منش پهلوانی چون پوریای ولی و جهان پهلوان تختی ندارد. ورزشکاران این رشته ورزشی گذشته از بحث ورزشی و آمادگی جسمانی بیشتر به خاطر همین موضوع است که به این ورزش کهن که یادگاران پیشینیان ماست روی می‌آورند.