چشم، جفتی ۳۱۴هزار تومان
بازار اهدای عضو رونقی ندارد
یک بیماری جزیی و به ظاهر کماهمیت تو را به یک درمانگاه و یا بیمارستان میکشاند و عکس و آزمایشها و ... حقیقتی تلخ را نمایان میکنند. نه مگر میشود، کلیهام سالم بود!
یک بیماری جزیی و به ظاهر کماهمیت تو را به یک درمانگاه و یا بیمارستان میکشاند و عکس و آزمایشها و ... حقیقتی تلخ را نمایان میکنند. نه مگر میشود، کلیهام سالم بود!
طرح: رامینبراتی
تازه میفهمی یکی از اعضای حیاتی بدن که تا دو روز پیش منظم کار میکرده دیگر قادر نیست تو را همراهی کند و از ادامه راه سرباز میزند.
اگر بتوانی زیر دستگاه دیالیز آن هم هفتهای سه بار دوام بیاوری و رفتوآمد غبار خستگی بر قامتت ننشاند، تقریبا ۳-۴ سال باید تحمل کنی تا یک کلیه به تو هدیه شود.
اما این هدیه با هدایای دیگر زمین تا آسمان فرق میکند چرا که تو به ازای دریافت آن باید هزینه هم پرداخت کنی.
صحبت از طولانی شدن عمر و رهایی از درد است، بنابراین با جان و دل آن را میپردازی. چقدر؟ معلوم نمیکند. ۲میلیون، ۳میلیون و یا شاید ۱۰میلیون تومان.
حتی تصور کردن این شرایط تا مدتها خواب و خوراک را هم از آدمی سلب میکند. مخصوصا اگر کسی در این شرایط قرار بگیرد که از لحاظ مالی هم در مضیقه باشد.
هدیهای از جنس جان!
شاید این پند بزرگان را شنیده باشید که گفتهاند: «از آنچه که دوست دارید به دیگران هدیه کنید». در حالی که معمولا خلاف این توصیه عمل میشود، به طوری که تا سخن از کمک به دیگران به میان میآید هر چیزی که دیگر کاربرد ندارد مورد توجه قرار میگیرد.
اما هدیه دادن وقتی سختتر میشود که خود انسان دیگر حق انتخاب کردن ندارد. این بار باید اعضا و جوارح بدن خود را برای نجات فردی دیگر که ممکن است تا پیش از این هیچ ارتباطی با او نداشته اهدا کند.
برای مثال عضوی مانند قلب که نبض حیات انسان است و به نوعی مامن احساسات تلقی میشود پس از یک عمر در سینه شخص دیگری جاخوش میکند.
غیرممکن به نظر میرسد، اما شدنی است.شاید برخی از خانوادهها که باید برای اهدای اعضای فرزندانشان که دچار مرگ مغزی شدهاند، تصمیم بگیرند، دلایل مختلفی برای تردید خود داشته باشند، اما هیچ چیز بالاتر از آن نیست که بتوانی انسانی را از درد رها کنی و برای نجات او از مرگ قدمی برداری.
البته همیشه حوادث و تصادفات انسانها را در شرایط اهدا قرار نمیدهد. گاهی «فقر» نیز آدمی را برای اهدای اعضای بدن خود تحریک میکند. تا جایی که بازار فروش کلیه رونق بسیاری دارد و سایر ارگانهای بدن مانند قلب و ریه در صورتی که فرد زنده باشد قابلیت اهدا شدن ندارد.
بنابراین اهدای کلیه یکی از معمولیترین اعضای اهدایی افراد زنده به شمار میرود، زیرا یک فرد سالم با یک کلیه هم قادر به ادامه زندگی طبیعی خود است.
ضمن این که زمان بقا کلیه پیوندی از افراد زنده نسبت به فرد فوت شده طولانیتر است.
