اظهارات مهدی کروبی در نطق رادیویی
مشاوران قوی دارم
به گزارش ایرنا، متن اظهارات مهدی کروبی در صدای ایران به شرح زیر است:
مهدی کروبی نامزد دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری روز گذشته در یک نطق رادیویی مواضع خود را در زمینههای مختلف مطرح کرد.
به گزارش ایرنا، متن اظهارات مهدی کروبی در صدای ایران به شرح زیر است: قبل از اینکه من برنامههایم را شروع کنم، چند نکته را عرض کنم:
لازم میدانم انگیزه خود را از ورود به صحنه رقابتهای انتخاباتی با مردم شریف مردم ایران توضیح بدهم.
علتش این است که حول و حوش اینکه من وارد بشوم یا وارد نشوم، بحثهای گوناگون مختلفی شد و انگیزههای متفاوت ایجاد شد، به همین دلیل تصمیم گرفتم که وارد بشوم.
احساسم این است که من خود را یک سرباز کوچکی از یک کشور و از یک نظام از ایران عزیز میدانم، اما احساسم این است که یک تجربیات طولانی دارم که در این تجربیات طولانی در این موقعیت حساس میتوانم یک نقش خوبی را به یاری خدا ایفا کنم.
ضمن اینکه نخواهم نفی دیگران را بکنم، همه برای من عزیز هستند و تصمیم نهایی با مردم است، اما من یک تجربه طولانی دارم.
شرایطی را که میخواهیم از این وضع بیرون بیاییم، من بیشتر از دیگران هم کار کردم و هم آگاهی دارم. هم رفت و آمد داشتم و هیچ وقت تلاش و فعالیتهایم را قطع نکردم و هر چی که نیرو داشتم، گذاشتم در خدمت ایران و جمهوری اسلامی، چه شاغل باشم و چه شاغل نباشم. لذا شرایط، چون شرایط مان شرایط خاصی است، من با این مقدمه احساس کردم میتوانم نقش مهمی را ایفا کنم و این ظرفیت در من هست، اگر چنانچه مردم پذیرفتند و قبول کردند.
یک انگیزهای که من دارم و سخت و دشوار است،این است که به خوبی هم به سختی و دشواری واقف هستم. اما آنکه با وصف وارد شدم، برای این است که شعار اصلی انقلاب و امام که آمد سلطنت را دگرگون کرد و یک حکومت جدیدی را به وجود آورد، جمهوریت بود، اسلامیت بود، ایرانیت بود.
این سه تا شعارهای امام هستند و اینها را از هم جدا میدانم. من احساس میکنم که سالها است یک محدودیتی برای جمهوریت نظام پیش آمده است.
الان محدودیت هست: اولا به وسیله شورای نگهبان و نظارت شورای نگهبان نهاد مبارکی است که نظارت برانتخابات میکند، چون حقوقدانش از دو فیلتر میگذرد. در یک محیطی که آزاد باشد، یک قوه تایید و معرفیاش میکند و یک قوه مجلس باید رای بدهد.
فقهای آن را عالیترین مقام نظام تعیین میکنند، اما این نظارت باید معلوم باشد، حدودش چی است؟ حدش چی است؟ الان واقعا نظارت به صورتی شده است، لذا با فصل و زمان میکنند و عمل میکنند، محدودیت دارد، این باید روشن بشود.
لذا ما احساس میکنیم که اگر هر چه غایب باشیم، ما که نیروی قدیمی هستیم و همه چی را به خوبی میدانیم و حضور داریم، یا حتی نیروهایی که در محدوده کارشان نیست، به تدریج مراکز قدرتی پیدا شده و وارد شدند در انتخابات. احساس میکنیم که جمهوریتش دارد آسیب میبیند. یا تفکرهایی وجود دارد که این تفکرهاهم دارد رشد میکند که به سه راه نام گرفتند که رای مشورتی است. رای مصلحتی است. رایی که دهن دنیا را ببندند.
این تفکر قطعا تفکری بوده است که یا اعتقاد به رای نداشته و از آغاز تا پایان این گفت. یعنی دولت مهندس بازرگان تشکیل شده، چون مردم من را پذیرفتند، روزی نزدیک از دنیا رفتن نامه مینویسد که خبرگانی که رای مستقیم مردم را بگیرند، آن مجتهد و
جامع الشرایطی است که تعیین کند حکمش نافذ است. بارها هم میفرمایند میزان رای مردم است، بنابراین این از نظر جمهوریتش. اسلامیتش هم به صورتی دیگر آسیب میبیند. با آن اسلامی که مترقی است اسلام ناب، اسلام رحمت همراه با اسلام قاطعیت در مقابل دشمن.
امام خودش یک عارف بود. یک اهل ذکر و عبادت بود، اما الان اسلام دارد میرود به سمت خرافات. اصلا چیزهایی که ۵۰ سال پیش مترقی هم به ما نمیگفتند. ما گاهی میبینیم به نام اسلام حتی از رسانهها پخش میشود و تبلیغ میشود.
امام را که یک شیعه اثنی عشری قرص و محکم، اما نگاه کنید در رابطه با وحدت اسلامی، در رابطه با سایر ادیان، در رابطه با اهل سنت، با چه دیدی به قضایا مینگریست. یا وجود مقدس امام زمان را که در انتظارش هم هستیم. انتظار هم خودش عبادت است، اما به این صورتی در بیاوریم که این بحثهای گوناگونی میشود. وقتی محافل مذهبی سطح بالای دولتی دین و یا ائمه را گاهی دارند، به صورت ابزار در میآورند که به آنها آسیب زده میشود و پایین ترهاهام دارند، این آموزشها غلط را فرا میگیرند و آنها هم از اینها سوءاستفاده میکنند و آنها را میگیرند و بازداشت میکنند. می گیرند که بگویند به دروغ جعل میکنند و میگویند، اما شایعاتی که بین خودمان میشد ناچار میشوند مقامات عالی رتبه مان با این قضایا برخورد بکنند، بنابراین فرقه گرایی و خرافات دارد به شدت ترویج میشود.
