یادداشت
تلخند اخراجی
آثار هشتمین دوسالانه بینالمللی کاریکاتور ایران با موضوع اصلی «پول» تا پایان هفته جاری بر دیوار نگارخانههای مجموعه صبا باقی است و پس از آن، کاریکاتور تا دو سال دیگر از عرصه هنری ایران رخت برمیبندد.
بهزاد خاکینژاد
آثار هشتمین دوسالانه بینالمللی کاریکاتور ایران با موضوع اصلی «پول» تا پایان هفته جاری بر دیوار نگارخانههای مجموعه صبا باقی است و پس از آن، کاریکاتور تا دو سال دیگر از عرصه هنری ایران رخت برمیبندد. دیگر خانه کاریکاتور میماند و اعضای پرشمارش... و کاریکاتور سینمایی که تنها دلخوشیشان حضور و ارائه آثار دوساله خود در این همایش و دیگر جشنوارههای جهانی است. در سرزمین ما خیلی از دستاوردهای مهم بشری به سرعت فراموش میشود. حالا دیگر به سختی به یاد میآوریم که پایهریزی مطبوعات ایران در ابتدای دهههای ۴۰ و ۵۰ وابسته به عناصر هنری موثری چون کاریکاتور بوده است.کاریکاتور، همانگونه که امروز در جهان جزو اصلیترین عناصر مطبوعاتی و اثرگذار در حرکتهای فرهنگی به شمار میرود، در ایران پس از انقلاب نیز گاهی به نقاط موثر مطبوعاتی تبدیل شده است.
امروزه در بسیاری مواقع از کاریکاتور به جای عکس برای تقویت خبر و تیتر اصلی نشریه در صفحه یک روزنامههای معتبر جهان از جمله «لوموند» استفاده میشود و این در حالی است که در ایران هر روز از رنگ کاریکاتور مطبوعاتی کاسته میشود و به بیکاری و گوشهنشینی هنرمندان این عرصه دامن میزند.
در حدود نیم دهه اخیر به واسطه تعطیلی برخی سوءتفاهمها و سوءبرداشتهایی از مفهوم و زاویه نگاه کاریکاتور، مسوولان جراید کمتر شهامت استفاده از این عنصر هنری رایج مطبوعاتی را در نشریه خود به دل راه میدهند.هرچند که بسیاری، از جمله مسعود شجاعی طباطبایی (دبیر هشتمین دوسالانه بینالمللی کاریکاتور ایران) معتقدند که کاریکاتور از اساس، هنری معترض، منتقد و سیاسی است، اما در مقابل ایشان بسیاری از جمله کامبیز درمبخش (داور دوسالانه سالجاری و پیشکسوت عرصه کاریکاتور ایران که سالها در مطبوعات جهان و بیشتر نشریات آلمانی قلم زده است)، بر این باورند که هر کاریکاتوری سیاسی نیست؛ ولی در ایران هر نگاه انتقادی، سیاسی قلمداد میشود.وی معتقد است که کاریکاتور سیاسی جزئی از انواع بیشمار کاریکاتور در جهان است که هر یک مخاطب ویژه خود را دارند.
با نگاهی گذرا به سرنوشت کاریکاتور مطبوعاتی ایران به روشنی میتوان این واقعیت را دریافت که سخن هر دو بزرگوار قابل تامل است که کاریکاتور به تنهایی سیاسی نیست و انتقاد، شاخصه جامعه رو به رشد است، اما وقتی نقد در ایران همواره پیکان سیاسی به خود بگیرد، پس هر کاریکاتوری سیاسی میشود و در این میان تنها اقتصاد و استقلال اجتماعی کاریکاتوریستی است که زیر چرخهای سیاستزدگی خرد و ویران میشود و صفحه نشریات پرشمار ایران خالی از عنصر موثر مطبوعاتی جهان؛ یعنی کاریکاتور است.
این گونه میشود که هنرمندان کاریکاتوریست ایران برای گذران زندگی خود دست به گریبان جشنوارههای داخلی و خارجی کاریکاتور میشوند و کاریکاتور را که هنری مردمی است به سوی مخاطب خاص نمایشگاهها هدایت میکنند.این گونه میشود که هنر از مردم فاصله میگیرد و کاریکاتوریست اقتصادزده از حضور در مطبوعات (خانه اصلی خود) باز میماند و اصحاب رسانهها جسارت استفاده از این هنر فراگیر را از خود دور میکنند.جالب است دومین دوسالانه بینالمللی کاریکاتور ایران با حضور ۹۰۰ کاریکاتوریست ایرانی برگزار میشود؛ اما از این همه تنها ۲۰ کاریکاتوریست فعال مطبوعاتی به صورت پراکنده در نشریات ما دیده میشوند. اقتصاد و اجتماع دیگران چه میشود؟ چگونه گذران زندگی میکنند؟ آثارشان را در کجا به نمایش می گذارند؟ چگونه به نقد جامعه خویش میپردازند؟ آمار واقعی خانه کاریکاتور ایران نشان میدهد که سهم ایران از جشنوارههای کاریکاتور جهان دستکم هفتهای ۲ جایزه اصلی است که در ماههای تابستان بیشتر هم میشود و بسیاری از کاریکاتوریستهای ناشناخته و شهرستانی ایران بیش از ۵۰ جایزه بینالمللی در کارنامه خود دارند! این آمار نشان میدهد که شاید ما از هنر هنرمندان خود بیخبر باشیم؛ اما چشم هنردوستان جهانی همواره به هنر ما تیز بوده است و استقلال اقتصادی و اجتماعی و سیاسی و هنری هنرمند ایرانی را در دست گرفتهاند.
ارسال نظر