اما اعضای بدن افرادی که دچار مرگ مغزی میشوند علاوه بر قلب و کلیه کبد، رودهها و لوزالمعده برخی از بافتهای بدن مانند قرنیه، تاندون، غضروف و مغز استخوان نیز اهدا میشوند.
در حال حاضر به دلیل بی توجهی به این مقوله متاسفانه درصد بالایی از کسانی که در لیست انتظار اهدای عضو هستند، بدون آن که درمان شوند، فوت میکنند.
این درحالی است که مراقبت از بیمارانی که دچار مرگ مغزی میشوند در اتاق ICU شبی بین ۱۵۰ تا ۷۰۰هزار تومان برای خانواده بیمار و سیستم درمانی هزینه در بر دارد؛ اما با اعضای بدن این گونه افراد میتوان به ۵۰ بیمار زندگی دوباره بخشید.از آنجایی که معمولا رسم است(!) که در کنار فراهم آمدن زمینهای برای عرضه کالا یا خدمتی، بازار سیاه آن هم توسط افراد سودجو پدید بیاید، مقوله خرید و فروش اعضای بدن هم از این غائله در امان نمانده است.
اگرچه متولیان این امر، وجود هرگونه بازار سیاه خرید و فروش اعضای بدن را در ایران رد میکنند؛
اما این بازار در کشورهای در حال توسعه و توسعهنیافته رونق بسیاری دارد. حتی اگر این نوع بازار در ایران به وسیله برخی از قوانین محدود شده باشد، اما قوانینی نیز وجود دارد که به محض اینکه شخص با مشکل مالی مواجه میشود اولین راهحل این مشکل را در فروش کلیه خود میبیند تا جایی که مسوولان انجمن حمایت از بیماران کلیوی، تصویب قانونی در مجلس شورای اسلامی را عامل به وجود آمدن این تفکر میدانند.
هاشم قاسمی، مدیر عامل این انجمن میگوید: «تا قبل از سال 75 انجمن با واحد مشاوره و مددکاری بیمارستانها ارتباط مستقیم داشت و به محض آنکه یک مرگ مغزی گزارش میشد، تیم پیوند به بیمارستان اعزام شده و هر یک از پزشکان متخصص در بخشهای مختلف اقدام به جداکردن اعضای بدن میکردند و اهدا به صورت رایگان انجام میشد، اما متاسفانه در سال 1375 قانونی تصویب شد که به موجب آن به هر اهداکننده کلیه یکمیلیون تومان «هدیه ایثار» تعلق میگیرد.
او در ادامه میافزاید: «پس از تصویب این قانون، افراد دردمند، زندانی، بیکار با فروش کلیه خود درآمدی حاصل کردند. به طوری که در حال حاضر و برخلاف گذشته ۹۵درصد از افرادی که در انجمن برای اهدا ثبتنام میکنند، صرفا فروشنده هستند، در حالی که در گذشته خانواده فردی که از بیماری کلیوی رنج میبرد، برای اهدای کلیه خود اقدام میکردند.
او پیرامون وجود بازار سیاه اعضای بدن میگوید: «در مورد قلب و ریه چنین بازاری شکل نمیگیرد، حداقل در ایران؛ چرا که با اهدای این اعضا فرد فوت میکند. تا به حال هم با موردی مواجه نشدهایم که خانواده فردی که دچار مرگ مغزی شده بیاید و اعضای بدن فرزندش را در مقابل دریافت مبلغی بفروشد.»
در عین حال ما به شدت در مقابل خرید و فروش کلیه ایستادهایم به هر حال در هر زمینهای دلالی وجود دارد، اما هرگونه تقاضا برای پیوند چه از سوی دهنده و چه از سوی گیرنده از طریق مجاری قانونی طی میشود و در هر صورت پیوند تحت نظر انجمن انجام میگیرد و فروشنده بیش از سه میلیون تومان دریافت نمیکند.
در حال حاضر با کمال تاسف باید بگویم در بهترین شرایط بیمار حداقل 5 تا 6ماه باید در نوبت بماند.»
