یادداشت
بورس؛ انتخابات و احساسات
آیا بورس از انتخابات تاثیر میپذیرد؟ یا به بیان دیگر آیا انتخابات بر بورس تاثیرگذار است؟ این سوالی است که برای پاسخگویی به آن باید به تحلیلهای آماری متوسل شد. تحلیلی که به دلیل شکلگیری معاملات بورس به عنوان یک بازار مالی از اواخر دهه ۷۰ و در نتیجه تعداد پایین دادههای آماری در ایران نمیتوان نتیجه دقیقی از آن به دست آورد.
علیرضا کدیور
آیا بورس از انتخابات تاثیر میپذیرد؟ یا به بیان دیگر آیا انتخابات بر بورس تاثیرگذار است؟ این سوالی است که برای پاسخگویی به آن باید به تحلیلهای آماری متوسل شد. تحلیلی که به دلیل شکلگیری معاملات بورس به عنوان یک بازار مالی از اواخر دهه ۷۰ و در نتیجه تعداد پایین دادههای آماری در ایران نمیتوان نتیجه دقیقی از آن به دست آورد. اما برخلاف تحلیل آماری، به لحاظ روانی میتوان تاثیرپذیری بورس از انتخابات ریاستجمهوری طی دو دوره اخیر انتخابات را مورد بررسی قرار داد. در واقع رفتارها و انتظارات سرمایهگذاران و فعالان بورس طی دو دوره مزبور در روزهای پیش از روز رایگیری به نحوی شکل گرفته که با انتخاب یک کاندیدای خاص، قیمت سهام شرکتها دچار رشد چشمگیر خواهد شد یا در صورت گزینش کاندیدای دیگر، قیمت سهام و شاخصهای بورس با سقوط مواجه میشود. وضعیتی که در صورت رخداد هر نتیجهای منجر به رفتارهای احساسی سهامداران در کوتاهمدت میشود. اما آیا این تحلیلها میتواند درست باشد؟ برای پاسخ به این پرسش باید توجه داشت که گزینش هر یک از کاندیداها در حال حاضر نمیتواند منجر به تغییر اساسی و عمیق در سیاستهای اجرایی دولت از جمله برنامههای اقتصادی شود. چرا که از یکسو بودجه سال جاری به تصویب مجلس شورای اسلامی رسیده که این بودجه چارچوب کلی اقتصاد کشور در سال جاری را ترسیم کرده است. از سوی دیگر گزینش هر یک از نامزدها (از جمله ابقای دولت فعلی) با توجه به گذشت نیمی از سال و تعهدات ایجاد شده از سوی دولت فعلی از جمله توزیع سهام عدالت، اختصاص بخش عمده سهمیه بنزین سال جاری در ۶ماه نخست، کسری بودجه دولت، احتمال اجرای طرح تحول اقتصادی و ... قدرت مانور اقتصادی برای بهبود سریع شرایط در کوتاهمدت را در عمل سلب کرده است. وضعیتی که باعث خواهد شد دولت آینده در آغاز فعالیت خود نتواند تغییر بنیادی در شاخصهای کلان اقتصادی ایجاد کند که این موضوع در صورت تغییر دولت فعلی به دلیل زمانبر بودن چینش نیروها در دولت جدید و تغییرات احتمالی در سطح مدیران ارشد، سرعت دگرگونی را بیش از پیش کاهش خواهد داد.
تحت این شرایط بورس به عنوان یکی از زیرمجموعههای اقتصاد نیز نمیتواند در کوتاهمدت به لحاظ بنیادی متحول شود و به نظر میرسد در صورت انتخاب هر یک از نامزدها طی مدت کوتاهی به ثبات نسبی خواهد رسید. ثباتی که سرمایهگذاران و فعالان بازار در جریان آن به بررسی دقیقتر برنامههای رییس دولت آینده خواهند پرداخت. در کنار عملکرد رییس دولت بعدی باید توجه داشت به واسطه تغییر ترکیب صنایع و شرکتهای حاضر در بورس طی دو سال گذشته و حضور پررنگ شرکتهای تولیدکننده مواد اولیه، جهتگیری بورس تهران طی ماههای آینده تابع قیمتهای جهانی کالاها و پایانپذیری بحران جهانی است. متغیری که تقریبا خارج از کنترل رییسجمهور ایران است.
در حقیقت میتوان نتیجه گرفت که هرچند انتخابات ریاستجمهوری به صورت واقعی نمیتواند بر بورس تاثیرگذار باشد، اما سهامداران با بروز رفتارهای هیجانی از آن تاثیر میپذیرند. شرایطی که پس از گزینش اوباما به ریاستجمهوری آمریکا نیز در کوتاهمدت رخ داد اما پس از مدت کوتاهی، رفتارهای عقلایی جای خود را به واکنشهای احساسی داد.
در نهایت باید توجه داشت که بورس دماسنج اقتصاد است. دماسنجی که به طور همزمان چندین متغیر اقتصادی را نشان میدهد و شاخص بورس تنها یکی از آنها است. رییسجمهور آینده ایران با بهرهگیری از کلیه متغیرهای این دماسنج از جمله رکود یا رونق یک صنعت خاص، حضور یا خروج سرمایهگذاران، بازخورد سیاستهای پولی و مالی و تاثیرپذیری یا تاثیرگذاری این بازار بر سایر بازارها از جمله مسکن میتواند در جهت بهبود شاخصهای اقتصادی با سرعت و دقت بالاتری حرکت کند.
ارسال نظر