بزرگترین دژ جهان در فومن آرمیده است
قلعه قرون
ایران کشوری است با فرهنگ و معماری کهن که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب با نمادهایی از مقاومت و پایداری پوشیده شده است؛ چرا که به علت موقعیت سوقالجیشی و منابع بیشمارش در هر دوره از تاریخ مورد هجوم عدهای از متجاوزان بوده است.
ایران کشوری است با فرهنگ و معماری کهن که از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب با نمادهایی از مقاومت و پایداری پوشیده شده است؛ چرا که به علت موقعیت سوقالجیشی و منابع بیشمارش در هر دوره از تاریخ مورد هجوم عدهای از متجاوزان بوده است.
از اینرو در بسیاری از نقاط ایران دژها و برجو باروهای بلند و مستحکمی برای جلوگیری از حمله دشمنان و همچنین نگهبانی از مرزها ساخته شده است.
یکی از بزرگترین دژهای آجری ایران دژ «رودخان» است که از میان تمامی قلعهها و دژهای باقیمانده از دوران کهن، قدمت بیشتری دارد.
این بنای تاریخی در فاصله 20کیلومتری جنوبغربی شهرستان فومن در قسمتی از ارتفاعات پوشیده از درختهای سرسبز قرار دارد. این بنا که بزرگترین و کهنترین دژ آجری ایران است، مدتها مرکز استقرار و حکمرانی فرمانروایان گیلان بوده است. بر اساس تحقیقات به عمل آمده بنای این قلعه به دوره ساسانیان؛ یعنی قبل از اسلام برمیگردد و این قدمت بسیار زیاد باعث شده است که برخی از محققان این اثر معماری را یکی از کهنترین دژهای ساخت دست بشر بدانند.
پس از ساخت این دژ باگذشت زمان، آثار تخریب و فرسودگی در آن ظاهرشد؛ اما در قرن۵ و۶هجری قمری و در زمان حکومت سلجوقیان تجدید بنا شد و در زمان اسماعیلیان این قلعه از پایگاههای مبارزاتی اسماعیلیان به شمار میرفته است.
برای نخستین بار در سال 1830میلادی «الکساندرشودزکو»محقق لهستانیالاصل هنگام تحقیق در گیلان متوجه این قلعه شد و در یادداشتهای خود موقعیت این بنا را ثبت کرده است. وی درباره قلعه رودخان مینویسد: دژی است در بالای کوهی در قسمت علیای رودخانهای به همین نام، بام آن سنگی است طرفین ورودی دارای دو برج دفاعی مستحکم است و بر روی کتیبه ورودی سردر آن حک شده است که این قلعه برای نخستین بار در سال 918 تا 921ه.ق برای سلطان حسامالدین امیردباجبن امیر علاءالدین اسحاقی تجدید بنا شد. درحال حاضر این کتیبه در موزه رشت نگهداری میشود.
سلاطین اسحاقی که از سال۵۵۰ تا ۱۰۰۲ه.ق بر گیلان غربی حکومت داشتهاند، از این قلعه به علت موقعیت مناسب و سوقالجیشی و شرایط اقلیمی خاص، استفادههای فراوان بردهاند و بارها توسط آنان بازسازی شده و مهمترین مرکز دفاعی آنها به شمار میرفته است.
مصالح به کار رفته در قلعه رودخان از سنگ و آجر است. در جدار خارجی این قلعه، سنگ و در جداره داخلی آن آجر و ملات ساروج به کار رفته است. مساحت داخلی قلعه بالغ بر پنج هکتار است که شرق قلعه بهنام شاهنشین و غرب آن با نام آسایشگاه افسران شناخته میشود. اختلاف ارتفاع بالاترین نقطه (شاهنشین) و پایینترین نقطه (در ورودی) حدود 110متر است. این قلعه 65 برج و بارو و دیواری به طول 1500متر دارد.
