فست‌فودها تجارتی میلیاردی
ملیحه سادات حسینی
گاهی هماهنگ شدن با شتاب پیشرفت تکنولوژی بسیار سخت می‌شود چرا که ما هنوز آدم‌هایی هستیم که تصویر حوض شش گوش آبی و دیوارهای آجر بهمنی و بوی کاهگل خیس خورده، هوایی‌مان می‌کند و در عین حال به دنبال جدیدترین مدل لپ‌تاپ و تلفن همراه و اینترنت پر سرعت و تحول‌های نوین هستیم!

هنوز دلمان با بوی قورمه سبزی مادرمان می‌رود ولی سه روز در هفته از فست‌فود استفاده می‌کنیم!
در اینترنت دنبال همسر می‌گردیم ولی باید به خواستگاریمان بیایند تا خانواده‌مان راضی شود!
و…این است تقابل سنت و مدرنیته.
صبح زود از خانه بیرون می‌آییم و دم‌دمای ظهر با گرسنگى اولین رستوران Fast Food بین راه را با چشم‌های‌مان شکار می‌کنیم، با عجله و در فاصله ۱۵دقیقه، ‌هات داگ را می‌بلعیم و به سرعت عازم مشغله خود می‌شویم. این کار هر روز از طرف ما تکرار می‌شود.
این مقدمه براى ورود به یک رستوران کافى است.
گریزى ازعجله نیست. ما سال‌ها است که به این امتیاز منفى شهرنشینى عادت کرده‌ایم. این است که از هر نوع غذاى فورى استقبال می‌کنیم. اما بد نیست گاهى بدون عجله وارد یک رستوران فست‌فود بشویم و خودمان را در هنگام صرف غذا طور دیگرى ببینیم. شاید تاکنون عجله به ما اجازه نداده باشد از یک غذاى عجله‌اى بیشترین لذت را ببریم.
تجربه ثابت کرده که بهترین غذا، همیشه غذاى خانگى است (با عرض پوزش از صاحبان تمام فست‌فودهاى تهران)!
رستوران‌هاى فست‌فود درتهران
رستوران‌هاى فست‌فود درتهران، به دو صورت زنجیره‌اى و مستقل، براى پذیرایى از مردم دایر شده‌اند و این روزها تعدادشان به طرز قابل توجهى روبه افزایش است.
سرپرست یکى از فست‌فودهاى تهران، شما را به پشت صحنه یکى از این رستوران‌هاى آشنا می‌برد.
هر شعبه از رستوران داراى نیروهاى کار مختلفى است که در بخش‌هاى مختلف فعالیت می‌کنند. نیروهاى کار شامل؛ نیروهاى خدماتى، تولید و صندوق هستند که تحت نظارت هر شعبه، خدمت می‌کنند.
نیروهاى خدماتى از ۹ صبح تا ۱۲ظهر به نظافت اولیه می‌پردازند و نیروهاى تولید براساس تقاضاى خود از آشپزخانه مرکزى، موادغذایى لازم را تحویل گرفته و به وسیله دستگاه‌هاى مختلف پخت غذا، درمقابل درخواست مشترى اقدام می‌کنند. دراین میان سرپرست هرشعبه که گرداننده اصلى رستوران است، کارکنان را در بخش‌هاى مختلف به کارمى گمارد و در صورت غیبت هر یک از کارکنان، به کمک تخصص کسب شده، جاى خالى آنان را پر می‌کند.
دایر کردن رستوران فست‌فود امروزه پول هنگفتی را از طرف مشتریان خود با عجله راهى صندوق این رستوران‌ها می‌کند.
هر روز به طور تقریبى، ۲ تا ۳هزار مشترى به رستوران‌های فست‌فود مراجعه می‌کنند. ساعات شلوغى از ۱۲ تا ۲:۳۰ ظهر و ۸:۳۰ تا ۱۱ شب است. مشتریان این مراکز نیز از طبقه مشخصی هستند؛ در ساعات شلوغى ظهر کارکنان، شرکت‌ها و دانشجویان و در شب خانواده‌.
سه هزار مشترى را ضربدر قیمت یک پیتزا کنید تا شب‌ها با آرزوى افتتاح یک فست‌فود بخوابید!
برخلاف آنچه که ما تصور می‌کنیم، «فست‌فودها» یا غذاهای گرمی که به سرعت در اختیار مشتری قرار می‌گیرد، پیشینه‌ تاریخی دارد و مختص قرن حاضر و کشور ما نیست.
