جای بعضی از شما خالی بود...!

بهزاد خاکی‌نژاد - از آن هنگام که «تکیه دولت» عصر ناصرالدین‌شاه در گذر زمان جای خود را به سنگفرش‌های تهران داد، افول هنر مردمی تعزیه نیز آغاز شد و تعزیه‌خوان‌هایی که «تکیه دولت»را خانه خود می‌دانستند، یک به یک پراکنده شدند و هر یک به سویی رفتند. از آن روز تعزیه بنا به مناسبت‌هایی ویژه توسط هر گروه در کوی و برزن اجرا شده تا امروز که تاریخ شفاهی آن سینه به سینه به استاد و پیر تعزیه، رضا لنکرانی رسیده است.

رضا لنکرانی ملقب به «رضا شمر» پس از فوت «هاشم فیاض» (گنجینه تعزیه ایران) پیر تعزیه سرزمین ما قلمداد می‌شود. استاد لنکرانی ۷۷سالگی را پشت سر نهاده؛ اما همچنان با چشمان کم سو و دستان لرزان خود، عاشقانه به اجرای تعزیه می‌پردازد. او هنوز هم روحیه شوخ‌طبع، اندیشه توانا و گفتار پرانرژی خود را حفظ کرده است. بیان شیرین استاد لنکرانی، گوهری است گرانبها برای نسل امروز و دوستداران تعزیه که به گزیده در پی می‌آید.

استاد لنکرانی، گویا تعزیه هم به سرنوشت تلخ دیگر نمایش‌های آیینی-سنتی ایران پیوسته و تنها محدود به جشنواره‌ها شده است؟

خیر... این‌طور نیست، روش کار متفاوت شده است. در گذشته گروه‌های تعزیه به صورت دوره‌گردی در خیابان‌ها و با سفر به شهرستان‌های مختلف و هزینه شغلی خود به اجرا می‌پرداختند؛ اما امروز افرادی که سرمایه برپایی چنین مراسمی را دارند به عنوان بانی تعزیه (تهیه‌کننده) روی کار آمده‌اند و از گروه‌های تعزیه دعوت می‌کنند تا اجراهای تعزیه در تکیه یا منزل ایشان برگزار شود. در گذشته تعزیه برای تعزیه‌خوان جنبه درآمدزایی نداشت و از کمک‌های مردمی اداره می‌شد؛ اما امروز جنبه اقتصادی‌اش از طرف بانی تامین می‌شود.

یعنی با این وضعیت، هر تعزیه به هنر اشرافی و شخصی تبدیل شده است؟

نه... اشتباه نشود. بانی تعزیه درواقع بانی خیر می‌شود تا تعزیه برای مردم در تکیه او اجرا شود. درواقع تعزیه، به‌نوعی نذر بانی محسوب می‌شود.

پس خوشبختانه تغییر روش کار به سود اقتصادی تعزیه‌خوان‌ها بوده است؟

مهم‌ترین ویژگی‌اش این است که تعزیه با روش جدید می‌تواند به زندگی خود ادامه دهد وگرنه برای تعزیه‌خوان - به جز ماه‌های خاصی چون محرم - درآمد چندانی ندارد. میزان دستمزدها بستگی به توافق گروه با بانی تکیه دارد. هر تعزیه خوان بنا به نقش و تعداد اجراها و توافق با بانی برای هر اجرا بین ده تا چهل هزار تومان دستمزد دریافت می‌کند.

حالا اگر در روش جدید کار در طول سال یک بانی هم به سراغ گروه نیامد، تکلیف تعزیه چه می‌شود؟

ما هر سه‌شنبه شب در هیات خود که در منزل بنده برپا می‌شود، یک اجرای تعزیه هم داریم که از همین جا از دوستداران تعزیه دعوت می‌کنم تا در این شب‌ها با یک چای قند پهلو میزبان هموطنان و همشهریان خود باشند. از طرفی امکان ندارد که در طول سال اجرای تعزیه نداشته باشیم؛ چرا که در شب‌های محرم آن‌قدر از بنده و دوستانم برای اجرا در تهران و شهرستان‌ها دعوت به کار می‌شود که از روی بسیاری از آنها شرمنده می‌شویم. همین امسال خبر دارم که برای روزهای محرم قراردادهای بسیار خوبی با دوستان ما در شهرستان‌ها عقد کرده‌اند. گروه ما هم در این روزها طبق رسم همه ساله در محوطه تئاتر شهر اجرا خواهد داشت.

