اولین سال، سال سرنوشت

مترجم: شادی آذری

نیازی نیست اندازه‌‌های کسب و کار خود را آن قدر بزرگ کنید که نتوانید آن را به سال دوم برسانید. یک کارآفرین با سابقه به نام بری تامسن از تجربیاتش مورد مدیریت فعالیت اقتصادی می‌گوید: او که از ۱۰سالگی کار خود را با فروش لیموناد به کارگران ساختمانی شروع کرد، با فروش محصولات آموی و آوون و رساندن پیتزا به درب منزل‌ها ادامه داد و توانست تعدادی از فعالیت‌های اقتصادی را برای خود بنیان‌گذاری کند که طیف وسیعی از فعالیت‌ها از تولیدکننده کوچک تا عرضه‌کننده خدمات به سایر کسب و کارها را شامل می‌شد. او طی یک دوره حدودا سی ساله به عنوان یک کارآفرین با بسیاری از مشکلاتی که طی یک سال اول شروع یک فعالیت اقتصادی رخ می‌نمایاند، مواجه شد. یکسال اول شروع، دوره‌ای است که بخش اعظم کسب و کارها در آن با شکست مواجه می‌شوند.

تامسن که ماهنامه آیدیالتر را نیز در مورد کسب و کارهای کوچک منتشر می‌کند، به تازگی کاتالوگی از مشاهدات خود را منتشر کرده و در آن درباره اموری که با راه‌اندازی یک کسب و کار دچار مشکل می‌شوند، نوشته است.

او به تازگی درباره چگونگی ادامه حیات اقتصادی در آن ۱۲ماه سرنوشت‌ساز با بیزینس و یک مصاحبه کرده است. ترجمه این مصاحبه را در زیر می‌خوانید:

*در اولین سال چه اتفاقی روی می‌دهد که آن را به سال برد یا باخت برای یک کسب و کار کوچک تبدیل می‌کند؟

اشتباهی که اغلب روی می‌دهد این است، که افراد بخش اعظم پول خود را در این سال خرج می‌کنند و این در شرایطی است که سفارش کارشان به اندازه پرداخت‌های آنها نیست. آنها نمی‌توانند هزینه‌هایی را که پیش می‌آید پیش‌بینی کنند. به علاوه اغلب کارآفرینان نیاز به زمان دارند تا بتوانند برای خود بازاری ایجاد کنند. شاید تنها یک درصد از افراد محصولی آنچنان باورنکردنی دارند که در همان سال اول با استقبال شایانی مواجه شود، اما اغلب افراد مجبورند پایه‌های زیربنایی بازار و جلب مشتری را برای خود در همان سال اول ایجاد کنند و نکته این است که پیش از آنکه در این رابطه به نتیجه برسند پول اولیه آنها تمام می‌شود.

*سه نکته کلیدی که باید در سال اول اتفاق بیافتد تا یک فعالیت اقتصادی شکست نخورد، کدام است؟

محصول خود را به درستی بشناسانید، با بازار خود به خوبی آشنا باشید و کارمندان خوب استخدام کنید. شما مجبورید افراد خوبی داشته باشید تا از شما پشتیبانی کنند. شما مجبورید بازار هدف خود را خوب بشناسید وگرنه وقت خود را هدر می‌دهید. اگر بازار خود را غلط انتخاب کنید مجبورید مدام آن را امتحان کنید، تا بفهمید آن بازار چیست و چگونه است.

* برای یک کارآفرین چه نکته‌ای حیاتی است که می‌تواند او را در ادامه حیات کسب‌و‌کارش کمک کند؟

آنها باید بدانند که هدفشان چیست و از کسب‌وکارشان چه می‌خواهند. آیا آنها تنها می‌خواهند کسب‌وکارشان به حیات خود ادامه دهد؟ یا آیا آنها می‌خواهند در نهایت به یک شرکت بزرگ مانند گوگل تبدیل شوند؟ آیا آنها قصد دارند یک شرکت محلی باشند یا محصولات خود را در سطح بین‌المللی به فروش رسانند؟ آنها مجبورند اهداف خود را تعریف کنند تا بدانند می‌خواهند به کجا برسند و می‌خواهند به چه چیزی دست یابند.

