پرویز فصاحت

بر طبق آمار بانک سرمایه‌گذاری گلدمن ساکز که برای اولین‌بار سکه‌های BRIC را بر مبنای این اصل که سهم گروه مترقی برزیل، روسیه، هند و چین را در اقتصاد جهانی طرح‌ریزی کند، ضرب کرد، اعلام شده است که چهار کشور به احتمال زیاد تا سال ۲۰۵۰ بزرگ‌ترین اقتصاد دنیا را خواهند داشت. بدون هیچ‌گونه شکی هند در آستانه یک شکوفایی سه ساله است که پیش‌بینی‌کنندگان رشد بیشتری را حتی در منطقه می‌بینند. این کشور ۱۴ نفر‌میلیاردر را به ثروتمندترین افراد دنیا در فهرست فوربس اضافه کرده است. یک طبقه متوسط که با در‌آمد در حال افزایش، شامل ۲۰۰ تا ۲۵۰میلیون نفر از مردم می‌شود. قدرت اقتصادی هند به طور واضح در جهت مخالف تسلط چین در منطقه است.

اقتصاد به شدت سامان یافته هند در زمینه درآمد ناخالص داخلی در حدود ۳/۹‌درصد (در ربع دوم سال ۲۰۰۷) رشد داشته است که انتظار می‌رود تا سال ۲۰۲۰ ادامه یابد. تحلیل گران بیان می‌کنند که درآمد ناخالص داخلی این کشور تا سطح ۱۰‌درصد قابل دسترسی است. این موفقیت تنها مختص به نیاز بازارهای جهانی برای خدمات نرم‌افزار ارزان نیست، بلکه هند از یک احیای مجدد در بخش‌های صنعتی همچون تجارت، برق، حمل‌ونقل و ساختمان بهره‌مند شده است. در هند گفته می‌شود که اشیا هرگز به خوبی یا به بدی آنچه که به نظر می‌رسند نیستند و میزان گسترش اقتصاد هرگز محاسبه نشده است. با جمعیتی معادل ۱/۱‌میلیارد نفر، درآمد سرانه به میزان ناچیز ۴۶۰ دلار است که نزدیک به یک چهارم جمعیت با درآمد کمتر از یک دلار در روز زندگی می‌کنند. سطح بهداشت و سیستم فاضلاب آن بسیار بد بوده، میزان باسوادی در میان مردان ۲/۷۰‌درصد و در میان زنان ۳/۴۸ است. قریب به ۲۵‌درصد از مردم در زیر خط فقر زندگی می‌کنند. آب آشامیدنی تصفیه شده در برنامه‌های اجتماعی از سطح بالایی بر‌خوردار است و تورم در حال افزایش ۵/۶‌درصدی باید کنترل شود.

مهاجرت به شهرها از مناطق روستایی، جایی که ۶۰‌درصد از مردم استخدام شده‌اند، بدون پاسخ مانده است. میلیون‌ها نفر از مردم در بمبئی، کلکته حیدرآباد، مدرس و شهر فوق مدرن بنگلور با وضعیتی بسیار وحشتناک در خرابه‌های محلات فقیرنشین زندگی می‌کنند که چهره شهر را مایوس‌کننده کرده است. آینده لزوما برای‌ میلیاردرهای فن سالار بنگلور و حیدرآباد تماما خوش‌بینانه نیست. شغل آنها می‌تواند به طور جدی توسط عواملی همچون تروریسم بین‌المللی، کاهش ارزش دلار، وابستگی بیش از حد به واردات انرژی، محدودیت‌های محیطی، فشارهای ناشی از تورم، معیارهای حمایت‌گرا در ایالات متحده، مصرف‌کننده عمده خدمات منابع خارجی هند آسیب ببیند.

