هنرمندان خیابانی
میرمحمد طجوزی
هوا خیلی سرد است و یک سوز سرد حسابی آمده تا ثابت کند زمستان جای‌ پای خود را حسابی سفت کرده است.

اما روح گرمی که در جسم یک عروسک بی‌روح کنار در ورودی یک رستوران شما را به صرف انواع غذا و نوشیدنی‌های گرم و سرد دعوت می‌کند همان کسی است که برای تهیه لقمه نانی از ساعت 11صبح تا حدود نیمه‌شب چه در سرمای مطلق زمستان و چه در گرمای جان‌فرسای تابستان با پوشیدن لباس عروسک‌های مشهور فعالیت می‌کند.
آیا تا به حال به عروسک‌هایی که شما را با لبی خندان وارد رستوران می‌کنند توجه کرده‌اید.
قدرت یکی از همین عروسک‌پوش‌ها است که سعی کردیم با او صحبت کنیم.
آقا قدرت چند وقت است به این کار مشغول شده‌اید؟
حدود چهار پنج سال است که به این کار مشغول شده‌ام. البته این کار را فقط در تهران انجام می‌دهم و هیچ یک از اقوامم از نوع شغل من در تهران اطلاعی ندارند.
مگر این کار چه اشکالی دارد؟
از نظر من هر کاری که لقمه نان حلالی از آن برای خانواده در بیاید هیچ اشکالی ندارد ولی خوب کار ما هم جزء یکی از کارهای کاذب به شمار می‌رود.
در مورد کارت بیشتر توضیح بده؟
ببینید، نه تحصیلات می‌خواهد و نه تبحر فقط کافی است که توقعت کم باشد. لباس عروسک‌هایی که به روز هستند و مورد استقبال قرار گرفته‌اند را می‌پوشی آنگاه که قیافه‌ات کاملا خنده‌آور شد جلوی در فروشگاه‌های بزرگ، رستوران‌ها یا هر جایی که لازم باشد می‌ایستی و مردم را به رفتن به داخل دعوت می‌کنی. اما هیچ وقت کسی به چهره‌ای که زیر پوست عروسک مخفی شده است، توجهی نمی‌کند و اصلا کسی به این فکر نمی‌افتد که چه شخصی در لباس این عروسک است که به آن روح بخشیده است.
وضعیت تاهلت چگونه است و آیا درآمدی که داری جوابگوی هزینه خانواده‌ات است؟
من با همسر و سه فرزندم زندگی می‌کنم. البته از یک جهت خوش‌شانسی با من همراه بوده است، چراکه یکی از اقوام یک خانه 50متری را در اختیارم گذاشته است، اما باور کنید حقوقی که بابت پوشیدن لباس عروسک‌ها دریافت می‌کنم آنقدر نیست تا بتواند جوابگوی قبوض آب، برق، گاز و تلفن و یا اینکه هزینه تحصیل فرزندانم باشد ولی خدا را شکر شکم گرسنه سر به بالش نگذاشته‌ایم.
چرا سراغ کار دیگری نمی‌روی؟
آقای خبرنگار صدایتان از جای گرم بلند می‌شود. همین کار را با یک دنیا زحمت و تلاش پیدا کرده‌ام، البته با کلی سفارش آشنایان و دوستان. من اهل یکی از روستاهای نزدیک اردبیل هستم و آن زمانی که سن درس خواندنم بود پدرم مرا به کار کردن واداشت با این تفاسیر فکر نمی‌کنم به کسی مثل من که نه سواد درست و حسابی دارد و نه در هیچ کاری تجربه کافی را ندارد کار بدهند. همین الان که این کار را پیدا کرده‌ام کلی خدا را شکر می‌کنم.
وضعیت دریافت حقوقت چگونه است؟
بعضی جاها به صورت ماهانه حقوق می‌دهند ولی بیشتر به صورت روزمزد حقوق پرداخت می‌کنند.
چه تفاوتی میان این دو است؟
موقعی که حقوق به صورت ماهانه پرداخت شود دیگر فرقی نمی‌کند که ما چند روز طی ماه کار کرده‌ایم؛ یعنی اگر باران و برف بیاید و ما نتوانیم در خیابان بایستیم حقوقمان را دریافت می‌کنیم اگر هم به صورت روزمزد حقوق به ما بدهند خیلی به نفع نیست؛ چراکه اگر در اثر نوسانات هوا نتوانیم کار کنیم در ازای آن روز هیچ حقوقی دریافت نمی‌کنیم.
