نگاهی به مراکز درمان اعتیاد
میخواهم قاطی آدمها شوم
از روزگار کثیف دود و قرص خسته شدهام و از این خیابانگردیها و جویگردیهای رذیلانه که وجودم را به زانو درآوردهاند.
از روزگار کثیف دود و قرص خسته شدهام و از این خیابانگردیها و جویگردیهای رذیلانه که وجودم را به زانو درآوردهاند.
زندگی را چقدر بیروح میبینم، وقتی دختر یا پسرم جلوی چشمانم ظاهر میشوند چقدر شرمنده خانوادهام میشوم، وقتی میبینم چندین سال آنها را رنج دادهام و چه پولهایی را که از فروش لوازم خانه برای این دودهای لعنتی هزینه کردهام. وقتی به گذشتهام، مینگرم جز فلاکت و شوربختی و آبروریزی چیزی از خود باقی نگذاشتهام، آینده خود و خانوادهام را تباه کردهام. چه روزها که کفشهای مردم را از جلوی خانههایشان برمیداشتم و به بهایی ناچیز میفروختم تا خرج این مواد لعنتی درآید و چند ساعتی روی فرم باشم و حتی به صندوق صدقات نیز رحم نکردم واین چنین، چه روزهایی را که پشت میلههای زندان نگذراندم، از ریخت خودم متنفرم و دوست دارم سر به جایی بگذارم که عالم و آدم از دستم راحت شوند.
مطالب بالا، نجوای یک بیمار معتاد است که از گذشته دودی خود پشیمان است. مراکز ترک اعتیاد دولتی و خصوصی برای درمان این افراد تاسیس شده است که البته بیماران اعتیاد باید نسبت به انتخاب موسسه - که قدم اول است - دقت لازم را داشته باشند تا بتوانند به هدف خالصانه خود دست یابند.
موفقیت بیشتر مراکز دولتی
در نشست هماندیشی ستاد مبارزه با موادمخدر که چندی پیش در مجتمع فرهنگی شقایق برگزار شد، دکتر شهرام نادری، رییس هیاتمدیره موسسه ارتقای سلامت ایرانیان و پژوهشگر با اشاره به اینکه میزان موفقیت سمزدایی در مراکز دولتی بهتر از مراکز غیردولتی بوده است گفت: در بیماران مراکز دولتی، الگوی مصرف مواد پرخطرتر و بیماران مراجعهکننده معمولا بیمارانی تزریقی هستند که به علت شدت اعتیاد بالا روابط اجتماعی و شغلی خود را از دست دادهاند و توان مراجعه به مراکز غیردولتی را ندارند. همچنین میزان ورود به درمان نگهدارنده با متادون در مراکز دولتی ۴/۵درصد و در مراکز غیر دولتی ۴/۳درصد بوده است که دلیل این درصد پایین، توزیع نیافتن کافی متادون در بین مراکز از طرف دانشگاههای علوم پزشکی در سال ۸۴ بوده است.
به گزارش ایسنا، وی مشاورههای فردی، گروهی و خانواده درمانی سه نوع اصلی درمانهای غیردارویی بررسی شده در مراکز درمانی اعتیاد برشمرد و اعلام کرد: بیشترین شیوه سمزدایی اعتیاد در مراکز خصوصی درمان با سهم 81درصدی، سمزدایی با متادون و بیشترین شیوه سم زدایی در مراکز دولتی درمان با سهم 67درصدی، سمزدایی با کلوندین است که این امر سهم اندک سمزدایی با متادون در مراکز دولتی درمان اعتیاد در سال 1384 را نشان میدهد.
نادری افزود: البته شش استان از ۲۹استان کشور نیز اصلا وارد سمزدایی با کلوندین نشده و فقط به سمزدایی با متادون بسنده کرده بودند که این امر نیز نوعی ضعف از نظر فقدان تنوع در روشهای درمانی مراکز درمان اعتیاد محسوب میشود.
لزوم اختصاص یارانه نالترکسان به مراکز دولتی
این پژوهشگر با اشاره به این که گرفتن مستمر آزمایش اعتیاد از بیماران تحت درمان در مثبتتر شدن نتیجه درمان اعتیاد بسیار موثر است، اعلام کرد: شاخص گرفتن آزمایش اعتیاد در مراکز دولتی درمان اعتیاد ۵/۲ برابر مراکز خصوصی است.
