دشمنی نرم در همسایگی ایران
تدابیر یخزده برای گرمی خانهها
شهروندان استانهای شمالی ایران روزها و شبهای سردی را میگذرانند. نبود گاز در خانهها که همزمان با ظهور سرمای سخت همراه شده مردم را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است.
یوسف بهمنآبادی
شهروندان استانهای شمالی ایران روزها و شبهای سردی را میگذرانند. نبود گاز در خانهها که همزمان با ظهور سرمای سخت همراه شده مردم را با مشکلات متعددی مواجه ساخته است. گازهای خانگی قطع شده و مردم استانهای شمالی به چوب و ذغال و بخاریهای برقی روی آوردهاند.
این در حالی است که نیازوف، رییسجمهوری ترکمنستان که ادعای همسایگی و دوستی با ایران دارد، در کاخ نرم و گرمی نشسته و پاهای خود را روی هم قرار داده و شیرفلکه گاز صادراتی ایران را بدون هیچ ملاحظهای میپیچاند، اما این طرف قضیه، خانوادههای ایرانی که کودکان و مریض احوالان هم جزو آنها هستند از شدت سرما بر خود میلرزند و ثانیههای سرمازا را به هم وصل میکنند.
نیازوف، این ابرمرد ترکمنستان و شیرین کار سیاسی زمانه، شیرفلکه گرمازایی ایرانیها را در دست گرفته تا به خیال خود با ایجاد نارضایتی در مردم و در نتیجه هراس انداختن در دل دولتیهای ایران، فرصتی به دست آورده و از آب گلآلوده ماهی بگیرد. برای نیازوف هیچ چیز حتی صدای به هم خوردن دندانهای کودکان ایرانی از شدت سرما اهمیتی ندارد تا چه برسد به اینکه ساز و کار کشورمان فلج شود.
او تنها به این میاندیشد که بتواند با بحرانی کردن اوضاع، قیمت گاز را به دو برابر برساند و وقتی از او در این مورد سوال میکنند، میگوید: «دوستی دوستی است و تجارت تجارت. ایران و ترکمنستان دوستی بسیار نزدیک دارند، اما تجارت و کسب و کار قواعد خاص خود را دارد.»
این رفتار نیازوف محدود به امسال نیست بلکه در سال گذشته نیز چنین حرکتی البته در سطحی کوچکتر از سوی وی صورت گرفته و منجر به افت فشار گاز در برخی شهرها همچون دره گز شده بود.
البته این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که ترکمنستان طی تفاهمنامهای قرار بود در قبال افزایش قیمت، صادرات گاز را به دو برابر برساند. طبق این تفاهمنامه همچنین قرار شده بود قیمت گاز تا سه سال افزایش نداشته باشد. اما نیازوف نه تنها چنین نکرد بلکه با قطع صادرات گاز خواستار افزایش مجدد قیمت شد.
اما مساله قابل توجه این است که با داشتن کشوری غنی به لحاظ انرژی چرا این گونه با مشکل کمبود انرژی خانگی مواجه شدهایم. ما که جزو دارندگان طراز اول نفت و گاز جهان هستیم، چرا نباید مردم سرزمینمان زمستانی گرم داشته باشند و به دلیل نبود انرژی، اوضاع کشور بحرانی شود؟!
سال گذشته که با رفتار نامطلوب ترکمنستان در خصوص گاز مواجه شدیم، باید تدابیر اساسی برای رفع این مشکل میاندیشیدیم تا دیگر کشور با رفتار دیگران به بازی گرفته نشود آن هم به خاطر انرژیای که خود سرشار از آن هستیم.
جالب اینجا است، ما که هنوز قادر نیستیم انرژی سوخت خانگی خود را تامین کنیم و در واقع سرنوشت روزمره پنج استان کشور را به چرخش دستهای نیازوف گره زدهایم، چگونه میتوانیم ادعا کنیم و بگوییم که گامی برای صادرات گاز برمیداریم.
مساله دیگر اینکه چرا باید گاز را به عنوان تنها انرژی قابل مصرف در کشور مطرح کنیم که با بروز کوچکترین مشکل، کشور فلج شود؟
توجه جدی به انرژیهای دیگر با توجه به مقتضای مناطق کشور ضروری است تا مردم پس از یک دوره زندگی کردن با تکنولوژی روز، دوباره مجبور نشوند به روشهای سنتی گرم کردن خانه و غذا روی بیاورند.
مساله دیگر اینکه با قطع شدن گاز خانهها برخی از مردم استانهای شمالی به استفاده از بخاریهای برقی روی آوردهاند. فروشندگان نیز با مشاهده چنین تقاضاهایی از فرصت بهرهبرداری کرده و در واقع بازار روند عادی خود را تعطیل و قیمتها را به سه برابر افزایش دادهاند.
حال شهروندانی که با سردی غیرمنتظره مواجه شدهاند خالی شدن جیبهای خود را بر سرما ترجیح داده و در برابر قیمتهای ارائه شده از سوی فروشندگان تمکین کردهاند.
اما این راه به کجا میخواهد بیانجامد؟ آیا این اطمینان حاصل خواهد شد که در سالهای آتی مردم با چنین بدبختیهایی مواجه نشوند؟ آیا باز هم، همچون سال گذشته مسوولان این مسائل را پس از مدتی فراموش خواهند کرد و با وصل شدن گاز، تدابیر لازم هم به فراموشی سپرده خواهد شد؟!
ارسال نظر