در روم باستان، دکه‌های فروش نان و زیتون وجود داشته است. در شرق آسیا مغازه‌هایی بوده‌اند که رشته فرنگی آماده عرضه می‌کردند.
در خاورمیانه هم، از سال‌های دور تا به امروز دکه‌های فروش فلافل را داشته‌ایم.
در هند قدیم انواع اغذیه آماده وجود داشته است. در کشورهای غرب آفریقا نیز از زمان‌های قدیم، «بروشت» می‌فروختند که نوعی کباب چوبی است.
اما ۹۵سال پیش در هفتم جولای سال ۱۹۱۲ فود به شکل امروزی در آمریکا متولد شد.
در این روز رستورانی با نام «اتومات» در نیویورک افتتاح شد که در واقع نوعی کافه تریا بود.
در این رستوران غذاهای از پیش آماده را در محفظه‌های گرم‌کننده شیشه‌ای قرار می‌دادند و مشتریان از طریق دستگاه‌های سکه‌ای اقدام به خرید آن می‌کردند.
اتومات خیلی زود شعبات متعددی در گوشه و کنار آمریکا افتتاح کرد و ۲۰ سال بی‌رقیب باقی ماند.
در سردر ورودی رستوران‌های اتومات نوشته شده بود: «ما کار مادران را کم کرده‌ایم.» بعد از اتومات نوبت به شرکت آمریکایی «وایت کسل» یا «قلعه‌ سفید» رسید که همبرگرهایش فقط پنج سنت قیمت داشت و برای مشتریان واقعا به صرفه بود.
آنها علاوه بر اینکه قیمت را بسیار پایین آورده بودند، نوآوری دیگری هم داشتند و خط تولید غذا را به شکلی تعبیه کرده بودند که تمام مشتریان می‌توانستند خیلی راحت، شیوه آماده کردن غذا را ببینند.
اما مک دونالد که امروزه نامش مترادف با صنعت فست‌فود است، در سال ۱۹۴۰ به بازار آمد.
برادران مک دونالد، دیک و مک، با یک باربکیو شروع کردند، منتها دیگر لازم نبود که مشتریان برای تهیه غذا از خودروی خود پیاده شوند. این رستوران اصطلاحا Drive in یا حضور در رستوران با خودرو نام داشت.
برادران مک دونالد بعد از هشت سال وقتی که دیدند بیشتر سودشان از فروش همبرگر است، رستورانشان را برای مدتی بستند اما در سال ۱۹۴۸ دوباره آن را افتتاح کردند، این بار منوی‌شان کوتاه و ساده شده بود: همبرگر، سیب زمینی سرخ کرده، چند نوع دسر هم زدنی به نام شیک (Shake)، قهوه و کوکاکولا هم به منوی‌شان اضافه کردند. دیگر با این روش لازم نبود که فروشندگان منتظر سفارش مشتریان بمانند.
در سال ۱۹۶۱ یکی از افرادی که در کار تهیه‌ انواع «شیک» بود، امتیاز مک‌دونالد را خرید و ایده‌های خود را در آن بسط داد و آن را متحول کرد.
نام این شخص «ری کراک» بود و این جمله هم متعلق به او است که برای درک زیبایی موجود در گوجه فرنگی داخل یک همبرگر به نوع خاصی از شعور نیاز است.
بعد از مک دونالد، فست‌فودهای زنجیره‌ای زیادی ظهور کردند که البته خاستگاه اکثر آنان ایالات متحده بود و امروزه در همه جای دنیا گسترش یافته است.
رستوران‌های زنجیره‌ای فست‌فود، به خصوص مک دونالد و کنتاکی، در بیشتر کشورهای جهان، نماد جهانی‌سازی و سلطه آمریکا به حساب می‌آیند و در بیشتر اعتراضات مردمی مورد حمله قرار می‌گیرند.
در سال ۲۰۰۵ اهالی کراچی در پی اعتراض به سیاست‌های تفرقه افکنانه آمریکا در پاکستان به شعبه اصلی رستوران مرغ سوخاری کنتاکی حمله کردند و آن را از بین بردند.
با این پیشینه، امروز به جایی رسیدیم که هر وقت شما اراده کنید بلافاصله غذاهای حاضری را در خانه تحویلتان می‌دهند و به قول معروف ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که پیتزا زودتر از نیروی پلیس به خانه‌هایمان می‌رسد.