وی همچنین با اشاره به این که میزان ورود به درمانهای نگهدارنده دارویی به ویژه MMT در مراکز خصوصی درمان اعتیاد کمتر از مراکز دولتی مشخص شد، بر لزوم پرداخت یارانه نالترکسان به مراکز دولتی درمان اعتیاد از سوی سازمان بهزیستی تاکید و بیان کرد: ارائه یارانه به مراکز درمانی، میزان ورود معتادان به درمانهای نگهدارنده را افزایش میدهد، اما متاسفانه این سیاست که تا سال 84 دنبال میشد، قطع شد و پیشبینی میشود که با قطع این سیاست، میزان ورود به درمان نگهدارنده با نالترکسان از سال 84 تا 86 بیش از پیش کاهش یافته باشد.
لزوم جهتگیری یارانههای اعتیاد
به سمت معتادان تزریقی
این پژوهشگر همچنین با اشاره به این که طبق نتایج این تحقیق، اغلب معتادان زن به مراکز خصوصی درمان اعتیاد و اغلب معتادان زیر ۲۰سال به مراکز دولتی مراجعه کردهاند، اعلام کرد: از میان آمار کل بیماران مراجعه کرده به مراکز درمانی در سال ۸۴، ۱۱/۱۰درصد تزریقی مشخص شدند که از این تعداد ۸/۵درصد آنها به مراکز درمان دولتی برای درمان مراجعه کردهاند که این امر لزوم جهتگیری یارانههای مراکز درمانی به سمت بیماران تزریقی را نشان میدهد. وی همچنین بر افزایش اعتیاد به ترامادون در کشور و لزوم توجه مسوولان به این امر تاکید کرد.
توسعه درمان MMT
در ادامه این نشست همچنین دکتر سعید صفاتیان، مدیر کل درمان و بازپروری ستاد مبارزه با مواد مخدر، با اشاره به این که در حال حاضر یک هزار مرکز درمانی اعتیاد در کل کشور فعال هستند، افزود: از اواخر سال ۱۳۸۴ تاکنون پذیرش معتادان در مراکز درمانی بیشتر به سمت پذیرش معتادان تزریقی جهت یافته است.
با اشاره به این که ماندگاری در درمان MMT نسبت به سال 84، پنجدرصد کاهش یافته است، این کاهش را شاخصی از توسعه مراکز درمان نگهدارنده با متادون دانست و گفـت: از اوایل سال 84 انجام آزمایشی روشهای درمانی کنار گذاشته شد که این امر ایجاد یک بحران به نام بحران تنوع در برنامهها و روشهای درمانی مراکز درمانی سراسر کشور را موجب شد.
صفاتیان همچنین با بیان این که تعرفههای مراکز درمان اعتیاد خصوصی و دولتی باید هرچه زودتر به طور دقیق مشخص شود، اعلام کرد: سالانه چهار تا پنجمیلیارد تومان برای مراکز درمان دولتی اعتیاد که در حال حاضر تعداد آنها ۳۰۰ مرکز است، اختصاص داده میشود و در مجموع میتوان اعلام کرد که برای راهاندازی یک مرکز دولتی درمان اعتیاد ۴۰میلیون تومان از سوی دولت تخصیص پیدا میکند که این امر لزوم توجه بیشتر به توسعه مراکز خصوصی درمان اعتیاد را با توجه به هزینه کمتری که به دولت تحمیل میکنند، نشان میدهد.
درمان بدون دارو
فرجاد، روانشناس درباره روشهای ترکاعتیاد که در موسسات مختلف صورت میگیرد، میگوید: این روشها موفق نیستند و موسسات ترک اعتیاد به مراکز انتفاعی تبدیل شدهاند.
وی معتقد است: در اغلب این مراکز ترک اعتیاد با متادون انجام میگیرد و در واقع این امر ترک اعتیاد نیست، بلکه تغییر نوع اعتیاد از یک مخدر به ماده مخدر دیگر است.
این روانشناس درخصوص راههای ترک اعتیاد موثر اظهار میکند: برای ترک اعتیاد باید روشهای درمان بدون دارو مورد استفاده قرار گیرد و در واقع باید نگرش معتاد را با روشهای روان درمانی، مشاوره و شناخت درمانی تغییر داد.
