نگاهی به رابطه صاحبان سرمایه و هنر هفتم
سینماگران: آنها سینما نمیدانند
چند ماه پیش بود که اتحادیه تهیهکنندهها، برای آشتی سینما و صاحبان دیگر صنایع، افطاری ترتیب داد و سرمایهگذاران دیگر بخشها را روبهروی اهالی هنر و سینما نشاند.
چند ماه پیش بود که اتحادیه تهیهکنندهها، برای آشتی سینما و صاحبان دیگر صنایع، افطاری ترتیب داد و سرمایهگذاران دیگر بخشها را روبهروی اهالی هنر و سینما نشاند.
حرفوحدیثها بسیار بود، سرمایهداران از نگاه منفی سینماییها به خود شکوه میکردند و فیلمهای بسیاری را که با این نگاه ساخته شده بود، شاهد میآوردند و سینماییها از بیمهری آنها در حمایت از سینما میگفتند؛ اینکه صنایع، هنر را چندان جدی نمیگیرند و قابلیتهای آن برای پیشبرد مقصودشان را نمیشناسند.
با وجود اینکه سینمای جهان، با حمایت صنایع پلههای ترقی را طی میکند و جشنوارههای بینالمللی چون «کن» با پشتیبانی سرمایهداران بزرگ برپا میشود، حمایت صاحبان صنعت از این هنر در ایران محدود شده به فیلمهایی اندک که گاه با نگاهی سطحی، فیلمها را تا تبدیل شدن به تیزرهای تبلیغاتی نزول میدهند.
فیلمی چون «نان، عشق، موتور هزار» به کارگردانی ابوالحسن داوودی را میتوان از نمونههای شاخص حضور صنعت در سینما دانست که با پشتیبانی شرکت نیرومحرکه ساخته شد و علاوهبر معرفی دستاوردهای یک واحد بزرگ صنعتی، امکان ساختن فیلمی مطابق ذائقه مخاطبان را فراهم کرد.
شرکتهای بیمه هم در فیلمهایی چون «صورتی» به کارگردانی فریدون جیرانی، به سینما آمدند و در ازای معرفی حرفهشان حدود 10درصد از هزینه تولید فیلم و بیمه فروش آن را بر عهده گرفتند.
بحث در این حوزه بسیار است و به عنوان نمونهای کوچک، در بخش اول این گزارش، نظرات اهالی سینما در این موضوع را پرسیدیم و در بخش دوم که هفته آینده چاپ خواهد شد، سراغ اهالی صنعت و سرمایه رفتیم.
نگاه تیره سینما به صنعت
طهماسب صلحجو، منتقد سینما معتقد است نگاه منفی به صاحبان صنعت و سرمایه ریشه در تاریخ و فرهنگ ما دارد. این نگاه به سینما هم آمد و روایت محبوب مردم شد. آنها از این موضوع استقبال کردند و سرمایهداران دوستنداشتنی، در فیلمهای ما ماندگار شدند.
جهانگیر کوثری، تهیه کننده، هم معتقد است ما در مقطعی از سوی برخی سرمایهداران که دچار لغزشهایی بودهاند، دچار آسیب شدهایم و اعتماد میان جامعه و آنها از بین رفته است. برخی از کسانی هم که سرمایههای کلان به دست آوردهاند، آسیبهایی به اجتماع وارد ساختهاند و چهره سرمایهداری را در اذهان تخریب کردهاند. البته سرمایهدارهای خیر هم ردپایی از خود نگذاشتهاند تا تعقیب کنیم و برای مردم نمایش دهیم.
منیژه حکمت، تهیهکننده، از مخالفان این نگاه به صاحبان سرمایه است و معتقد است، گرچه این تفکر در گذشته حاکم بوده است، اما من به سرمایهداران اینگونه نگاه نمیکنم. آنها انسانهای باهوشی هستند که با محاسبات اقتصادی و خوشفکری صاحب ثروت شدهاند و میتوانند در تعامل با سینما به سود هر دو گروه فعالیت کنند.