این روزها مشهورترین فست‌فودها، پیتزا، انواع ساندویچ،‌ هات داگ، چیپس پنیر و مرغ سرخ کرده به همراه سیب زمینی سرخ کرده است.
سرگذشت ساندویچ در ایران
ناصرالدین شاه در جلد سوم کتاب خاطرات سفر سوم فرنگستان خود به صراحت مى‌نویسد با وجود اینکه در ترن آلمان که او را از برلین به سوى یکى از شهرهاى آن کشور مى‌برده در انتظار آوردن سینى غذا بود، اما مهمانداران یک بسته که عبارت از نان دراز لوله‌اى بوده و وسط آن گوشت سرد قرار داشته به او تقدیم کرده و یک بطرى شربت هم براى رفع تشنگى کنار آن بسته کوچک نان و گوشت به او داده‌اند و شاه از این غذای مختصر و محقر بسیار تعجب کرده است.
روس‌های تزاری در پذیرایى‌هایى که از خود و دیگران مى‌کرده‌اند زاکوسکى (اوردور) شامل انواع غذاهاى سرد مانند کالباس، سوسیس، ژامبون، انواع سالادهاى سیب زمینى و الویه (با روغن زیتون)، ماهى کیلکا، ماهى ساردین و ماهى سفید و کفال، لوبیا پخته و امثال آن سر میز حاضر مى‌کرده و سپس شام اصلى را سر میز مى‌آورده‌اند.
تا آن زمان ساندویچ خوردن درایران متداول نبود فقط قزاق‌هایى که جلوى در سفارتخانه‌ها و اماکن دولتى و خانه اعیان و اشراف کشیک مى‌داده‌اند سر ظهر دیزى آبگوشت سربازخانه را که براى آنها مى‌آورده‌اند ابتدا آب آن را در بادیه‌اى ریخته، نان سنگک در آن ترید کرده با قاشق یا دست مى‌خورده‌اند. سپس خود گوشت و سیب زمینى و نخود و لوبیا و لیموعمانى و گوجه فرنگى و پیاز داخل دیزی را با گوشت‌کوب محکم کوبیده آن را لاى یک نان سنگک دو آتشه خشخاش زده، بزرگ لوله کرده، سرازیر کرده قطعات پیاز را هم با سر نیزه ریز کرده روى گوشت کوبیده ریخته، نان سنگ را به صورت لوله‌اى در آورده با لقمه‌هاى کله گربه‌ای نان و گوشت مزبور را که ادویه و دارچین زیادی هم روی آن مى‌ریخته‌اند، مى‌خوردند.
ورود سوسیس و کالباس به ایران
پس از انقلاب کمونیستى در شوروی عده زیا‌دى از ارمنیان روسیه و نیز روس‌هاى سفید یا مخالف انقلاب به ایران سرازیر شدند. کالباس، سوسیس، ژامبون که از مواد غذایى مورد علاقه شدید روس‌ها و ارامنه است سوغات همین دوران بود.
تهیه کالباس به صورت کنونى اما به شکل دستى و سنتى از دوران بسیار قدیم در یونان و سپس روم و اروپاى قرون وسطى و جدید متداول بوده و با سیر و نمک و پس از کشف جزایر ملوک چین و هند با انواع چاشنى‌ها آن را خوشمزه مى‌کرده‌اند. ارمنیان و روس‌هاى سفیدی که به ایران آمدند و در گیلان و مازندران و استرآباد و تهران مستقر شدند با توجه به خوک‌هاى اهلى و وحشى در شمال ایران و گرازهاى سانگله که البته گوشت آنها در اروپا مرغوب نیست، شروع به تهیه کالباس و سوسیس و ژامبون کردند، آرزومانیان و میکاییلیان دوتن از ارمنیان مهاجر به ایران کارگاه‌هایى نخست در گیلان و سپس در تهران تاسیس کردند و شروع به تهیه کالباس و سوسیس و ژامبون کردند.
تا آن زمان اروپاییان مقیم تهران این مواد گوشتى را از قوطى‌هاى کنسرو که از اروپا به ایران فرستاده مى‌شد، بیرون آورده مى‌خوردند، اما به زودی تولیدات ایران مورد قبول خاطرشان قرار گرفت و دو موسسه آرزومانیان و میکاییلیان به کارخانه‌هاى بزرگى تبدیل شدند. شهرت کالباس وسوسیس و ژامبون ایران بدان حد بود که در جنگ دوم جهانى پس از اشغال ایران، انگلیسى‌ها رسما و طى نامه‌ای درخواست موافقت با صدور چند تن کالباس و سوسیس ایران را به خارج برای رفع نیاز سربازان انگلیسى در آفریقا و خاور نزدیک کردند که اسناد آن موجود است.