دکتر غفاری، روانشناس با بیان اینکه سرمایهگذاریها باید بر پیشگیری از اعتیاد صورت گیرد، گفت: با این حال، روشهای ترک اعتیاد زمانی موفقیتآمیز خواهد بود که در یک مجموعه روان درمانی، خانواده درمانی و دارو درمانی قرار گیرد و فرد پس از ترک ، در یک زندگی طبیعی قرار گیرد و از کار و پیشه برخوردار شود.
دکتر عشایری، روانشناس و متخصص مغز و اعصاب با بیان اینکه مواد مخدر به معنای سوءمصرف مواد است، میگوید: در صورت نرسیدن این مواد به افراد علایم بیولوژیک، فیزیولوژیک و ... ایجاد میشود و خطراتی را در مغز ایجاد میکند. به اعتقاد وی، ترک کردن کار سادهای است و افراد با مراجعه به مراکز درمانی میتوانند مصرف را به گونهای کم کنند که به اهداف خود دست یابند. آنها ترک نمیکنند، بلکه این امر، کاهش گرایش به مواد مخدر است یا تبدیل مواد مخدر به مواد مخدر دیگر است. در واقع حلقه شیطانی مواد مخدر همچنان پابرجا است. عشایری با اشاره به روشهای ترک مواد اظهار میکند: سمزدایی به عنوان یک عامل مهم در ترک البته کافی نیست. سمزداییها متفاوت است. سمزداییهای فوق سریع از جمله اینهاست که در آن بیهوشی رخ میدهد و احتمال ایجاد مضراتی در قلب و عروق وجود دارد. نوع دیگر سمزدایی، با استفاده از داروهای جانبی است که تحتنظر متخصص انجام میشود.
به اعتقاد این روانشناس، تنها مراحل ترک اعتیاد کافی نیست، بلکه روشهای رواندرمانی، رفتار درمانی و جنبههای مختلف روانشناسی همچون خودباوری، همزیستی فردی و اجتماعی، توانبخشی روانی و جسمی همراه با برنامهریزی برای اجتماعی شدن فرد و احراز هویت وی مهم است. عشایری میافزاید: پس از ترک اعتیاد فرد، مساله اشتغال به مثابه درمان مطرح است و چنانچه اشتغال مبنیبر توانایی ایجاد نشود، نمیتوان گفت که افراد چندان توفیقی حاصل کنند. همچنین فرد ترک کرده باید تا 5، 6سال تحتکنترل باشد.
وی میافزاید: آموزش مهارتهای اجتماعی و رویارویی با بحران، مساله اوقات فراغت و غیره از موضوعات مهمی است که باید در شبکه درمانی گنجانده شود.
هزینه درمان موسسات
در حال حاضر موسسات زیادی برای ترک اعتیاد فعالیت میکنند که از روشهای مختلفی برای این منظور استفاده میکنند. هزینههایی که از سوی این مراکز برای ترک اعتیاد بیماران مطالبه میشود از ۲۰هزار تومان تا ۷۰۰هزار تومان متفاوت است که معمولا قیمتها بین ۲۰۰هزار تومان تا ۴۰۰هزارتومان متمرکز است.
کانون تولد دوباره
کانون تولد دوباره، از جمله مراکز ترک اعتیاد است که با هدف کمک به افراد کمبضاعت و بیبضاعت تشکیل شده است. امیررضا سرلک، دبیر این کانون با اشاره به چگونگی شکلگیری این کانون میگوید: ۲۲سال پیش شخصی به نام سیدفروهر تشویقی ساکن آمریکا که خود درد و رنج اعتیاد را کشیده بود، تصمیم گرفت خود را از شر این معضل نجات دهد. پس از توفیق یافتن در این امر، آرزو میکند که این روش را برای هموطنان ایرانیاش پیاده کند و معتادان کشور خود را نجات دهد. از این رو، شیوهای نوین در ترک اعتیاد بنیان میگذارد. تشویقی در ابتدای کار با مشکلات و بیتوجهیهای بسیاری مواجه میشود، چراکه کسی روش او را قبول ندارد. با این حال ناامید نشد و یکی دو نفر در خیابان پیدا میکند تا آنها را با این روش ترک اعتیاد دهد.
سرلک میافزاید: تشویقی بنیانگذار انجمن 12قدمی در ایران است که در کشور حداقل 300هزار نفر این روش را ادامه میدهند. وی تلاش کرد برای آنهایی که قادر به ترک فیزیکی نیستند، کمپهایی با عنوان «کانون تولد دوباره» تاسیس کند.
