بهای نفت برای نخستین بار از مرز صد دلار آمریکا گذشت. یک بشکه (۱۵۹‌لیتر) نفت آمریکایی شرکت تکزاس غربی (WTI)، برای صدور در ماه فوریه، نیمروز چهارشنبه (۲ ژانویه) به وقت محلی در نیویورک، درست ۱۰۰ دلار آمریکایی قیمت داشت. بویژه پایین بودن نرخ دلار، نگرانی‌ها برای ذخیره کافی در انبارها و نیز تکان‌های سیاسی، این اواخر بهای نفت را آشکارا افزایش داده‌اند.

درباره رکورد تازه قیمت نفت، تفسیری از هنریک بومه

هنگامی که گولدمن ساکس کارشناس برجسته مواد خام «اینوستمنت بانک» آمریکا، در تاریخ یک آوریل ۲۰۰۵، در یک بررسی بسیار جالب، برای نخستین بار ادعا کرد که بهای یک بشکه نفت خام، در آینده‌ا‌ی نه چندان دور به مرز صد دلار خواهد رسید، بسیاری فکر می‌کردند که این یک دروغ آوریل است.اینک نزدیک به دو سال پس از آن، این امر تحقق یافته است. در بورس مواد خام نیویورک، قیمت نفت روز چهارشنبه ۲ ژانویه، برای مدت کوتاهی به رقم جادویی ۱۰۰ دلار جهش کرد. با شتاب دلایل این امر جستجو و پیدا شد: حملات به تاسیسات استخراج نفت در نیجریه، زمستان سرد در آمریکای شمالی و در پی آنها، کاهش ذخایر موجود در انبار‌ها. در همین رابطه، افزایش ۲۰‌درصدی برای حق دلالی معمول و بدینسان برپایی رکورد تازه. قطعا کسانی که مسابقه افزایش قیمت تا صد دلار را دامن زدند، شامگاه چهارشنبه چند میلیون دلار ثروتمندتر شده‌اند. این نیز قطعی است که نفت در زمستان گران‌تر می‌شود. اما همه این‌ها، تنها بخشی از حقیقت است. و حال اگر کارشناسان بیایند و محاسبه کنند که بهای نفت تا پنج سال دیگر به ۱۵۰ دلار و تا ده سال دیگر حتما به ۲۰۰ دلار می‌رسد، این پیشگویی به همان سادگی است که مثلا بگوییم: باید حساب کرد که شامگاهان تاریکی هوا افزایش می‌یابد. تنها در یکسال گذشته، بهای نفت دو برابر شده است. در این زمینه همواره به تشنگی عظیم اقتصاد رشد یابنده چین استناد می‌شود. حتما این نیز دلیلی است. اما رفاه کشورهای صنعتی غرب بر چه پایه‌ای استوار است؟ برپایه نفتی که در صد سال گذشته در آنجا مصرف شده است. بنابراین قیمت نفت، پیش از هر چیز هزینه رفاه رشد یابنده نیز هست.عوامل دیگری نیز به آن افزوده می‌گردند. برای نمونه ناتوانی دلار. این امر بهای بنزین را در اروپا قابل تحمل می‌کند، زیرا نفت در سراسر جهان به دلار پرداخت می‌شود. اما این مساله همزمان دلال‌ها را جذب می‌کند که خود را در بحران مالی کنونی وارد بازی کرده و در پی شانس‌های تازه‌ای برای رانت‌خواری می‌گردند. شگفت‌آور اینکه رشد اقتصاد جهانی، ظاهرا از طریق قیمت بالای نفت دچار اختلال نمی‌شود. انسان آموخته است که با این مساله کنار بیاید. واژه جادویی برای این کار، کارآیی انرژی است. امروزه برای رشدی یکسان، به نیمی از نفت مصرفی در مقایسه با سی سال پیش نیاز است. اما چشم‌اندازهای آینده هشداردهنده‌تر هستند: همه می‌دانند که مصرف جهانی به صورتی دراماتیک افزایش خواهد یافت. اما هیچ کس نمی‌داند که آخرین قطره نفت به بهایی قابل پرداخت، کی استخراج خواهد شد. آژانس بین‌المللی انرژی، در کمتر از ده سال آینده یک بحران برای تامین انرژی پیش‌بینی می‌کند. کارتل نفتی اوپک، فرصتی بیست ساله به ما می‌دهد. هنوز نفت با یک سوم، مهم‌ترین تامین‌کننده انرژی جهان است. کشورهایی مانند آلمان باید تقریبا همه نفت خود را وارد کنند. چنین امری، وابستگی بزرگی ایجاد می‌کند. ولی در این میان راه برون رفت از تله نفتی نشان داده شده است: وقتی نفت رو به پایان رود، خورشید، باد و آب می‌توانند بخشی از گرسنگی ما را برای انرژی فرونشانند. به همان اندازه‌ای که نفت گران‌تر شود، این انرژی‌های قابل ترمیم، اقتصادی‌تر می‌شوند. معامله خوبی است، نه تنها برای کیف پول، بلکه همچنین برای آب و هوا.