نخستین ساندویچ فروشى‌هاى ایران
از دوران جنگ دوم به بعد اولین ساندویچ‌فروش‌ها در تهران و سپس در طول 10 سال در شهرستان‌ها افتتاح شدند که غالب کارکنان آنها ارمنى بودند. نخستین بار در خیابان استانبول یا استامبول تهران چند مغازه که ماهی و ماهی دودی و لوله‌هاى کالباس مى‌فروختند ساندویچ عرضه کردند که بهای آن دانه‌ای پنج قران بود. نان بولکا (سفید بامزه ترشى خمیر)، خیارشور حلبى تبریز، کمى کره که به نان مى‌مالیدند و چند برگ جعفرى تازه خرد کرده. «مغازه خزر» در ابتداى خیابان استانبول پس از چهار راه فردوسى- استانبول- نادرى در پاساژى واقع بود و مدتی بعد در طبقه زیرین آن رستورانى افتتاح شد که در آنجا چند نوع غذا از جمله سوسیس سرخ کرده یا مغز گوسفند یا کتلت یا ماهى ازون برون یا شیر ماهى را همراه با توده‌اى از سیب‌زمینى پوره خوشمزه که روى غذا و سیب زمینى سس گوجه فرنگى یا کچاپ هم مى‌ریختند به بهای نازل هر پرس شش قران و بعدها 12 ریال و در دهه چهل 18 ریال! عرضه مى‌کردند.
آنجا محل جمع شدن و سخن گفتن و وقت گذراندن شعرا، نویسندگان، روزنامه‌نگاران و دانشجویان و دانش‌آموزان مدارس متوسطه بود. دانشجویان دانشکده افسرى تهران هر شب جمعه در خزر در طبقه بالاى بیستر و اجتماع مى‌کردند و با خریدن یک لوله بلند و باریک کالباس که آن را با نان بولکا (سفید) و خیارشور و گوجه فرنگى مى‌خوردند عیشى شاهانه راه می‌انداختند.
چند صاحب بیسترو ارمنیانى قانع، مهربان و خونسرد بودند و باخوشرویى و قناعت مقدم جوانان را می‌پذیرفتند. شب جمعه در ساندویچ‌فروشى‌هاى خیابان‌هاى استانبول و نادرى و لاله زار و لاله زارنو غلغله‌اى بود. دانشجویان دانشکده افسرى ارتش به ویژه از مشتریان وفادار ساندویچ‌فروش‌های لاله‌زار نو بودند، زیرا آنها در طول هفته هر روز ناهار ساچمه پلو (عدس پلو)، علف پلو (سبزی پلو)، آش گل گیوه (آش کشک) طاس کباب، راگو، قیمه پلو، چلو خورش علف دانشکده (قورمه سبزی) و کتلت‌هایی که از سفتی و سختی شباهت به آجر پاره داشت خورده و شب جمعه میل داشتند ساندویچ کالباس و سوسیس بخورند. آنها هر دو سه نفر دور یک لوله نیم مترى کالباس سیردار جمع شده قطعات بریده آن را با رغبت و اشتهای زیادى همراه نان بولکاى ترش مزه و گوجه فرنگى و خیارشور به معده مى‌فرستادند.
آن زمان از سس ساندویچ اثرى نبود و به جاى آن ساندویچ‌فروش‌ها در نهایت سخاوت مقداری کره اعلا لاى نان مى‌مالیدند. در خیابان شاه‌آباد (جمهورى) دکه ساندویچ‌فروشى اسلامى جمع و جورى بود که به جاى کالباس، کوکو، کتلت و تخم مرغ لاى نان مى‌گذاشت و کار او هم بسیار گرفته بود. ساندویچ از سال‌های حدود ۱۳۳۵ به شهرستان‌ها نیز انتقال یافت.
رفتن به ساندویچ فروشى و بى‌آبرویى
در سال‌هاى اول افراد محترم و آبرومند رفتن به ساندویچ‌فروشى‌ها را دور از شان مى‌دیدند و حداکثر رضایت می‌دادند به چلوکبابى و چلوخورشتى بروند.