این کانونها، با هدف کمک به افراد کمبضاعت و بیبضاعت تشکیل شد که البته در حال حاضر، همه نوع طیف طبقاتی جامعه وارد این کانونها میشوند.
کسانی دیگر از این طرح الگوبرداری کردند و موسساتی نظیر خانههای بهبودی، تولد دیگر و غیره تاسیس کردند.
روش مورد استفاده در کانون تولد دوباره، پرهیز مدار و ایمانمدار است و اعتقاد ما این است که اعتیاد یک خلاء معنوی است.
وی در پاسخ به این سوال که نظر شما درباره شیوههای دیگر ترک اعتیاد همچون تجویز دارو و غیره چیست، میگوید: ما هیچ روشی را تایید یا رد نمیکنیم، اما روشی که در کانونهای تولد دوباره مورد استفاده قرار میگیرد، روشی است که جواب داده و مورد تایید سازمان ملل و ستاد مبارزه با مواد مخدر واقع شده است.
برخی کشورهای اروپایی نیز روی این الگو مطالعه و تحقیق میکنند. ترک اعتیاد مثل این است که می خواهیم دم گربهای را قطع کنیم. برای این کار دو راه وجود دارد. یکی این که آن را تیکه تیکه قطع کنیم یا این که یک دفعه و مسلم است که قطع کردن یکباره آن راحتتر است.
روشی که در این کانون به کار میرود، روشی است که اعتیاد را در بدن آدم ریشهکن میکند و یک بار آدم درد را متحمل میشود. تا امروز سابقه نداشته است کسی از ترک اعتیاد مرده باشد، اما افراد زیادی بودهاند که از نئشگی مردهاند.
سرلک درباره سرنوشت پاک شدگان پس از این دوره میگوید: افرادی که ترخیص میشوند، میتوانند روزی ۴ ساعت در این کانونها حضور یابند.علاوه بر این به انجمنهای ۱۲ قدمی وصل میشوند. در این انجمنها، افراد چیپ (نشان)هایی را در دورههای مختلف (یک ماه، دو ماه، سه ماه، شش ماه، یک سال، دو سال و غیره) دریافت میکنند.
در آنجا، جلساتی در صبح و عصر برگزار میشود. گرچه معتادان در این مرحله مشکلات فیزیکی را ندارند، اما وسوسههای گرایش به مواد مخدر آنها را آزار میدهد که در این جلسات قدیمیها به آنها توضیح میدهند و در واقع حایلی میشوند بین خود و مواد زدن. بچهها پس از حضور در این دوره چهار هفتهای دیگر مجاز نیستند از هیچ نوع مواد مخدری از شراب گرفته تا قرص استامینوفن استفاده کنند.
در واقع ترک کنندگان در جایی که مواد مخدر باشد پا نمیگذارند. حتی اگر خانه باشد. والدین و آشنایان مولفه دیگری که در این کانونها مورد توجه است، ایمان به خدا است. در این جا نگرش افراد به خداوند عوض میشود.
وی درباره نحوه ظهور کانون تولد دوباره میگوید: فروهر اولین کمپ را در نیزار افتتاح کرد، اما به دلیل موقعیت خاص خود دوام نیاورد و کمتر از سه ماه فعالیت، از سوی شهرداری تعطیل شد.
پس از مدتی، سرخهحصار به عنوان مکان فعالیت تعیین شد و فروهر با رایزنیهایی که با مهندس خلیلی شهردار وقت منطقه ۱۳ انجام داد، اجازه فعالیت از سوی این شهردار شجاع و بادرایت داده شد و فروهر همراه بچههای تیم آنجا را افتتاح کرد.
در حال حاضر 12 کمپ رسمی در تهران است و حدود 100 کمپ در سطح کشور در خدمت بیماران به اعتیاد است. علاوه بر اینها جهت پیشگیری کلینیکهای پیشگیری، BIC، شلتر و مشاوره ونیز دانشگاه داریم. وی میافزاید: کانون تولد دوباره از سوی سازمان ملل در سال 2005 جایزه ویژه وین را دریافت کرد.
چگونگی ورود
دبیر کانون تولد دوباره درباره چگونگی ورود معتادان به این کانونها میگوید: در این کانونها، پنج نفر معتاد بهبود یافته یا در حال بهبودی به عنوان خادمان کمپ حضور دارند. آنها کسانی هستند که در دوران اعتیاد خود همه نوع مواد مخدر را تجربه کردهاند و در این کمپها بهبود یافته و پاک شدهاند.