* چه اتفاقی است که در سال اول روی می‌دهد و اگر با آن به درستی مقابله شود، کسب و کار می‌تواند به جریان خود ادامه دهد؟

یکی از آسان‌ترین مشکلاتی که می‌توان با آن مقابله کرد، پرداخت مالیات‌ها است؛ از لحظه‌ای که آن را پشت‌سر گذارید کار شیرین می‌شود. نکته دیگر: شما باید به این تفکر اقتصادی فکر کنید که در وهله اول قرار نیست به ثروت برسید. در سال اول شما نیاز دارید ابتدا زیربنای فعالیت‌هایتان را درست بسازید. در ابتدا هزینه‌هایی بیشتر از آنچه فکرش را می‌کردید به سراغتان می‌آید.

* شما گفته‌اید که رفتار صاحب کسب‌وکار می‌تواند بر کل فعالیت اقتصادی وی تاثیر گذارد. این چگونه روی می‌دهد؟

گاهی صاحبان فعالیت‌های اقتصادی به یک‌نوع ذهنیت خاص تجاری می‌رسند و به خود می‌گویند:‌ «من پادشاهم. می‌توانم هر آنچه می‌خواهم انجام دهم.» اما خیلی زود متوجه می‌شوند که درست عکس این ماجرا صادق است.

اگر شما با کارمندانتان بدرفتاری کنید یا خود را از آنها متمایز بدانید، آنها هم با مشتریان همین رفتار را می‌کنند و نتیجه آن است که مشتری دیگر هرگز به سراغ شما باز نمی‌گردد و همین موضوع کل یک فعالیت اقتصادی را نابود می‌سازد.

* شما در مقاله‌ای نوشته‌اید که از دست دادن یک حساب بانکی هرچند بزرگ، پایان دنیا نیست. در این مورد نیز توضیح دهید.

اول آنکه هرگز نباید حسابی افتتاح کنید که با از بین رفتن و از دست دادن آن کل شرکت خود را از دست بدهید. چون ممکن است به هر علتی یک حساب را از دست بدهید. یک حساب بانکی بزرگ هزینه‌های بزرگی هم برایتان در برخواهد داشت.

باید همیشه به این موضوع فکر کنید که چگونه اگر حساب بانکی خود را از دست بدهید، کسب‌وکارتان نابود نشود. چون طبیعی است که نباید بگذارید فعالیتتان تعطیل شود.

شما باید همیشه منابعی به عنوان پشتیبان در اختیار داشته باشید و همه حیات فعالیت خود را وابسته به یک حساب بانکی نکنید. بدین ترتیب با از دست دادن یک حساب همه‌چیز خود را از دست نخواهید داد.

* به کسانی که قصد رقابت دارند چه نصیحتی می‌کنید؟

باید بدانید که رقابت شما قرار است برایتان چه نتیجه‌ای به بار بیاورد. واقعیت این است که شما نمی‌توانید یک فعالیت اقتصادی را اداره کنید و به رقابت نیاندیشید. اگر یک خرده فروش هستید، از مغازه رقیب خود خرید کنید یا در خفا فروشندگان خود را به مغازه آنها بفرستید تا ببینید آنها با مشتریان خود چگونه برخورد می‌کنند. وب‌سایت آنها را کنترل کنید تا بدانید رقیبتان مشغول چه کاری است. ممکن است آنها محصولی جدید را معرفی ‌کنند، شما ضمن آنکه نباید واکنش منفی نشان بدهید، باید به فکر راهی برای رقابت بیفتید. امید می‌رود شما هم محصولی بهتر داشته باشید که در حال کار روی آن باشید.

در این صورت به جنگ قیمت‌ها وارد نمی‌شوید چون این همان شرایطی است که همه در آن شکست می‌خورند. شما نیاز دارید از حال رقیبتان با خبر باشید وگرنه آنها از شما جلو می‌زنند.