برای رسیدن به قلعه پس از عبور از شهر فومن، روستاهای گشت، کردمحله، گشترودخان، سیاهکش، سیدآباد و قلعه رودخان در جادهای که نیمی از آن آسفالت و نیمی دیگر خاکی است، باید طیمسیر کرد و به روستای حیدرآلات که جادهای اتومبیلرو به آن ختم میشود، رسید. از اینجا تا قلعه را باید پای پیاده که حدود ۵کیلومتر است، طیکرد. زمان لازم برای طی کردن این مسیر با پای پیاده حدود یکساعتونیم است که متراژی از آن را از طریق ۱۰۰۰ پله احداث شده، باید طی کرد تا به قلعه رسید.
برخی از ساکنان منطقه به این شایعه باور دارند که این قلعه را «جنها» بنا کردهاند. آنها در باور خود اظهار میدارند هیچ بنایی که توسط آدمیزاد بنا شده باشد، نمیتواند اینقدر دوام بیاورد. از روستای قلعه رودخان تا دژ رودخان طبیعت بسیار زیبا و چشماندازهای بینظیری وجود دارد که هر بینندهای را مسحور خود میکنند. در مسیر صعود به قلعه، درختانی با قدمت طولانی به سوی آسمان قد علم کرده و نور از لابهلای شاخههای این درختان به پایین میریزد. در سمت راست قلعه، رودخانهای به همین نام قرار دارد که از ارتفاعات سرچشمه گرفته و آب آن از جنوب به شمال در جریان است.
در ساخت دیوارهای خارجی و بناهای حاشیه قلعه از پستیو بلندی کوه استفاده شده و وسعت آن حاکی از اهمیت قلعه است. ورودی قلعه از سمت شمال است که بعد از هشتی وارد محوطه قلعه میشوند. در اطراف قلعه، قراولخانه و دوارک وجود داشته است. ارگ اصلی در منتهیالیه ضلع غربی قلعه قرار دارد و قراولخانهها با نورگیرها و روزنههای متعدد بر محیط اطراف مسلطاند.
گفته میشود قلعه در دوطبقه طراحی شده؛ اما اکنون چیزی از طبقات زیرزمینی موجود نیست. این قلعه از دو بخش ارگ (محل زندگی شاه) قورخانه (محل فعالیتهای نظامی و زندگی سربازان) تشکیل شده بود؛ اما شرایط اقلیمی و رطوبت بسیار زیاد که در رویش گیاهان خودرو و درختان تنومند چند صدساله موثر بوده است، عامل اصلی در تخریب این بنا به شمار میرود. قراولخانهها و قسمتهای مختلف قلعه در قشری از خزهها و پیچکها پنهان شده و درحال حاضر بهجز شاهنشین (ارگ) آن در حال خرابی و نابودی است.
مشاهده این قلعه هر بینندهای را به حیرت وامیدارد تا آنجا که از خود خواهد پرسید چگونه سازندگان آن توانستهاند مصالح موردنیاز را از راه کوهستان صعبالعبور تا پای کار در بلندای کوه برسانند؛ آن هم در چندین قرن گذشته و با امکانات محدود آن زمان و چگونه توانستهاند دژی اینگونه رفیع و مستحکم در ارتفاعی دور از دسترس بنا کنند؟
به هرحال از چند سال قبل اقداماتی در جهت مرمت و بازسازی قلعه صورت گرفته که از جمله این اقدامات میتوان به پاکسازی و علفزدایی از محوطه اثر، تهیه مدارک فنی مربوط به بخشهای میانی، تجهیز کارگاه و حفاظتهای اضطراری و موضعی، مرمت قسمتی از برج ورودی و ضلعشمالی، ترمیم سقف قسمتهای میانی، رطوبتزدایی ازبنا، ساخت درها و پنجرههای چوبی، نصب تاسیسات برقی، بندکشی فضاهای داخلی و نصب تابلوهای راهنما شامل ویژگی و تاریخچه بنا و موقعیت آن نام برد.
اگر میخواهید از مناظر طبیعی و هنرمندی اجداد خود در صدها سال پیش لذت ببرید و از پیشرفت علمی و دفاعی آنان بهرهمند شوید، بازدید از این دژ تاریخی و کهن را - آن هم سر حوصله - به شما پیشنهاد میکنیم.
ارسال نظر