یادداشت
رفتار با افغانها و فرهنگ ایرانی
امروز صبح که از ورزش بازگشتم دیدم خانمم به نانوایی رفته و نان تازه تهیه کرده، لیکن چندان سرحال نیست؛ پرسیدم که مشکلی پیش آمده گفت نه! اما رفتار شاطر با یک پیرمرد افغان بهشدت مرا متاثر و عصبانی کرده. سوال کردم چطور؟ گفت یک پیرمرد افغان با دستهایی پر از زخم و پینهبسته برای تهیه نان آمده بود و در صف قرار داشت. وقتی نوبت به او رسید، آشکارا شاطر به وی نان نمی داد. از این مهمتر آن بود که نه تنها کسی اعتراض نمیکرد؛ بلکه از اینکه خارج از نوبت، به آنان نان داده میشد، خوشحال بودند.
دکتر عباس آخوندی
امروز صبح که از ورزش بازگشتم دیدم خانمم به نانوایی رفته و نان تازه تهیه کرده، لیکن چندان سرحال نیست؛ پرسیدم که مشکلی پیش آمده گفت نه! اما رفتار شاطر با یک پیرمرد افغان بهشدت مرا متاثر و عصبانی کرده. سوال کردم چطور؟ گفت یک پیرمرد افغان با دستهایی پر از زخم و پینهبسته برای تهیه نان آمده بود و در صف قرار داشت. وقتی نوبت به او رسید، آشکارا شاطر به وی نان نمی داد. از این مهمتر آن بود که نه تنها کسی اعتراض نمیکرد؛ بلکه از اینکه خارج از نوبت، به آنان نان داده میشد، خوشحال بودند. ایشان ادامه داد که این اولین باری نیست که با چنین پدیدهای مواجه میشوم. چندی پیش نیز در تهران عینا با چنین صحنهای روبهرو شدم. در آنجا داستان حتی تندتر بود. شاطر رخ در رخ فرد افغان میگفت به تو نان نمیدهم. افغان بیپناه نیز میگفت آخر چرا؟ و شاطر تکرار میکرد که به تو نان نمیدهم. خانمم میگفت وقتی دیدم اینطوری است به افغان گفتم چند تا نان میخواهی من برای تو میگیرم و به تو میدهم. شاطر که دید کار به اینجا کشیده است، به فرد افغان نان داد، اما نکته مهم رفتار سایر افراد در صف بود که با عمل خود شاطر را تشویق میکردند و حتی به من اعتراض میکردند که چرا چنین میکنی. آخه اینا....!!!؟؟؟
بهنظر میرسد که کمکم سوءرفتار با افغانها در جامعه در حال تبدیلشدن به یک رویه عمومی است و کسی در برابر آن واکنش نشان نمیدهد. این موضوعی نیست که بتوان بهسادگی از کنار آن گذشت؛ زیرا فارغ از مغایرت آن با اخلاق و هویت ایرانی، آثار فوری بر زندگی اجتماعی و اقتصادی و حتی امنیت اجتماعی ما ایرانیان دارد. البته بد رفتاری با افغانها منحصر به نمونههای فوق نیست و دارای نمونههای فراوانی است، یک بار پیش از این نیز در روزهای آغازین سال جاری در یک اقدام تبعیضآمیز از ورود افغانها به یک پارک در اصفهان جلوگیری شد. خوب بهخاطر دارم که کسی جز دوست فرهیختهمان آقای دکتر غنینژاد اعتراض نکرد و بسیاری شگفتزده بودند که چگونه در این میانه، تنها یک اقتصاددان به این بدرفتاری اعتراض میکند، ولی واقعیت آن است که آموزههای اقتصاد مدرن بر عدم تبعیض و آزادی مبادله استوار است و چنین رفتارهایی را بر نمیتابد.
فارغ از زندگی مشترک ایرانیان و افغانها در سیسال گذشته و مشارکت در غم و شادی یکدیگر، این موضوع را می توان از منظرهای مختلف مورد نقد و بررسی قرار داد. اولین منظر رویکرد اخلاقی است: ملتی که داعیه فرهنگی کهن با تاریخی بیش از سه هزار سال دارد و ادعای تاثیرگذاری عمیق بر توسعه تمدن اسلامی دارد، چگونه میتواند چنین رفتارهایی را برتابد. ما که عادت کردهایم نمونههای تبعیض نژادی در سایر کشورها را به باد نقد بگیریم که درست هم هست، چرا با افراد همنژاد و همسایه خود چنین میکنیم؟ اینها علامتهای خوبی نیست و نشان از روند سست شدن مبانی اخلاق در جامعه دارد. همه باید هشدار دهیم و هوشیار باشیم و از نقطهای برای اصلاح آغاز کنیم. منظر دیگر هویت ایرانی است: فرهنگ ایرانی که از آن سخن میگوییم جغرافیایی بسیار فراتر از مرزهای رسمی ایران دارد و از ماهیتی مبتنی بر مدارا بهرهمند است. جغرافیای فرهنگ ایرانی از آسیای میانه تا بینالنهرین و از کردستان تا مرزهای چین و شبه قاره را پوشش میدهد. ما ایرانیان متشکل از اقوام مختلف مفتخریم که در طول هزاران سال با مدارا و همدلی در این خطه پهناور با هم زندگی کردهایم و همه از اینکه ایرانی هستیم به خود بالیدهایم. مگر نه آنکه بسیاری از مفاخر فرهنگ ایرانی اهل بلخ و افغانستان هستند؟ اینک چه شده است با قومی که بیشترین اشتراک فرهنگی و زبانی را با ما دارد، اینگونه برخورد میکنیم؟ باید قدری به خود آییم و از کنار این مسائل به سادگی نگذریم.
در حال حاضر چه بخواهیم و چه نخواهیم جمعیت افغانهای مقیم ایران، رقم قابلتوجهی است. قاعدتا هر گونه بدرفتاری میتواند موجب عکسالعملهای مشابه باشد. از این رو است که از منظر امنیت اجتماعی توجه به این موضوع حائز اهمیت است. سخن آخر آنکه به این آموزه رسول مهربانی (ص) توجه کنیم که فرمود: به دیگران رحمت آورید تا دیگران نیز به شما رحمت آورند.
ارسال نظر