محمدحسن یاری

بخش چهارم

ایران با ذخیره ۲۸تریلیون متر مکعب گاز, دومین کشور گاز خیز در سراسر جهان بعد از روسیه است. حدود ۱۶‌درصد از ذخایر گاز جهان در اختیار ایران است. حدود ۸درصد از ذخایر کلی گاز جهان فقط در پارس جنوبی قرار دارد. ذخایر گاز ایران مساوی با کل ذخایر کشورهای عربستان‌، آمریکا، کانادا، انگلیس، الجزایر، نروژ، هلند و‌اندونزی است. داشتن دومین ذخایر گاز جهان جایگاه مهمی را از لحاظ عرضه انرژی برای ایران خواهد داشت. ایران شاهراه انرژی برای کشورهای منطقه خزر می‌تواند محسوب شود. که با یک‌ درصد جمعیت جهان، ۱۶ درصد ذخایر گاز طبیعی جهان را در اختیار دارد.

انرژی در بیست سال آینده به یکی از فاکتورهای مهم در توسعه و رفاه عمومی تبدیل می‌شود و ایران نیز با استفاده از منابع غنی خود در معاملات بین‌المللی نقش عظیمی ایفا خواهد کرد. براساس چشم‌انداز بیست ساله، کشورمان به دلیل داشتن منابع انرژی قوی به قدرت اول منطقه در سطح بین‌المللی تبدیل خواهد شد. تولید نسبتا پایین ایران در زمینه نفت و گاز، تا حدود زیادی ثابت می‌کند که این کشور در دو دهه آینده جزو معدود کشورهایی خواهد بود که توانایی افزایش تولید و صادرات نفت و گاز در جهان را

خواهد داشت.

ملاک قدرت سده بیست و یکم ،توانمندی اقتصادی در سطح بین‌المللی است و به این لحاظ خاورمیانه و به‌ویژه منطقه خلیج فارس به دلیل داشتن این توانمندی از مناطق مهم خواهند بود. طبعا ایران نیز به عنوان حساس‌ترین کشور منطقه در قرن بیست و یکم از لحاظ راهبردی و اقتصادی از اهمیت زیادی برخوردار خواهد بود. بدون شک در قرن بیست و یکم عوامل انسانی و منابع اقتصادی به عنوان شاخص توسعه و قدرت برتر معرفی می شود.

موقعیت استراتژیک ایران چه از لحاظ جغرافیایی و چه در حیطه انرژی، اهمیت ویژه ای برای این کشور به وجود آورده است که این دو ویژگی مهم در بسیاری از موارد با مسائل سیاسی به هم آمیخته و موقعیت ژئوپولیتیک آن را تقویت می‌کند. قرار گرفتن در میان دو منطقه غنی از انرژی یعنی خلیج فارس و دریای خزر‌، شاید از مهم‌ترین ویژگی‌های ایران در عرصه جهان باشد، در حالی که خود به یکی از بزرگترین ذخایر نفت و گاز جهان تکیه کرده است.

هیچ کس نمی‌تواند منکر اثر منفی بی ثباتی کشورهای نفت خیز بر اتکای جهان به نفت حمل شده از راههای استراتژیک دریایی یا اتکای فزاینده آسیا به نفت خاورمیانه شود. بدون شک تجارت انرژی شریکی برای اقتصاد جهانی خواهد بود.

یک نمونه کوچک از بحران انرژی

درست در سردترین روزهای زمستان و شروع سال جدید میلادی۲۰۰۶ که مصرف انرژی اروپا نیز در بالاترین مقدار است ، شرکت گازپروم روسیه اعلام کرد دیگر حاضر نیست به اوکراین گاز با قیمت ۵۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترمکعب بفروشد و خواهان افزایش این قیمت به ۲۳۰ دلار است . یعنی تقریباً نزدیک به همان قیمتی که کشورهای اروپای غربی برای گاز روسیه می پردازند (۲۴۰ دلار برای هر ۱۰۰۰ مترمکعب گاز) . این درحالی بود که روس ها،

هر ۱۰۰۰ متر مکعب گاز را از ترکمنستان کمتر از ۵۰ دلار خریداری می‌کنند. آیا گاز‌، ابزار تحریمی به عنوان یک سلاح سیاسی در مقابل سایر کشورهاست، شاید!

روسیه به کشورهایی که قبلا جزیی از اتحاد جماهیر شوروی بوده‌اند گاز با یارانه می‌فروخته است ، اما بعد از انقلاب نارنجی اوکراین و نزدیکی بیش از پیش این کشور به غرب و خصوصاً آمریکا دیگر دلیلی برای دادن چنین امتیازی ندید. گرفتن چنین یارانه‌ای از اوکراین می‌توانست اقتصاد این کشور را در یک بحران فراگیر فرو ببرد. اوکراین به علت شرایط خاص آب و هوایی ناچار بود از گاز ترانزیتی به سوی اروپای غربی برداشت کند و این خود به ترس و وحشت در اروپا منجر گردید. در تمام روزها و ساعت های بحران، رسانه های اروپایی لحظه به لحظه خبر کاهش یا افزایش فشار در لوله‌های انتقال گاز را در صدر اخبار خود قرار می دادند. کریسمس بر اروپاییان تلخ گردید. آنان نه تنها نگران سرمای هوا بودند بلکه می ترسیدند این سرما به بازارها و اقتصادشان نیز سرایت کند.

بنابراین تامین انرژی و البته گاز برای غرب مساله‌ای کاملا سیاسی خواهد بود. آنان به جریان پایدار انرژی نیاز دارند. جریانی امن و تضمین شده؛ چرا که اگر حتی برای چند ساعت فشار گاز در لوله‌ها‌یشان ضعیف شود، کشورهای شان در بحران عمیق فرو می‌رود. وزیر امور خارجه رومانی در حالیکه فشار گاز در لوله‌های انتقالی از روسیه کاهش می یافت بر این نکته تاکید کرد که اروپا باید در‌اندیشه تامین بخش مهمی از گاز مورد نیازش از کشورهایی مانند ایران باشد.

امروز دولت‌ها و کارگزارها‌، نماینده اقتصادی شرکت‌های بزرگ کشورشان هستند و همواره تلاش دارند با بهره گیری از موقعیت و توان سیاسی خود موجبات تسهیل ارتباطات و تبادلات اقتصادی میان ملت‌ها را فراهم کنند. دولت‌ها نقش واسطه را میان شرکت‌ها و متقاضیان یا همان صاحبان ثروت بازی می‌کنند.

جهان صنعتی چه امروز و چه آینده به ایران نیاز دارد و ایران کلید و محور امنیت و ثبات در منطقه خواهد بود. ایران در حساس‌ترین نقطه از حساس‌ترین منطقه جهان قرار گرفته است.

با توجه به رو به اتمام بودن بخش زیادی از منابع انرژی فسیلی و از جمله نفت در چند ده سال آینده و البته گران شدن روز به روز آنها به نظر می رسد گاز در حال تبدیل شدن به مهم‌ترین انرژی آینده دنیا است. در واقع ما ایرانی‌ها ماده و انرژی استراتژیک آینده جهان را در دستان خود داریم، هر چند گاز نیز می‌تواند همانند نفت، هم فرصت و هم تهدید برای ما باشد. تقاضای جهانی برای انرژی در حال افزایش است و باید در نظر داشت که بسیاری از منابع انرژی در سرزمین هایی واقع شده‌اند که «دولت‌ها» تصمیم گیرنده هستند نه «منطق بازار».