صاحبان صنعت حافظان منافع
خسرو سینایی، کارگردان، معتقد است این مساله هنوز جا نیافتاده که سرمایهگذار، سرمایهاش را در ارتقای فرهنگ به کار گیرد. آنها ترجیح میدهند سرمایهشان را صرف تجارتهای دیگر کنند و کمتر به ارتقای فرهنگی توجه کنند.
جهانگیر کوثری هم با او همراه میشود: «سرمایهدارهای کشورما، سرمایهداران سنتی و بازاری هستند و سرمایهگذاری در اقتصاد سنتی ما خیلی روشن است. آنها ترجیح میدهند به سود روزانه و مطمئن دست یابند، نه اینکه وارد عرصهای شوند که تکلیفش مشخص نیست.»
منیژه حکمت در این مورد میگوید: «سرمایهدار حافظ منافعش است و براساس بازار تصمیم میگیرد. با توجه به شرایط سینمای ایران که بیمار است و مشکلات بسیاری که دارد و همچنین نگاه دولتی که بر آن حاکم است، سرمایهدار بخشخصوصی نمیتواند ارتباط موفقی با این حوزه برقرار کند.
چرخهای صنعت، نیازمند دستهای سینماگران
غلامرضا موسوی، تهیه کننده فیلمهایی چون پارک وی معتقد است، صاحبان صنعت با وجود علاقهای که به سینما دارند، در جریان قابلیتهای سینما در معرفی فعالیتهاشان نیستند.
او میگوید: «سرمایهگذاری در سینما، سرمایهگذاری درازمدت است. فیلمهای سینمایی سالها ماندگار هستند و برخیشان جزو تاریخ سینمای ما میشوند.
آنها به شبکه ویدئویی ما وارد میشوند و با پخش در تلویزیون مخاطبان بیشتر پیدا میکنند و این چرخه همین طور ادامه خواهد یافت.»
سینایی هم بر مزیتهای بلندمدت سرمایهگذاری در سینما تاکید میکند و معتقد است با توجه به حضور سینمای ایران در کشورهای دیگر حضور صنعت در سینما میتواند آنها را از مرزهای ایران بیرون ببرد و در عرصه جهانی معرفی کند.
رسول صدر عاملی میگوید: «سینمای سالم و پویا، به هیچ کمکی احتیاج ندارد. سینمای خوب همیشه تماشاگران خود را دارد و مورد حمایت قرار میگیرد؛ اما اگر سرمایهداران متوجه قابلیتهای سینما باشند، میتوانند دستاورد فعالیتهایشان را با حضور در سینما نمایش دهند و به شکلی جذاب و دراماتیک آن را معرفی کنند.»
او به موفقیتهای کشورهای دیگر در این حوزه اشاره میکند و این که صاحبان صنعت در بسیاری از کشورها با دعوت فیملنامهنویسها و هنرمندان دیگر، دستاوردها و فعالیتهایشان را توضیح میدهند و زمینه همکاری و ساخت آثاری ماندگار و جذاب را فراهم میکنند. مسالهای که درکشور ما چندان مورد توجه قرار نگرفته است.
اختلاف نظرها در این حوزه بسیار است. عدهای سرمایهداران را صاحبان هوش اقتصادی می دانند که به علت آشفتگی بازار هنر درایران و محدودیتهای بسیار به این حوزه نمیآیند و عدهای هم معتقدند سینما در برقراری ارتباط موفق و شناسایی خود به جامعه و سرمایهدارانش پیروز نبوده است.
در این میان کسانی هم هستند که سرمایهداران را انسانهایی بیتوجه و بیگانه با فرهنگ میدانند که اشتیاقی به حضور در این عرصه ندارند. هفته آینده پاسخاهالی صنعت را به نظرهای سینماییها خواهیم داد.
منیژه حکمت: تهیه کننده
خسروسینایی: کارگردان
جهانگیر کوثری: تهیهکننده
رسول صدر عاملی: کارگردان
ارسال نظر