گام به گام در جهت «پیری موفق»
موضوع «پیری موفق» نه تنها در فرهنگهای کهن مطرح بوده، بلکه در سالهای اخیر نیز توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است.
بخش نخست
موضوع «پیری موفق» نه تنها در فرهنگهای کهن مطرح بوده، بلکه در سالهای اخیر نیز توجه بسیاری از دانشمندان را به خود جلب کرده است. گفتوگویی با دکتر مریم نوروزیان، متخصص بیماریهای مغز و اعصاب و دانشیار دانشگاه علوم پزشکی تهران
خانم دکتر نوروزیان، شما بررسیهایی روی «پیری موفق» انجام دادید. ممکن است، در این مورد توضیحاتی بدهید؟
برای توضیح این موضوع، ابتدا باید سالمندی را تعریف کنیم. طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی، افراد بالاتر از ۶۵ سال، سالمند تلقی میشوند و زمانی ما به ضرورت پیری موفق میرسیم که بخواهیم سالهای سالمندی را با پارامترهای مربوط به سلامتی ذهن و جسم تعریف کنیم. الان موضوعی که خیلی مورد توجه مراکز پزشکی قرار گرفته، بیماریهای مربوط به سالمندان است. میدانیم که جمعیت سالمندان در همه جاهای جهان، حتی در کشورهای در حال توسعه، افزایش یافته است، به این دلیل که بیماریهای قلبی و فشار خون کنترل شدند و مردم بیشتر به سلامتیشان اهمیت میدهند و میزان تولد کمتر شده و هر وقت جمعیتی رشد میکند، بیماریهای وابسته به آن نیز رشد میکند. یعنی در کودکان بیماریهای خاصی شایع است، در جوانان و سالمندان همین طور.
بیماریهای مربوط به سالمندان چه بیماریهایی هستند؟
ما یک سری بیماریهایی داریم به نام «agerelated» یعنی وابسته به سن. وقتی به «پیری موفق» میرسیم که به نحوی خودمان را در مقابل آن بیماریها محافظت کرده باشیم. بیماریهای وابسته به سن، بیماریهای متعددی هستند مثل بیماریهای تنگی عروق قلب، فشار خون، سکتههای مغزی، دیابت و خصوصا بیماری آلزایمر، در خانمها پوکی استخوان و همینطور افسردگی و بیماریهای چشمی. بنابراین قسمتی از این موضوع اجتنابناپذیر هست. حتی در مغز انسان هم تغییراتی اتفاق میافتد. از سن ۳۰ سالگی هر ساله، نیمدرصد وزن مغز را از دست میدهیم و در واقع آتروفی یا کوچک شدن مغز اولین بار از ۴۰ سالگی شروع میشود. فرآیند سالمندی در بدن شواهدی دارد.
چطور باید با این تغییرات مقابله کرد؟
قسمتی از «سالمندی موفق» برمیگردد به سلامتی جسمانی. پس باید خودمان را در برابر بیماریهای جسمانی محافظت و کنترل کنیم. قسمت دیگر سلامتی جسمانی هست که خودش شامل دو قسمت است، یکی سلامت روان ما است، یعنی اینکه ما در مقابل افسردگی، اضطراب و اشکالات دیگری که احتمال بروزش در سالمندی خیلی زیاد هست، خودمان را محافظت کنیم و دیگری در مورد سلامتشناختی است. یعنی افراد بتوانند سلامتی عقلانی خودشان و در رأس آنها حافظهشان را به تمامیت تا جایی که میتوانند نگه دارند. چون همه اینها دستخوش افت خواهد شد. یعنی در هر سه حیطه سلامتی جسمی، روحی و شناختی ما اگر کنترل را نداشته باشیم این بیماریها را خواهیم گرفت. بنابراین
«پیری موفق» به زمانی اطلاق میشود که ما بتوانیم، سالمندیمان را در این سه حیطه با سلامت طی کنیم.
چه کارهایی میشود انجام داد تا دوران پیری دوران خوبی برایمان باشد، هم از نظر روحی و هم از نظر جسمی؟
همه مردم از کودکی یاد میگیرند که برای جوانیشان برنامهریزی کنند، درس بخوانند، شغل خوبی داشته باشند، در جوانی کار میکنند، برای خانه، زندگی، تحصیلات و چیزهای دیگر. شاید تعداد کمی از ما راجع به پیری فکر میکنیم و همیشه پیری را خیلی دورتر از آنچه که هست، تصور میکنیم و وقتی پیری آرام آرام میآید، آنچنان درگیریهایش فراگیر میشود که متوجه میشویم برای خیلی از مسائلش برنامهریزی نکردیم. یعنی ما باید یاد بگیریم که وقتی داریم سالهای جوانیمان را میگذرانیم، وقتی خانمی که افزایش وزن پیدا کرده، یادش باشد که این زانوها قرار است تا ۸۰ سالگی برایش کار بکنند و این زانوها اگر وزنش همینطور اضافه شود، قادر به انجام وظیفه نیستند، او ناتوان خواهد شد، نمیتواند راه برود و به ویلچر (صندلی چرخدار) نیاز پیدا خواهد کرد.
