بخش پایانی

افغانستان

هر چند سال ۲۰۰۷ برای افغانستان با ناامیدی آغاز شد؛ اما روزهای پایانی آن برای مردم این کشور امیدبخش بود. افغانستان در این سال شاهد تغییر سیاست‌های طالبان از تاکتیک‌های جنگ‌های نامنظم کلاسیک به تاکتیک‌های ترور بود؛ تغییر سیاستی که برای افغان‌ها به قیمت گزافی تمام شد.

نیروهای طالبان که در سال ۲۰۰۱ با حمله آمریکا از قدرت خلع شده‌اند، علاوه بر عملیات انتحاری که توانست جان بسیاری از افغان‌ها و البته شمار اندکی از نظامیان خارجی را بگیرد، آدم‌ربایی را نیز در فهرست سیاست‌های خود قرار دادند که در مشهورترین و در عین حال یکی از غامض‌ترین موارد آن، پس از ربودن ۲۳ تبعه کره جنوبی، نگه داشتن آنها در اسارت برای بیش از یک ماه و در نهایت قتل دو تن از آنها توانستند نمایندگان دولت کره جنوبی را در روستاهای استان غزنی، در جنوب افغانستان پای مذاکره بکشانند؛ اقدامی که با در نظر گرفتن ماهیت طالبان به عنوان یک گروه تروریستی خلاف میثاق‌های بین‌المللی است. این اقدام البته در کنار دیگر فشارها بر حامد کرزای، رییس جمهوری افغانستان، دولت مرکزی را تا مرز سقوط پیش برد.

یکی از عواملی که هم در موفقیت نسبی طالبان در پیاده کردن سیاست‌های جدید خود و هم در فشارهای مضاعف از سوی دیگر مخالفان کرزای بر دولت مرکزی موثر بود، انتشار آماری بود که نشان می‌داد در آن مقطع زمانی در تابستان ۲۰۰۷ شمار غیر نظامیان افغان که به دلیل سهل‌انگاری نیروهای خارجی و بر اثر اشتباهات آنها کشته شده‌اند بیش‌تر از شمار افرادی بوده است که به طور مستقیم به دست نیروهای طالبان و القاعده در این کشور کشته شده‌اند.

چنین مساله‌ای هم از طرفی موجب همکاری کمتر مردم با دولت و نیروهای دولتی (و حتی کسب اعتبار برای طالبان) شده و از طرفی منتقدان غیر طالبانی دولت را در برابر کرزای تقویت کرده بود و در این شرایط تنها توضیح نیروهای خارجی مستقر در افغانستان این بود که دلیل بالا رفتن کشته‌های غیر نظامی افغان، استفاده طالبان از انسان‌های معمولی و روستاهای محل سکونت آنها به عنوان سپر انسانی است. البته نیروهای آمریکایی به کل، منکر صحت این آمار شدند.

اما دولت کرزای که موفق شد در برابر این مشکلات تاب بیاورد، در آخرین روزهای سال ۲۰۰۷ شاهد تغییراتی بود که باید جنبه‌های ملموس آن را در افغانستان در سال ۲۰۰۸ و سال‌های بعد از آن انتظار داشت. چند هفته مانده به پایان سال، گوردون براون، نخست وزیر بریتانیا در یک سفر برنامه‌ریزی نشده وارد کابل شد و پس از دیدار با کرزای و نیروهای بریتانیایی مستقر در افغانستان از تغییر کانون تمرکز سیاست‌های بریتانیا از عراق به افغانستان خبر داد و وعده داد اعتبارات ویژه‌ای برای بازسازی افغانستان و به ویژه منطقه موسی‌قلعه در مرکز افغانستان در نظر گرفته می‌شود.

در زمان سفر براون به افغانستان عملیات بازپس‌گیری شهر موسی‌قلعه از طالبان در حال اجرا بود. براون گفت باید به مردم افغانستان نشان دهیم که آن چه پس از طالبان انتظار آنها را می‌کشد، تا چه اندازه به سود آنها است و به این ترتیب آنها را به مبارزه علیه طالبان امیدوار کنیم.

اما سفر براون چند هفته بعد و در حالی که روزهای سال ۲۰۰۷ به شماره افتاده بود با سفر نیکلا سارکوزی، رییس جمهوری فرانسه، رومانو پرودی، نخست وزیر ایتالیا و کوین راد، نخست وزیر استرالیا همراه بود که هر یک از آنها نیز وعده‌هایی مانند گفته‌های براون برای مردم و دولت افغانستان به ارمغان آورده بودند.

اکنون با توجه به این تغییرات و همچنین تغییر نسبی سیاست‌های واشنگتن درباره توجه بیشتر به افغانستان و برای مثال برنامه ویژه ریشه کنی تولید تریاک (که منبع اصلی درآمد نیروهای شورشی است) پیش‌بینی می‌شود در سال ۲۰۰۸ اخبار بهتری از افغانستان در تیتر رسانه‌های جهان منتشر شوند.

تایلند

در سالی که گذشت علاوه بر تمام این رویدادها در تایلند حزب تای‌راک‌تای به رهبری تاکسین شیناواترا، نخست وزیری که با کودتای نظامی‌ها در سال ۲۰۰۶ خلع شده بود در دادگاه عالی این کشور خطاکار شناخته و از فعالیت‌های سیاسی محروم شد؛ اما چند ماه بعد در دسامبر ۲۰۰۷ با پیروزی چشم‌گیر حزب شیناواترا اکنون زمزمه‌های بازگشت او به تایلند شنیده می‌شود.