استاد واقعا، تعزیه سنتی دوران نوجوانی و جوانی شما همین چیزی است که امروز به عنوان تعزیه می‌شناسیم؟

در تعزیه دو گروه وجود دارند، آنهایی که چکیده کارند و آنهایی که چسبیده کارند.

ما از کودکی در کنار بزرگ‌ترهای خود و در گروه پدرم به تعزیه خوانی در نقش‌های مختلف پرداختیم تا به اینجا رسیدیم؛ اما بعضی از تعزیه خوان‌ها در بزرگسالی و به واسطه علاقه خود به تعزیه روی آورده‌اند.

متاسفانه بسیاری از نمایش‌هایی که امروز به عنوان تعزیه اجرا می‌شود به مثابه همان شیر بی‌یال و دم و اشکم است که روز به روز از سر و ته آن بریده‌اند و حالا یک چیزی را به اسم تعزیه به تماشاگرانشان می‌دهند.

تعزیه امروز اصالت ندارد. تعزیه چهار ساعته دیروز حالا باید در یک ساعت اجرا شود پس طبیعی است که کلی از داستان‌ها و روایت‌هایش حذف می‌شود و هر کسی شعر مورد علاقه خودش را بدون توجه به ردیف آوازی و دستگاه موسیقی آن وارد تعزیه می‌کند.

ادامه این روند تعزیه را نابود خواهد کرد.

روایات و اشعار اصل تعزیه از چه نسلی باقی‌مانده است؟

از شاعران باستانی همچون «میرعزا کاشی، میرانجمن و...» که آنها هم از اشعار حافظ و مولانا و دیگران بهره برده‌اند. سند و منبع نوشتاری دقیقی به جا نمانده است. هر چه هست همان نسخه‌هایی است که دست به دست چرخیده و به نسل ما رسیده‌‌اند.

چرا از انواع تعزیه‌های باستانی (اسطوره‌ای، زنانه، مضحک، تاریخی، خنده‌دار،‌ حیوانی، معجزات و...) فقط یکی دو مورد آن هنوز اجرا می‌شود؟

تعزیه انواع بسیاری دارد، اما دیگر هیچ‌کدام از آنها اجرا نمی‌شود، چون شکل‌گیری تعزیه امروز با دیروز متفاوت است. در گذشته ما خودمان بانی اجراها بودیم و موضوع دلخواه گروه را کار می‌کردیم، اما امروز بانی تکیه (تهیه‌کننده) است که از ما می‌خواهد چگونه کار کنیم. یکی از انواع تعزیه‌های پرطرفدار آن دوران مربوط به تعزیه اسطوره‌ای «شیطان و ابراهیم» است که سال‌ها است دیگر اجرا نمی‌شود.

ممکن است به بخشی از آن اشاره کنید؟

بخشی از گفته‌های شیطان:‌ «دوستتان حضرت شیطانم من- راهزن جمله خلقانم من- آنکه شیطان رجیم است، منم- آنکه جایش به حجیم است، منم- آنکه غافل ز شما نیست، منم- آنکه دائم فکر شما هست، منم- مظهر شهوتم و بوالهوسی-

ایمن از وسوسه‌ام نیست کسی- مظهر جمله پلیدی‌هایم- چون سبب هست جهنم جایم- بنده دیشب به جهنم بودم- خدمت مالک دوزخ بودم- چه بگویم که چقدر عالی بود- جای بعضی از شما خالی بود...».

شمرخوانی، سخت‌ترین نقش تعزیه، همواره با مشکلات ویژه‌ای همراه است. برای پایان گفت‌وگو به بخشی از خاطرات بی‌شمار شمرخوانی خود اشاره کنید.

حالا وضعیت خیلی خوب شده، در گذشته پس از هر اجرا کلی کتک و متلک و فحش برای خود می‌خریدم. سال‌ها پیش بعد از مدتی پیاده‌روی به دهی از توابع قزوین رسیدیم و تصمیم گرفتیم شب را در آنجا سر کنیم. وقتی فهمیدند ما تعزیه‌خوان هستیم، کدخدا را صدا زدند و پس از کلی استقبال، قرار شد شب را میهمان وی باشیم. موقع احوالپرسی و روبوسی، یکی‌یکی بچه‌های گروه، نقش خود را معرفی می‌کردند، به من که رسید، گفتم:‌ «شمرخوان هستم». یکدفعه کدخدا گفت:‌«پدرسوخته فلان‌فلان‌شده، اینجا چه می‌کنی؟ خجالت نمی‌کشی... سر امام را بریدی، حالا آمدی اینجا چه کار». خلاصه اینکه آن شب را تا صبح در کنار مرغ و خروس‌های اتاق پخت نان سر کردم. از این ماجراها بسیار است.‌