یعنی با برنامهریزی میتوان جلوی تمام تغییرات حاصل از پیری را گرفت؟
برخی متغیرها وجود دارد که بعضی از آنها را نمیتوانیم جلویش را بگیریم. مثلا محصول ژنی که ما با خود حمل میکنیم. یا فرض کنید کسی که ژن دیابت یا فشار خون یا بیماریهای دیگر را دارد یا کانسر (سرطان) میگیرد، اینها را نمیشود کاری کرد. ولی در بعضی از آنها میشود مداخله کرد. ما اگر روی روش زندگی خودمان، بخصوص روی سه فاکتور تغذیه، وزن و ورزش و همینطور روی نحوه زندگی، نگرش و مواجهه ما نسبت به زندگی کار کنیم، سلامتی بهتری از نظر جسمی و روانی خواهیم داشت. قبلا خیلی میگفتند که سلولهای مغزی دیگر تقسیم نشده و رشد نمیکنند و همه افراد پیر خودبهخود دچار اضمحلال و افت خواهند شد. ولی الان مشاهده میشود که سبک زندگی و محیط خوب، میتواند حدود ۵۰ تا ۷۰درصد پیری ما را تعیین کند. در حالی که ژنتیک ۳۰ تا ۵۰درصد پیریمان را تعیین میکند. یعنی ما میتوانیم با مداخله در عوامل محیطی حداقل این آسیب را ببینیم. افراد پیر میتوانند خیلی خلاق باشند. میدانیم بسیاری از بزرگان هنر یا در عرصه علم، در سالمندی به اوج خود رسیدند. افراد پیر میتوانند یاد بگیرند. آنها نیاز به عشق ورزیدن دارند و لزوما دچار افت نخواهند شد. استراتژیهایی هست که ما بتوانیم به «پیری موفق» برسیم.
این استراتژیها چیست؟
اول یادمان باشد که هیچ وقت دیر نیست. هر زمانی که تصمیم بگیریم، میتوانیم در این روند مداخله بکنیم و اما در مورد فاکتورهایی که میتوانیم در آنها مداخله کنیم: فشار خون، دیابت، مصرف سیگار، بیماریهای قلبی، چاقی. تمامی اینها با تغذیه و روش صحیح زندگی و فعالیت فیزیکی مناسب قابل پیشگیری هستند. همینها هستند که سکتههای قلبی و مغزی ایجاد میکنند و جزو عوامل خطرساز بیماری آلزایمر هستند. یعنی شما اگر اینها را کنترل کنید، که کنترلش خیلی مشکل نیست، میتوانید سالمندیتان را ضمانت کنید. دیده شده است که افسردگی طولانیمدت، داشتن حوادث خیلی بد در زندگی، انزوا یا حتی بیسوادی فاکتورهای خطرسازی برای افت ذهنی است که میتوان جلوی آن را در جوانی گرفت. نکته مهم دیگر سلامتی قلب هست. چون قلب و مغز با هم ارتباط تنگاتنگ دارند؛ یعنی شما اگر میخواهید مغز سالم داشته باشید، صددرصد باید قلب سالمی داشته باشید. یکی از چیزهایی که زندگی امروز ما را تهدید میکند، عدم فعالیت فیزیکی و زندگی نشستهای است که ما داریم. زندگی امروزه باعث شده است که فعالیت فیزیکی خیلی کم شود و این موضوع صرفنظر از ایجاد بیماری و چاقی روی روحیه افراد نیز تاثیر میگذارد.
ورزش و تحرک چه تاثیری در بدن میگذارد؟
میدانیم که ورزش کردن آندورفین بدن، یعنی مورفین بدن را بالا میبرد و آندورفینها میتوانند احساس خوشایند بودن را در انسان ایجاد کند. بنابراین فعالیت فیزیکی، بهخصوص راه رفتن روی سلامت مغز و قلب تاثیر دارد. یعنی توصیه جدی وجود دارد که افراد باید حداقل نیم ساعت در روز و در طول هفته ورزش کنند. اگر نمیتوانند در تمام روزهای هفته ورزش کنند، باید سه روز در هفته، نیم ساعت، را داشته باشند و اگر این کار را بکنند، مطالعات نشان داده که احتمال افت قوای مغزیشان خیلی خیلی کمتر است. همینطور اجتناب از الکلیسم خیلی مهم است. نکته دیگر در مورد مادهای به نام هومو سیستئین است. این ماده، مادهای است که به سلولهای ما میتواند صدمه بزند و باعث ایجاد لخته بشود. در سلولهای مغزی و قلبی نقشش شناخته شده. هوموسیستئین در ایجاد سکتههای قلبی و مغزی چیزی شبیه به کلسترول است، میتوان به راحتی با افزایش آن مقابله کرد. با مصرف اسید فولیک میتوانیم این کار را بکنیم. اسید فولیک بسیار داروی ارزان و بیضرری هست. توصیه میشود که خانمها در سنینی که میخواهند بچهدار شوند، برای جلوگیری از ناهنجاریهای جنینی اسید فولیک مصرف کنند. اسید فولیک در بسیاری از میوهها، سبزیها، بهخصوص سبزیهایی که برگهای سبز دارند و غذاهای کمچرب وجود دارد. مصرف امگا سه که در روغن ماهی وجود دارد هم کمککننده است.
ارسال نظر