از این رو، این افراد با مشاهده بیمارانی که به این کانونها مراجعه و تقاضای ترک میکنند، قادرند تشخیص دهند که چه کسانی شایستگی ترک دارند. از میان ۴۰ تا ۵۰ نفری که مراجعه میکنند، ۱۵ نفر آنها تحت مصاحبه قرار میگیرند و معتادانی که واقعا از ۵ اعتیاد خسته شده باشند و نیازی به داروهای پزشکی نداشته باشند، پذیرش میشوند. در این کانونها محلی با نام اتاق سمزدایی (اتاق سبز) نگهداری میشوند و افرادی که پیشتر وارد شدهاند به تازه واردها سرویس میدهند. از آنجا که افراد قدیمیتر دردهای ناشی از ترک اعتیاد را تجربه کردهاند، میدانند که روزهای اول کدام یک از اعضای بدن تازه وارد درد میگیرد و آن نقاط را مالش میدهند.
این افراد در روزهای پنجشنبه با شعر و آهنگ و صلوات و اسپند به محل دیگر منتقل میشوند.
میزان هزینه دریافتی
دبیر کانون تولد دوباره میگوید: از آنجا که این کانون خیریه است، تنها بخشی از هزینه که 35هزار تومان است دریافت میشود. البته این کانون کسانی را هم که از توانایی مالی برخوردار نبودهاند پذیرش کرده است و در واقع در طول مدت فعالیت این کانون کسی نبوده است، به دلیل نداشتن پول پذیرش نشود.
حذف جرایم در میان پاک شدهها
سرلک میگوید: افراد زیادی بودهاند که پس از طی این دوره وارد زندگی شدهاند و میزان جرایم نیز در میان آنها بسیار کاهش یافته است.
تا دیروز که برخی بیماران با فرمان مواد اقدام به کیف قاپی میکردند، الان دیگر سراغ این مسائل نمیروند. این پاکی تا جایی است که افراد حتی دروغ نمیگویند و این واقعیت مدیون سید فروهر تشویقی است.
اقدام مثبت دیگر
دبیر کانون تولد دوباره با اشاره به اقدام جدید این کانون میگوید: بحث اشتغال، مساله دیگری است که کانون در دست اقدام دارد. از آن جا که برخی معتادان پس از پاک شدن با مشکل بیکاری مواجه میشوند و با سابقه اعتیاد امکان ورود به حوزههای کاری را نمییابند، در نتیجه قرار است از سوی کانون فاز اشتغال راهاندازی شود.
تغییر نگرشها
رضا بیش از ۲سال است که پاک شده است، چهرهاش بشاش است و در سخنانش میتوان اعتماد به نفس را درک کرد. او میگوید: زمانی که وارد این جا شدم، باور نمیکردم بتوانم مواد مخدر را ترک کنم، اما با وجود ۱۵سال تخریب و خسارت زدن به خود و خانوادهام توانستم در این دو سال باورهای خانوادهام را برگردانم.
یکی از دوستانی که خود مواد مخدر را ترک کرده بود، گفت: «دوست داری ترک کنی.» گفتم دوست دارم ترک کنم چون دیگر خسته شدهام، گفت: از چی خستهشدی؟ گفتم: «از همه چیز آن.» هفته اول آمدند خانه و گفتند «در خانه مواد داری؟» گفتم: «آره». گفتند: «بریز دور» گفتم: «چرا بریزم دور؟» گفتند: «تو هنوز خسته نشدهای.» آن هفته مرا نیاوردند. هفته دیگر آمدند، گفتند: «خسته شدهای» گفتم: «آری» به فرمان آنها مواد را دور ریختم و همراه آنها آمدیم کانون.
در آن موقع عمل خیلی بالایی داشتم و چون قرص زیادی مصرف میکردم، تعادل روحی نداشتم و کنترل زندگیام دست خودم نبود.
چند روزی که اینجا ماندم یک دفعه با خودم گفتم رضا! چرا آمدی اینجا بخوابی، ترک کردن یک مقدار غیرت و اراده میخواهد. وقتی به یکی از دوستان در حال بهبودی گفتم، ترک کردن کاری ندارد یک مقداری همت و جربزه میخواهد، در مقابل گفت: «ترک کردن یک اتوبان همت هم بیشتر میخواهد. تو میتوانی راحت ترک کنی، اما باید به آن روشنبینی برسی که خدایی هم هست. کمکم به خود آمدم و این که در برابر خود و خانوادهام چه مسوولیتی دارم، در کمپ مدت بیشتری نسبت به دیگر دوستان ماندم و اگر اغلب بچهها 27روزه مرخص میشوند، من ماندم چراکه راهنمایم احساس میکرد به خاطر شرایط روحی خاصی که دارم باید بیشتر بمانم.»
