سفرهای عذاب‌آور
یوسف بهمن‌آبادی
تصمیم گرفته‌ای سفر بروی و رهاشوی از این شهر آلوده پر از دود و سر و صدا برای مدتی نه چندان زیاد و قدم در دیاری دیگر گذاری.
روزی که برای سفر رفتن انتخاب کرده‌ای، از آن روزهای تعطیل است که شبیه تو افرادی زیادی هستند که میل به مسافرت دارند.
آخر، این شهر معیوب جذابیت دائمی ندارد که ساکنانش بمانند. این است که به محض وقوع چند روز تعطیلی کلید سفر برای این ساکنان زده می‌شود.

سفر با هواپیما یا قطار به دلایلی چند امکان‌پذیر نیست و ناچاری اتوبوس را حامل سفرت سازی.
می‌روی ترمینال. آنجا غلغله است. سکوهای بلیت‌فروشی را صف‌های ورودناپذیر پر کرده‌اند. همه آمده‌اند بلیت بگیرند. تقاضای بلیت می‌کنی؛ اما مگر صدایت شنیده می‌شود.
می‌مانی تا شاید فرصتی پیش آید و خود را به دیواره سکو برسانی.
سوال می‌کنی اما عبارت «بلیت نداریم» مسوول تعاونی، تو را حالی به حالی می‌کند. از صف بیرون می‌زنی و تصمیم می‌گیری سر اتوبانی بروی که مقصدت است. حال اگر خانواده‌ات نیز همراهت باشد که خود مصیبتی است.
چاره‌ای نمی‌بینی هرجور شده باید این چند روز تعطیل، از شهر خارج شوی. می‌روی سر اتوبان، آنجا نیز چه محشری است چه قدر آدم با ساک و کیف به دست! تو هم به خیل مسافران سرگردان می‌پیوندی. اگر هوا هم سرد باشد که واقعا عذاب‌آور است. همسر و بچه‌ات پس از ده دقیقه چه سرمایی را باید تحمل کنند!
سرما کم‌کم شما را در خود می‌پیچاند.در چنین شرایطی تنها آرزو می‌کنی اتوبوسی بیاید (حال هرچه می‌خواهی باشد) و سوار شوید و از این وضعیت نجات یابید.
اتوبوس‌های می‌آیند؛ اما جایی برای نشستن نمی‌بینی و اگر تک و توکی، بوفه یا صندوق بغلشان جا داشته باشد. اغلب راننده‌ها در این موقعیت‌ها پا بر وجدان و انصاف می‌گذارند و با قیمت‌هایی بالا مسافر سوار می‌کنند.
مسافران نیز که چاره‌ای جز سوار شدن نمی‌یابند، در برابر این فزون خواهی‌ها کوتاه می‌آیند.
هنوز در سر جاده منتظر اتوبوس هستی. کم‌کم ساعت از 10 شب می‌گذرد. اتوبوس‌هایی که تا چند لحظه پیش کنار جاده پارک بودند چراغ‌هایشان روشن می‌شود و حرکت می‌کنند.
کسی از پنجره جلوی اتوبوس فریاد می‌زند.
اتوبوس قدیمی است و فکر نمی‌کنی بتواند 7-8ساعت کار کند. جایی می‌ایستد و مسافران جلوی در آن حلقه می‌زنند، شوفر قیمت را بسیار بالا اعلام می‌کند. هر کدام از مسافران چیزی می‌گویند و از قیمت بالا گلایه می‌کنند و خواستار کاهش آن هستند؛ اما مگر گوش راننده بدهکار است، او تنها حرف خود را می‌زند.
او فرصت را شناخته و از وضعیت حاضر آگاه است؛ به همین دلیل ذره‌ای از قیمت اعلام شده کوتاه نمی‌آید. چند روز پیش یکی از آشنایان قضیه بی‌بلیتی‌برایش پیش آمده و به سه‌راه افسریه رفته بود.راننده اتوبوسی حدودهای ساعت‌ ۵/۱۰ شب در مسیر مسافران متنظر، پارک کرده بود و مسافر جمع می‌کرد. از آنجا که قیمت را بالا گفته بود مسافران سوار نشدند و در مقابل این بی‌توجهی مسافران گفته بود: «می‌خواهم در این سرما لرزیدن شما را ببینم.»
او می‌خواست با اتوبوس درجه 3 خود هزینه‌ای بیشتر از بلیت اتوبوس درجه یک بگیرد. این‌گونه اتفاقات برای اغلب شهروندان رخ داده است و سال‌ها است که تکرار می‌شود.
در یکی از تجربه‌های این‌گونه مسافرت‌ها، وقتی مسافران آخر اتوبوس از شوفر تقاضای آب کردند در جواب شنیدند که «هر کس آب می‌خواهد، لیوان بیاورد و آب بگیرد.»
این گونه مسائل را اغلب مسافران تجربه کرده‌اند. همچنین دریک سفر دیگر ازسه‌راه افسریه، راننده با یک اتوبوس در آن شب برفی یکی از مسافران را در نقطه‌ای نامناسب پیاده کرد که البته گشت نیروی انتظامی با فهمیدن چنین مساله‌ای اتوبوس را ردیابی کرد و در کوتاه‌ترین زمان جلوی آن را گرفت و با ارجاع به پاسگاه جریمه‌ای قابل توجه متحمل شد.
مساله دیگر اینکه اغلب این اتوبوس‌ها در طول سفر بیمه نمی‌شوند و این خود می‌تواند مشکل‌زا و خطرآفرین باشد. با توجه به اینکه مشکلات یاد شده، سرگردانی‌ها، دردسرها و خستگی‌های بسیاری برای مسافران ایجاد می‌کندضرورت توجه دولت به حمل‌ونقل عمومی را اجتناب‌ناپذیر می‌سازد که این امر، بدون نظام‌مند شدن شبکه حمل‌ونقل اتوبوس بین شهری و نظارت بر اتوبوس‌ها میسر نیست.
جواب ندادن سیستم حمل‌ونقل در برابر مسافران موجب شده تا مردم هنگام مسافرت با بدبختی‌های فراوان مواجه شوند و علاوه بر خستگی و سرگردانی و علاف شدن‌های زیاد و مسافرت ناخوشایند، هزینه زیادی نیز بپردازند.
اغلب این اتوبوس‌ها از سیستم‌های گرمایی در فصل سرما برخوردار نیستند و مسافران باید مشکلات زیادی را در طول ۱۰، ۱۲ ساعت سفر تحمل کنند. بیشتر رانندگان این نوع اتوبوس‌ها در برابر ارائه طبیعی‌ترین نیازهای مسافران پایبند نیستند و تنها به فکر پر کردن صندلی‌ها و گرفتن پول مورد نظر خود هستند.
قیمت بلیت اتوبوس
به اعتقاد کارمند ترمینال جنوب از دو سال گذشته قیمت بلیت اتوبوس‌های بین شهری تغییری نداشته است و قیمت‌ها طبق مصوبه دریافت می‌شود؛ اما آنچه قابل توجه است این که اغلب تعاونی‌ها به اتوبوس‌های درجه یک (ولوو) روی آورده‌اند و در واقع تعداد اتوبوس‌های معمولی بسیار کمتر شده است.