در حقیقت نکته امیدوارکننده این است که تعداد دانشگاه‌ها در هند از ۲۰ باب در سال ۱۹۴۷ به ۳۶۷ باب در سال ۲۰۰۶ و تعداد دانشکده‌ها از حدود ۵۰۰‌عدد به ۱۸۰۶۴ در مدت مشابه رسیده است. اگرچه سیستم آموزش هند دومین سیستم آموزشی بزرگ در دنیا بعد از آمریکا است که در حدود ۵۰۰۰۰۰ مهندس در سال تولید می‌کند و هنوز بیشتر دانش‌آموزان هندی در آمریکا و دیگر نقاط فارغ‌التحصیل می‌شوند، این احساس وجود دارد که به اندازه کافی نیروی انسانی باسواد و آموزش دیده موجود نیست. سال‌های زیادی است که دانشگاه‌های خارجی نیز نقش مهمی‌را در چشم‌انداز تحصیلات عالیه هند دارا هستند. برای مثال به تنهایی ۸۰۴۶۶ هندی در موسسات ایالات متحده و هشت کشور دیگر در خلال سال‌های ۰۵-۲۰۰۴ ثبت‌نام کرده‌اند. بیشتر فارغ‌التحصیلان مهندسی به سمت بخش‌های تکنولوژی اطلاعات گرایش پیدا کرده‌اند، جایی که این افراد برای به دست آوردن موقعیت‌هایی با درآمد در حدود ۷۰۰۰‌دلار در سال رقابت می‌کنند. برنامه «ذخیره‌سازی شغل» در دولت، ۲۷‌درصد از تمام شغل‌های بخش عمومی‌ را تضمین می‌کند، علاوه بر این سرمایه‌گذاری دولت در دانشگاه‌ها به افرادی تعلق می‌گیرد که متعلق به طبقات اجتماعی پایین (قبایل طبقه‌بندی شده و دیگر طبقات عقب‌مانده) که در اثر تراکم زیاد در استان‌ها ایجاد شده‌اند هستند. این برنامه اگر در بخش خصوصی نیز اجرا شود می‌تواند نرخ استخدام را به میزان زیادی تحت‌تاثیر قرار دهد.

میزان کسری خرید و فروش کالا از ۸/۵۱‌میلیارد دلار در سال ۶-۲۰۰۵ به ۹/۶۴‌میلیارد دلار رسیده است که در این سطوح ۱/۷‌درصد از درآمد ناخالص داخلی را شامل می‌شود. صادرات کالا به میزان ۹/۲۰‌درصد رشد داشته است که کمتر از نرخ گزارش شده آن در سال ۶-۲۰۰۵ به میزان ۴/۲۳‌درصد است. یک جهش در میزان واردات غیرنفتی صورت گرفته است که عمدتا شامل کالاهای سرمایه‌ای، مواد معدنی، ماشین آلات قراضه، طلا و نقره است.

هند بزرگ‌ترین ارتش ایستاده دنیا را دارا است؛ میزان بودجه نظامی ‌این کشور بالغ بر ۱/۲‌درصد از درآمد ناخالص ملی است. این کشور در یک همسایگی خشونت بار زندگی می‌کند. در سال ۱۹۶۲ در خلال بحث بر سر مرزها کشور چین از شمال به این کشور حمله کرد و ارتش ناآماده هند را درهم شکست. در نتیجه یک جنگ کوتاه مدت، چین ۱۴۶۷۰ مایل مربع از خاک هند در منطقه کشمیر را اشغال کرد. این منطقه از نظر استراتژیکی مهم نیست، اما چین مجبور به پس دادن آن است. در سال ۲۰۰۲، هند به لبه جنگ هسته‌ای با پاکستان کشیده شد. تاریخ برای هند به عنوان یک آرزو برای بازیگردان هسته ای شدن به حساب می‌آید. این کشور چین را به عنوان یک دشمن با پتانسیل بالاتر نسبت به پاکستان در نظر می‌گیرد.

ایالات متحده آمریکا هند را به عنوان یک کلید برای کنترل چین خروشان در نظر می‌گیرد. بوش، رییس‌جمهور آمریکا، در سال ۲۰۰۶ از هند دیدن کرد و بر اهمیت هند برای ایالات‌متحده تاکید کرد. در خلال آن دیدار، بوش و نخست‌وزیر هند، من موهان سینگ، به طور مشترک اعلام کردند که به یک توافق در‌خصوص تسهیل همکاری هسته‌‌ای در زمینه غیرنظامی‌از طریق جداسازی بخش غیرنظامی‌هند و امکانات نظامی‌هسته‌ای دست یافته‌اند. این جداسازی در چند مرحله صورت خواهد گرفت و تا سال ۲۰۱۴ کامل خواهد شد. این توافق کودتای دیپلماتیک نام گرفت که با تصمیم ریچارد نیکسون مبنی بر بازگشایی درها به روی چین در سال ۱۹۷۲ مقایسه شد. هند بزرگ‌ترین کشور دموکراتیک در دنیا بوده و روابط تجاری مهمی ‌را با ایران و سودان برای تامین انرژی و چین برای کالاهای مصرفی برقرار کرده است. حتی بحث آشتی مجدد با پاکستان نیز بر سر زبان‌ها است. بدون شک هند تمامی‌صفات برای تبدیل شدن به یک قدرت را دارا است و اقتصاد خود را در طول یک دهه گذشته یا گسترش داده است. این کشور همچنین به طبقه‌بندی کشورهای دارای قوی‌ترین و سریع‌ترین رشد اقتصادی در دنیا پیوسته است.