در این دوران چیزهای بسیار آموزنده، یاد گرفتم. راهنمایم میگفت: سعی کن در دوره بهبودی خیلی خودخواه نباشی. چرا که وقتی که فکر کردم و با خداوند راز و نیاز کردم به این نتیجه رسیدم که پاکی به این راحتی به دست نمیآید، ۱۵سال سم وارد بدنم کردم و نمیتوانم انتظار داشته باشم که در طول ۱۵روز و ۲۰روز خوب شوم. بنابراین سعی کردم حرف گوش کنم و از کسانی که یک قدم از من جلوتر هستند و موفق شدهاند، الهام بگیرم و دنبالهروی آنها باشم.
وی میافزاید: «الحمدلله» از آن جا که خدا خواست و لیاقت پاک بودن را به من داد توانستم 2سال و سه ماه را بدون هیچ قرصی و مواد مخدری پاک بمانم و اگر یک موقع سردرد بگیرم، قرص نمیخورم و ترشی میخورم و تنها در صورتی که حالم خیلی بد باشد، به دکتر میروم.
همیشه سعی کردهام خودمحوری نکنم و خدامحوری کنم و با خدا راز و نیاز کنم. ممکن است افرادی باشند که همیشه نماز بخوانند، اما در مقابل کارهایی انجام دهند که بسیار بدتر از کارهایی باشد که ما انجام میدهیم. بنابراین همیشه سعی کردهام اصولی کار کنم و پا روی سنت و مذهب نگذارم.
وی ادامه میدهد: در گذشته مادرم یک صدتومانی مرا قبول نداشت، اما الان چگونه توانسته است، مرا بپذیرد و اگر یک روز او را نبینم به من تلفن بزند و احوالم را جویا شود، مادری که زمانی چشم دیدنم را نداشت. مادرم میگوید: زمانی که از خانه بیرون میزدی، دعا میکردم، لباس خونیات را بیاورند، چون که خیلی مرا اذیت کرده بودی. خواهرایی که در را به رویم باز نمیکردند، اما الان اگر هفتهای یک بار خانهشان نروم، زنگ میزنند با من دعوا میکنند که چرا نمیروم.
وقتی فکر میکنم خودم چک و لگد مواد مخدر را خوردهام و خانوادهام چک و لگد معتاد را. من مواد مخدر را جایگزین میکردم، اما خانوادهام انزوا، تنهایی، درد، بیمارستان و قبرستان را جایگزین میکردند. اما الان توانستهام خسارتهایی که بر خانوادهام زدهام جبران کنم. مادر پیری دارم که سعی کردهام از او حلالیت بطلبم.
یکی از آرزوهایی که دارم این است کاش پدرم زنده بود و حتی در گوشهای از اتاق مینشست و من به او خدمت میکردم چراکه میتوانستم کار خود را انجام دهم به دلیل کارهایی که برایم انجام داده است.
رضا میگوید: «الان خوشحالم که پاکم. من طی این دو سال روزهایی را دیدهام که در طول ۳۵سال ندیده بودم.»
وی درباره چگونگی پاک ماندن اظهار میکند: خدمت کردن در کانون، شرکت در جلسات، خودداری از اولین بار مصرف و ارتباط با خداوند از عواملی هستند که موجب شده بتوانم خود را پاک نگه دارم.
برگشت به زندگی
مهدی تیپ خاصی داشت با کیف و پالتو و خلاصه ظاهری جالب که وقتی قرار شد طرف دیگر مصاحبهام باشد. بسیار تعجب کردم. از این که او یک روزی معتاد بوده است و همان طور هم که خود اظهار میکند معتادی خطرناک است. مهدی از چگونگی اعتیاد و تغییرات زندگی میگوید: از سن 15سالگی اعتیاد پیدا کردم چون در خانهای زندگی میکردم که پدر و برادرانم مبتلا به این بیماری بودند. من هم به دلیل کنجکاوی که داشتم به این سمت کشیده شدم. این وضع ادامه داشت تا سن 37سالگی. مواد مصرفم قرص، هروئین و تریاک بود.