مدیرعامل انجمن حمایت از بیماران کلیوی خاطرنشان میکند: «متاسفانه در تهران ۴۰۰نفر نیازمند پیوند هستند که البته تعدادی از آنها بدون اینکه تحت عمل پیوند قرار بگیرند، فوت میکنند.
این بدان علت است که مکانیزمی وجود ندارد که تمام بیماران کلیوی شناسایی شوند، به همین علت تعدادی از آنها بدون اینکه شناسایی شوند فوت میکنند.
این در حالی است که در آمریکا در مقابل یکمیلیون آمریکایی، ۱۲۵۳ بیمار مبتلا به نارسایی کلیه شناسایی شدهاند.
اما در ایران در مقابل یک میلیون نفر 250 بیمار شناسایی شده که این میزان نشان میدهد که قدرت تشخیص در کشور با استانداردهای جهانی تا چه حد فاصله دارد.»
قاسمی با اشاره به آمار بیماران کلیوی میافزاید: «در حال حاضر ۳۳هزار بیمار کلیوی در کشور وجود دارد که حدود ۱۹هزار نفر از آنها در لیست انتظار پیوند کلیه هستند.
بحث پیوند اعضا یکی از مشکلات اساسی دنیا است، خوشبختانه موانع شرعی و قانونی پیوند حدود 10سال پیش با فتاوای مراجع عظام از میان برداشته شد، اما متاسفانه با وجود اینکه ایران جزو چند کشور معدودی است که از حیث قانونی و شرعی مشکلی با این مقوله ندارد و بهرغم اینکه، تمام مسائل حل شده؛ اما به نتایج دلخواه دست نیافتهایم. این در حالی است که در سال حدود 30هزار تصادف جادهای روی میدهد که بیش از 15هزار نفر مجروح درآن تصادفات میشوند و مجروحیت آنها به مرگ مغزی میانجامد، اما بازهم در زمینه اهدا عضو دچار مشکل هستیم.
قاسمی تاکید میکند: «با وجود فرهنگسازی گسترده به دلیل برخی سوءمدیریتها و سهلانگاریها از سالهای گذشته مقوله اهدای عضو مغفول مانده و دلسوز واقعی نداریم. بهطوری که اعضا و جوارحی که میتواند حداقل ۳۰نفر را نجات بدهد، زیر خروارها خاک مدفون میشود.
این در شرایطی است که اگر از میان کسانی که در تصادفات رانندگی مجروح میشوند، سالی هزار نفر هم اعضای خود را اهدا کنند میتوانیم 10 تا 15هزار نفر را نجات بدهیم.»
اما گفته میشود سیستمی طراحی شده که افراد پیش از مرگ میتوانند اعضای خود را اهدا کنند و با مراجعه به سایت www.iran-Ehda.com تقاضای خود را ثبت کرده و پس از مدتی کارتی دریافت میکنند که دراین صورت پس از مرگ او سیستم درمانی کشور میتواند بدون اجازه والدین اقدام به اهدای اعضای او کند. (بهتر است خانوادهها قبل از وقوع این نوع حوادث از این تصمیم باخبر شوند.)فرآیند اهدای عضو این طور آغاز میشود که اعضایی مانند قلب و ریه و سایر ارگانهای حیاتی پساز مرگ مغزی بلافاصله از بدن جدا شده و به افراد متقاضی اهدا میشوند، اما بافتهایی مانند غضروف و مغز استخوان در بانک چشم و یا بانک نسج امامخمینی برای حداکثر ۲۴ساعت نگهداری میشوند و کسانی که نیازمند قرنیه چشم و سایر نسوج بدن هستند میتوانند تقاضای خرید این بخشها را به مراکز نگهداری اعلام کنند، به طوری که برای خرید قرنیه چشم حداقل ۱۵۷هزارتومان هزینه باید بپردازند.
ارسال نظر