همان طور که در عصر ناصرى نیز رفتن به رستوران و چلوکبابى کارى خلاف آبرو تلقى مى‌شد و مى‌گفتند فلانی سفره درست و حسابى ندارد که به دکه نان و کباب یا دکان چلوکبابى مى‌رود، اما کم‌کم رفتن به دکان ساندویچ‌فروشى متداول شد و امروز بسیا‌رى از خانم‌ها و آقایان و جوانان خوردن ساندویچ را بر صرف غذا در خانه ترجیح می‌دهند. حتی در حدود سال‌های دهه 40 گفته مى‌شد که تعداد کارگران ساندویچ‌فروشى‌ها تنها در شهرستان رشت به 16هزار تن رسیده است. در دهه 1340 در بلوار کشاورز کنونی که بلوار الیزابت دوم خوانده می‌شود یک ساندویچ‌فروشى بزرگ به نام 444 افتتاح شده بود. نام فروشنده خوش اخلاق و خنده‌روى آن به نام على آقا را کسى نمى‌دانست و او را علی آقا 444 می‌خواندند. على آقا که حتى بعدا معلوم نشد نام خانوادگیش چیست و برادرش داوود از ساندویچ فروشان موفق تهران بود و سال‌ها عده زیادی دوست داشتند به مغازه 444 بروند و ساندویچ 444 بخورند. على آقا بعدها خود مستقلا فروشگاهى در سه راه تخت جمشید (طالقانى امروز) افتتاح کرد که مشتری بر آن می‌جوشید. ساندویچ کتلت، کالباس، سوسیس و نیز لوبیا پخته از پیاز داغ و انواع چاشنى‌های برادران مزبور در تهران سال‌های دهه 1350 شهرت زیادی یافته بود. همین طور ساندویچ سالاد الویه، مغز و زبان آنها...
على آقا اگر زنده مى‌ماند دور نبود یک سلسله فروشگاه‌هاى زنجیره‌اى فست‌فود تاسیس کند، افسوس که در جوانى مرد و بعد از او مغازه‌اش از هم پاشید.
از همبرگر تا پیتزا
در تهران طی دو دهه (۱۳۳۰ تا ۱۳۵۰) تعداد ساندویچ‌فروشى‌ها از ۱۰‌هزار گذشت. در اوایل دهه ۱۳۴۰، همبرگر وارد بازار غذای ایران شد. تاپس همبرگر در بلوار ناهید، خیابان جردن (آفریقا)، اولین همبرگرها را با بهای سه تومان، بله سه تومان عرضه می‌کرد که با یک بطری پنج ریالی نوشابه و یک پاکت سیب‌زمینی به بهای پنج ریال، قیمت کل غذا از ۴۰ ریال بیشتر نبود، وقتی همبرگر تاپس بهای غذای خود را گران کرد و چهل ریال بابت یک همبرگر گرفت، غوغایی در تهران برپا شد. شهرداری دخالت کرد و دستور بازگشت به بهای سابق را داد که صاحب همبرگرفروشی زیر بار نرفت و به جای همبرگر، پیتزا عرضه کرد که گران‌تر بود.
اولین پیتزا در ایران در خیابان ویلا و همزمان در خیابان شاه عباس آن زمان در نیمه سال‌های دهه 1340 عرضه شد که آن را پیتزای پنتری می‌خواندند و در آن دو رستوران غذاهایی مانند مرغ در سبد (همین مرغ سوخاری) که با سیب‌زمینی تنوری سرو می‌شد و اغذیه دیگر می‌آوردند. سایز یا اندازه پیتزا سه نوع متفاوت داشت که بزرگ‌ترین 18 تومان، متوسط 16 تومان و کوچک 14 تومان قیمت داشت!
در دهه‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۵۵ ساندویچ‌فروشی دیگری در تهران شهرت چشمگیری داشت که در ابتدای خیابان لاله‌زار نو، جنب سینما متروپل قرار داشت، در دو دکان، ساندویچ‌های کالباس آن به خوشمزگی و مرغوبیت جنس شهره بود. این ساندویچ‌فروشی «اختیاری» نام داشت و دو برادر ارمنی آن را اداره می‌کردند. بوی کالباس و عطر خیارشور سیردار این مغازه پای هر رهگذری را سست می‌کرد.