در طی این مدت همسرم را از دست دادم، برادرم مرد و پدرم بر اثر اعتیاد به قتل رسید. در چنین وضع آشفتهای تصمیم به ترک گرفتم. حدود سه ماه تحت درمان فیزیکی بودم و پس از آن وارد جلسات ۱۲قدمی شدم.
وی میگوید: الان به خانواده وصل شدهام و از وضعیتی که در گذشته داشتم و همه از من فرار میکردند خارج شدم و در واقع اطرافیان مرا میپذیرند.
او درباره عوامل موثر در بهبود یافتن خود میگوید: «از همان ابتدا که خوب شدم، خدمت کردن در کانون و حضور در گروه همدردان را سرلوحه کار خود قرار دادم. در چهار ماه اول طبق خواسته مسوولان کار نمیکردم. پس از این دوره، وارد شغل اولم (فعالیت در کشتارگاههای صنعتی) شدم. با توجه به این که کارم تخصصی شده و از حالت سنتی خارج شده است، هشت روز تا ۱۵ روز در ماه سر کار هستم و بقیه روزها حدود ۶ساعت در هر روز در کانون حاضر میشوم و به همدردهای خود خدمت میکنم و حضور در کانون انرژی خاصی به من میدهد که در زندگیام صرف میکنم.»
مهدی به بیماران اعتیاد توصیه میکند: بیماران بیایند دوره ترک خود را بگذرانند. پس از این دوره «90روز 90جلسه» را طی کنند و پس از آن جلسات 12قدمی را بگذرانند.
وی در آخر میگوید: «پس از این که وارد کانون شدم دیگر به مشکلات و اتفاقات ناگوار مرگ پدر و برادر فکر نمیکنم و در مقابل به آینده و بهبود آن میاندیشم.
تحصیلکرده دانشگاهی در دام هروئین
اسماعیل از دیگر افراد بهبودیافته در کانون تولد دوباره توسکا است. گرچه ۵۴سال سن دارد و چهرهاش چروک برداشته اما قدرت بیانش و سخنانی که بر زبان میآورد او را صاحب شخصیتی دانشگاهی میکند و جالب اینکه او تحصیلات دانشگاهی داشته است.
اسماعیل از سن 25سالگی به دام هروئین کشیده شده است. او در حال حاضر آشپز کانون است و خوشحال است که در این کانون به همدردان خود خدمت میکند.
وی در خصوص چگونگی قرار گرفتن در این دام میگوید: پس از چند بار که هروئین مصرف کردم احساس کردم این ماده تمام خلاءهای زندگی مرا ارضا میکند و در نتیجه به صورتی دیوانهوار و افراطی به مصرف آن مشغول شدم تا جایی که سال ۶۲ از شغل حساس و موردعلاقهام (افسر نیروی هوایی) برکنار شدم و در به در شدم در خیابانها و زندانها و همانند خاشاکی که میان گردبادها قرار گرفته و زندانها و بازپروریها را چرخیدم که بالاخره چند سال قبل توسط یکی از دوستان به عنوان نگهبان مشغول کار شدم.
او به نقل از یک روانشناس میگوید: گرایش به اعتیاد ناشی از یکسری محرومیتها و مشکلاتی است که در دوران کودکی اتفاق افتاده است و این مسائل منجر به ظاهرشدن نوعی سلولهای خاکستری در مغز شده که ولع مصرف فرد را به مواد مخدر ایجاد میکند. با توجه به این که ذهن افرادی مثل ما بسیار حساس است چنانچه پس از ترک حتی کوچکترین گرایش به سمت مواد ایجاد شود زحمات پاکی چندساله بر باد میرود.
وی با اشاره به مثالی میگوید: چند وقت پیش مردی که ۲۵سال مشروبات الکی را کنار گذاشته بود در مراسم عروسی دختر خواهرش در سیسیل شرکت میکند و به خاطر ناراحتنشدن خواهرزادهاش پکی به شراب میزند که همین حرکت ناچیز منجر به مرگ وی میشود. نظیر چنین مسائلی زیاد اتفاق افتاده است.
اسماعیل اظهار میکند: این که فرصتی شده تا بتوانم خود را بیابم و از شر مواد مخدر پاک شوم به دلیل این است که خداوند خواسته تا در این فرصت جبران مافات کنم و بتوانم خسارتهایی که به خانواده، آشنایان و جامعه زدهام، جبران کنم.