ژاپن

در سالی که گذشت حزب دموکرات ژاپن به رهبری ایچیرو اوزاوا به عنوان قدرتمندترین حزب اپوزیسیون ژاپن توانست در انتخابات مجلس مشاوران بر حزب لیبرال دموکرات حاکم پیروز شود.

به‌رغم قدرت کمتر مجلس مشاوران در مقایسه با توانایی‌های مجلس نمایندگان ژاپن (که هنوز اکثریت آن در دست لیبرال دموکرات‌ها است)، پیروزی حزب دموکرات نه تنها باعث سقوط دولت شینزو آبه، نخست وزیر پیشین ژاپن شد، بلکه همچنان آینده همکاری‌های نظامی ژاپن و آمریکا را به ویژه درباره مساله سوخت‌رسانی در اقیانوس هند به محموله‌هایی که به مقصد افغانستان در حرکت هستند در هاله‌ای از ابهام قرار داده است.

چین و کره

در سال ۲۰۰۷ چین که خود را برای سال پرافتخاری با بازی‌های المپیک ۲۰۰۸ پکن آماده می‌کرد، با هیاهوی تبلیغاتی رسانه‌های غربی بر سر مساله تولید اسباب‌بازی‌ها و سپس خمیر دندان‌های مسموم مواجه شد که البته در نهایت مشخص شد، بخش قابل توجهی از آن جز جنجال تبلیغاتی چیزی نبوده است.

این رسانه هیاهوی مشابهی را نیز درباره همکاری چین با دولت خارطوم به عنوان عامل اصلی جنایات هولناک دارفور به راه انداختند که البته هرگز خلاف آن ثابت نشد.

در سال ۲۰۰۷ در کره جنوبی لی‌میونگ‌باک، نامزد راستگرای «حزب بزرگ ناسیونال» در انتخابات ریاست جمهوری به پیروزی رسید تا مهر پایانی باشد بر سیاست‌های خورشید درخشان که با ریاست جمهوری کیم‌دائه جونگ و رهبری سلف حزب اتحاد نوین دموکراتیک در جناح چپ کره‌جنوبی در سال ۱۹۹۸ آغاز شده بود. این سیاست که ناظر بر نزدیکی دو کره و در نهایت اتحاد آنها بود، به اعتقاد کارشناسان زمانی اعتبار خود را از دست داد که در دوران ریاست جمهوری

رومو هیون، به ابزاری برای سودجویی یک جانبه کره شمالی تبدیل شد.

پیونگ‌یانگ در این سال‌ها با پی‌بردن به نیاز دولت رو به این سیاست به عنوان ابزار تبلیغاتی هر چه بیشتر از کمک‌های بشر دوستانه کره‌جنوبی و ارتباط‌های سیاسی و اقتصادی با همسایه ثروتمند جنوبی سود برد و در مقابل کم‌تر و کم‌تر گامی به سمت نزدیکی دو جانبه و تنش‌زدایی در روابط دو کشور برداشت.

در سال ۲۰۰۷ دولتی که با حمایت نظامی‌ها حکومت را در بنگلادش به دست گرفته است، در حالی که برگزاری انتخابات را تا سال ۲۰۰۸ به تعویق انداخته است، با طرح اتهاماتی نظیر اخاذی و فساد مالی، حسینه واجد، نخست وزیر اسبق و دختر شیخ مجیب‌الرحمن، پدر بنگلادش و همچنین بیگم خالده ضیا، دیگر نخست‌وزیر اسبق و بیوه ژنرال ضیا الرحمان و دو تن از پسران او را روانه بازداشتگاه کرد تا به جرایم‌شان رسیدگی کند. این اتهامات از سوی حسینه واجد، رهبر عوامی لیگ و رقیب او، خالده ضیا، تکذیب شده است.

آنها معتقدند دولت این ترفند را به این خاطر به کار برده تا پیشاپیش از حضور آنها در انتخابات آتی جلوگیری کرده باشد.

سایر وقایع

در سال ۲۰۰۷ محمد ظاهر شاه، آخرین شاه افغانستان و شاید آخرین نماد روزهای امنیت و خوشی افغانستان درگذشت؛ در سال ۲۰۰۷ پارلمان نپال به خلع گیاناندرا از مقام پادشاهی و پایان سلطنت در این کشور رای داد؛ در سال ۲۰۰۷ کشورهای عضو آسه‌آن چارتر حقوق بشر امضا کردند؛ در سال ۲۰۰۷ هنگ‌کنگ انتخاباتی برگزار کرد که حکومت مطلق دموکراسی را در قالب شعار کشور واحد، سیاست دوگانه در این بخش نیمه مستقل از جمهوری خلق چین تضمین کرد؛ در سال ۲۰۰۷ سفر مراد نیازف، رییس جمهور ترکمنستان که به کارها و فرمان‌های عجیب‌اش شهرت داشت، درگذشت تا پس از مرگ‌اش درهای ترکمنستان اندک اندک به روی جهان خارج گشوده شود و در سال ۲۰۰۷ بی‌شمار رویدادهای دیگری در صحنه جهان جریان داشت که ما همه بخشی از آن را زندگی کردیم؛ بخشی از تاریخ را.