عاقبت کار کاذب؟
به راستی کسانی که دارای این گونه مشاغل کاذب هستند، چه آینده‌ای در انتظارشان است؟ عاقبت خود یا خانواده‌شان چه می‌شود؟
ناگفته پیداست کسانی که سراغ اینگونه مشاغل کم درآمد و بی پشتوانه می‌روند اصولا از اقشار زیر خط فقر در جامعه هستند و فقط به فکر کار کردن و درآمد همان روز هستند؛ اما در آینده چه عاقبتی در راه اوست و چه خواهد شد؟ خودشان هم نمی‌دانند البته با بسترسازی‌ها و فراهم آوردن موقعیت تحصیل در مناطق مختلف کشور دیگر طی چند سال آینده شاهد رشد استقبال از کارهای کاذب نخواهیم بود.به سراغ یکی از مغازه‌دارانی رفتیم که از این عروسک‌گردان‌ها استفاده می‌کرد. وی در مورد تفاوت در بهره‌گیری از خدمات اینگونه افراد می‌گوید: البته تبلیغ در هر کاری جزئی از ارکان اصلی درآمدزایی بهینه است؛ چرا که مشتریان امروزی تا چیزی را مشاهده نکنند هرگز به سراغ خرید یا کسب اطلاعات از آن کالا نمی‌روند در نتیجه ما نیز با بهره‌گیری از این دوستان طبیعتا درآمد بهتری خواهیم داشت. بد نیست بدانید بیشتر کسانی
که از اینگونه عروسک‌ها استفاده‌می‌کنند اصولا جزو رستوران‌دارها، کافی‌شاپ‌ها یا فروشگاه‌هایی که به نوعی مربوط به کودکان و نوجوانان می‌شود، هستند چرا که این گروه سنی با دیدن این نوع تبلیغات بیشتر ترجیح می‌دهند وارد شوند تا اینکه هیچ تبلیغی وجود نداشته باشد.
لباس‌های عروسکی از کجا می‌آیند
حسن همدانی از فعالان در بازار فروش عروسک‌های نمایشی می‌گوید: عروسک‌های بزرگی که برای نمایش‌های گوناگون یا استفاده‌های تبلیغاتی مورد مصرفی دارند به دو صورت تهیه می‌شوند. یکی از بخش واردات و دیگری که سهم 50درصدی نیز دارد در بخش تولیدات داخلی تهیه می‌شود. البته سایه اژدهای چینی بر روی تمام کالاهای وارداتی پهن است و عروسک‌های نمایشی نیز از این قائده مستثنی نیستند. احمد برادر می‌گوید: سال‌ها است که هنری جز دوختن لباس‌های عروسکی ندارم و از همین راه تا به حال امرار معاش کرده‌ام ولی دیگر از زمانی که اینگونه لباس‌ها از کشور چین با قیمت‌های بسیار پایین وارد می‌شود کسب و کار ما نیز به شدت رکود پیدا کرده است. به طور مثال یک دست لباس عروسکی داداش سیاه را اگر بخواهیم با مواد درجه 2 تهیه کنیم مبلغی حدود سی‌چهل هزار تومان هزینه در برخواهد داشت؛ اما اگر همین لباس را از بازار چینی‌فروش‌ها بخواهیم تهیه کنیم، قیمتش حدود بیست‌هزار تومان است. با عنایت به وضعیت این‌ طوری قیمت‌ها فکر نمی‌کنم دیگر کسی حاضر باشد از لباس عروسک‌های وطنی استفاده کند و همگان به سوی خرید از اجناس چینی پیش خواهند رفت.
وضعیت درآمد
جالب است کسانی که خودشان لباس عروسکی داشته باشند حقوقشان بیشتر از کسانی است که لباس نداشته باشند. البته تفاوت مبلغ دریافتی چیزی حدود 5 تا 10هزار تومان است.
رضا شاه‌زاده می‌گوید: هنگامی که برای عقد قرارداد با مدیران اماکنی که می‌خواهند از عروسک‌های خیابانی استفاده کنند وارد بحث می‌شویم. قبل از هر صحبتی بحث داشتن لباس پیش می‌آید؛ چرا که اکثر آنها حاضر نیستند حتی هزینه‌ خرید لباس را متقبل شوند و این کار را بر گردن ما می‌اندازد.البته از نظر دریافت حقوق نیز فرقی بین کسانی که لباس از خودشان است با آنهایی که لباس ندارند، وجود دارد و بستگی به توافق بین کارفرما و کارمند دارد که مبلغی حدود ۵ تا ۱۰هزار تومان ماهانه به خاطر داشتن لباس پرداخت خواهد شد.