او از فروهر به عنوان «مرد اول داستان معتادان» و فردی استثنایی و باور امثال خود تلقی میکند و میگوید: با توجه به این که در بطن ماجرای اعتیاد بودهام و از این بیماری خوفناک سهم زیادی داشتهام. به اعتقاد من فروهر فردی انقلابی فوقالعاده بزرگ و قابل احترام است.
اسماعیل با اشاره به اینکه پس از ترک اعتیاد مسائلی وجود دارد که فرد ناگزیر به اجرای آن است، خاطرنشان میکند: یکی از مولفهها این است که فرد پاک شده با یار بازی نباید ارتباط برقرار کند. چرا که ممکن است خاطرات دوران قبل و وسوسه گرایش به مواد مخدر را ایجاد کند.
دوستی دارم که دانشجوی دانشگاه علوم پزشکی تهران بوده و در حال حاضر دهسال است پاک است و خانم وی که به این بیماری دچار است در طول این مدت سه بار تلاش کرده او را ترک دهد که موفق نشد. الان ۹سال است که منزل خانمش که دوستش هم دارد نمیرود، خرج همسرش و هزینههای تحصیل فرزندانش را میدهد اما به آنجا نمیرود و تنها تماس تلفنی دارد.
مولفه دیگر در زمین بازی نباید وارد شد. به عنوان مثال جایی که قبلا خاطره دارم و وسایل منقل و بافور آنجا است، نباید بروم. همچنین مولفه دیگر از توپ بازی نیز باید دوری کنم و سراغ مواد مخدر نروم. اسماعیل میافزاید: در کنار این مولفهها، فاکتورهای دیگر همچون گرسنگی، تشنگی، عصبانیت و خستگی را مدنظر قرار دهم. چرا که این موارد همچون سم است که آدمی را دچار انزوا و وسوسهشدن میکند.
وی در مورد ازدواج میگوید: من ازدواج نکردم و به وصیت پدرم که گفت تا زمانی که از این معضل خلاص نشوم ازدواج نکنم. من نیز به این توصیه عمل کردم چرا که معتادانی که ازدواج کردند یک نسل را تباه کردند.
گامهای 12گانه رهایی از اعتیاد
قدم اول: «ما اقرار کردیم که در برابر اعتیادمان عاجز بودیم و زندگیمان غیرقابل اراده شده بود.»
به گزارش ایسنا، قدم دوم: «ما به این باور رسیدیم که یک نیروی برتر میتواند سلامت عقل را به ما بازگرداند.»
قدم سوم: «ما تصمیم گرفتیم که اراده و زندگیمان را به مراقبت خداوند، بدان گونه که او را درک میکردیم، بسپاریم.»
قدم چهارم: «ما یک ترازنامه اخلاقی بیباکانه و جستوجوگرانه از خود تهیه کردیم.»
قدم پنجم: «چگونگی دقیق خطاهایمان را به خود، یک شخص دیگر و خداوند قرار کردیم.»
قدم ششم: «ما آمادگی کامل پیدا کردیم که خداوند نواقص شخصیتی ما را برطرف کند.»
قدم هفتم: «ما با فروتنی از او خواستیم که کمبودهای اخلاقی ما را برطرف کند.»
قدم هشتم: «ما فهرستی از تمام کسانی که در دوران اعتیادمان به آنها صدمه زده بودیم تهیه کردیم و خواستار جبران خسارت همه آنها شدیم.»
قدم نهم: «ما به طور مستقیم در هر جا که امکان داشت از این افراد جبران خسارت کردیم، مگر در مواردی که اجرای این امر به ایشان یا دیگران لطمه بزند.» قدم دهم: «ما به تهیه ترازنامه شخصی خود ادامه دادیم و هرگاه در اشتباه بودیم سریعا به آن اقرار کردیم.»
قدم یازدهم: «ما از راه دعا و مراقبه، خواهان ارتقای رابطه آگاهانه خود با خداوند، بدانگونه که او را درک کردیم شده و فقط جویای آگاهی از اراده او برای خود و قدرت اجرایش شدیم.»
قدم دوازدهم: «با بیداری روحانی حاصل از برداشتن این قدمها، ما کوشیدیم این پیام (پیام رهایی) را به معتادان برسانیم و این اصول را در تمام امور زندگی خود به اجرا درآوریم.»
ارسال نظر