به تدریج و از سال 1332 به بعد در سراسر تهران، دکان‌های ساندویچ‌فروشی گشایش یافت و ساندویچ‌فروشان علاوه بر کالباس و سوسیس و ژامبون، ساندویچ‌های مانوسی با ذائقه ایرانی مانند کتلت، استیک، سالاد الویه، مغز، مرغ، تخم‌مرغ و کوکوسبزی را عرضه می‌کردند. ساندویچ‌فروشی به تدریج در ایران به صورت یک شغل عمومی و گسترده درآمد و این گونه شد که فست‌فود‌ها یکی از راه‌های کسب در آمد در ایران شد، به طوری که در سال جاری برای افتتاح یکی از شعبه‌های معروف فست‌فود با صرف هزینه‌ای معادل 2میلیارد و 700میلیون تومان احداث و راه‌اندازی شد.
انتخاب غذای سالم
استفاده مردم از فست‌فودها بسیار زیاد است. کشور آمریکا به ملت فست‌فود مشهور است، به این دلیل که از هر چهار آمریکایی، یک نفر از این نوع غذا استفاده می‌کند و علت آن، کمبود وقت و راحتی استفاده از این نوع از غذاها است. به طور کلی غذاهای رستورانی شامل مقادیر زیادی چربی، نمک و یا شکر هستند و اغلب اوقات مقدار و اندازه هر وعده از آنها بیشتر از حد معمول است. یک خبر خوشایند این است که بسیاری از رستوران‌ها از جمله فست‌فودها در حال اضافه کردن گزینه‌های سالم غذایی در منوی خود هستند.
بهترین پیشنهاد‌ها به بچه‌ها
وقتی شما با فرزند و نوه‌تان بیرون از خانه غذا می‌خورید، این نکته مهم است که بدانید چگونه یک فست‌فود یا رستوران خوب انتخاب کنید. بچه‌ها تمایل دارند که خارج از خانه غذا بخورند اما افزایش وزن و چاقی در بچه‌ها این را نشان می‌دهد که بزرگسالان باید در مقابل تغذیه بچه‌ها مسوول باشند و به آنها در انتخاب درست کمک کنند. بچه‌هایی که بیشتر از فست‌فود استفاده می‌کنند، انرژی بیشتری را دریافت می‌کنند و بیشتر دچار چاقی می‌شوند. به طور کلی این موضوع سخت و دشوار است که وقتی با جوان‌ترها بیرون غذا می‌خورید آنها را مجبور به استفاده از غذاهایی سالم‌تر به جای همبرگر و ... کنید. اما شما می‌توانید با راهنمایی، آنها را به سمت انتخاب‌های سالم سوق دهید.
فست‌فود و کودکان
برای بچه‌ها به جای استفاده از نوشیدنی‌های پر کالری، از آب یا دوغ یا شیر کم چرب استفاده کنید. از ناگت‌های حاضری مرغ اجتناب کنید. از غذاهای سرخ کرده اجتناب کرده و به جای آن از میوه‌ها استفاده کنید. بچه‌ها اغلب غذاهای مخصوص کودکان را به خاطر جعبه زیبا و اسباب بازی‌های آن دوست دارند تا به خاطر غذای درون آن، پس اجازه دهید آنها غذای کودکان را سفارش دهند، اما محتویات آن را جایگزین کنید.
چند راه تازه
مطالعات نشان می‌دهند وقتی مردم غذاهای فست‌فود را به خانه می‌برند معمولا از سالاد یا میوه در کنار غذا استفاده می‌کنند که این بسیار بهتر است از وقتی که مردم در داخل رستوران از این نوع غذاها استفاده می‌کنند. از رفتن به رستوران‌هایی که با نام‌های ‌(هر چه می‌توانی بخور)! اجتناب کنید. اگر سالاد سفارش می‌دهید، بخواهید که به آن سس اضافه نکنند یا به جای سرخ کردن از کبابی کردن برای شما استفاده کنند.
غذاهای رستوران معمولا در اندازه‌های بزرگ سرو می‌شود. اگر امکان دارد بخواهید که در اندازه کوچک برای شما سرو شود و اگر امکان‌پذیر نبود قبل از شروع به خوردن نیمی‌از آن را از ظرف خود خارج کنید تا بخشی را که به خانه می‌برید، مشخص باشد. اگر با دوست خود به رستوران رفته‌اید، غذای خود را با هم تقسیم کنید تا اندازه غذایتان کم شود. اگر قصد دارید به رستوران بروید، از غذای آن روز خود بکاهید تا با آسودگی از غذای رستوران استفاده کنید.