اینها نه اینکه تنها در جامعه ما هست، یا حالا هست، بوده، همین طوری که در افغانستان و پاکستان بوده است. همین طور که وهابیها هستند و همین طور که حتی در مسیحیت وجود دارد. ما در اسلام تلاش مان باید این باشد اسلامی که امام گفته است، اسلامی که آمده تلفیق کرده بین مردم سالاری و در سی سال سی تا انتخابات انجام داده است دموکراتیکترین کار را کرده، این اسلام است و این محدودیت نباید باشد. محدودیتها هم که قانونی و در چارچوب باید عمل بشود و پرهیز از سلیقه و شرایط خاص.
ایرانیت آن بسیار برای من فراتر و بزرگتر است. اصلا ایرانیت، از ایران باستان بگیریم تا ایران اسلامی، برایمان افتخار است. سربلندی بوده و تاریخمان همراه با آن است. ایران جایگاه خاصی داشته و الان هم جایگاه خاصی دارد و ما داریم حرکت میکنیم، باید جوری عمل کنیم که ملتی با این سابقه تاریخی، با این تمدن و با این فرهنگ و با این پایداری که هشت سال میایستند و میجنگند و دشمن را از سرزمینشان بیرون میکنند، یک ملت این چنینی است باید جایگاهشان را حفظ کنیم.
نشود الانی که در رابطه با خلیج فارس که خلیج فارس همیشه بوده و ۵۰۰ سال قبل از میلاد مسیح، ایرانیها در آنجا فعال بودند، الان میبینیم که حتی شرط هم میکنند که اگر بیایید در فلان ورزش شرکت کنید، باید خلیج فارس نگویید.
این نشان دهنده این است که چه توطئههایی علیه ایران وجود دارد. الان اطراف مان را نگاه بکنیم و اسلامی را که دارد معرفی میکند و بالاخره حرکتهای مخملی که اطراف ما شده است و نبردی بین روسیه و آمریکا هم وجود دارد، بنابراین موقعیت بسیار حساس است و میتوانیم همان کشور قدرتمند ایران باشیم، با تدبیر و درایت. لذا این صحبتهایی که احساس میکنیم، بعضی مسوولین میکنند، این تضعیف و دشمن تراشی و حرفهایی است که ممکن است بهانه به دشمنانمان بدهد.
بله ملت رشید ایران مقابل هرگونه تعرضی میایستند، اما این جوری هم نیست که حالا با یک حرفهایی، حوادث تلخی برای کشور پیش بیاید. الان این قضایا موجب شده است که آمریکا آمده بغل گوشمان.
نظرم این است حرکتهای نسنجیده ممکن است بشود که دست کم تضیف مان بکند، اما میتوانیم با یک سیاست مدبرانه و عاقلانه همراه به حکمت و همراه با قاطعیت و همراه با تعامل،یک عده خیال میکنند ما باید حتما یا تسلیم بشویم و یا تقابل بکنیم. نه تسلیم که معنا ندارد، میتوانیم تقابل بکنیم، اما جاهایی که لازم است، باید تعامل بکنیم، چه لزومی دارد که یا تسلیم یا تقابل.
قدرت جمهوری اسلامی طوری است و امتحاناتش هم داده است. این مقدمهای که من احساس میکنم، سیاست اتخاذ شده، را سیاست مطلوبی نمیدانم.
اما در برنامههایم از بهترین کارشناسها دعوت کردم، از بهترین نیروها با سابقه طولانی کار و تلاش در بخشهای مختلف نظام دارند، با من کار میکنند، چه در بخشهای سیاست خارجی و چه بخشهای داخلی. لذا اینجا کاملا اولین کسی هستم که برنامههایم را دادم. سه تا بیانیه داشتم، بیانیه اولم در رابطه با احیای برنامهریزی و مدیریت. برنامهریزی و مدیریت اصلا مغز کشور است و نمیدانم دوستان محترم با چه تحلیلی رسیدند که برنامه و مدیریت را به هم زدند و با این همه پول و اموال و پول نفت بی سابقهای که در اختیار ما بود، اوضاع ما به این صورتی است که میبینیم.
من مجلسی طولانی هستم، میدیدیم که چقدر نقش خوبی این مدیریت و برنامهریزی برای اشراف و نظارت و کنترل داشت، حتما نقصهایی هم داشت، اما مدام با اینها کار میکردیم و میدیدیم که چه نقشی دارند. یا همین شورای پول و اینها که همه حذف شدند و هیچ کاره شدند و همه اینها رفتند و متمرکز شدند در ریاست جمهوری. یعنی اصلا وضع پولی به همین صورتی شد که میبینیم.
اگر من رای بیاورم، اولین کاری که میکنم، احیای برنامهریزی و مدیریت و شوراها را تقویت میکنم. مخصوصا اینکه حیاتی هستند و لازم است، مثل شورای پولی که باید بانکها به آن نیاز دارند و مجبور نباشند هر جور دستور دادند، اینها ناگزیر نشوند و عمل بکنند. این همه اموال و پول داده بشود، برای کارهای بازده که اصلا خودش یک داستانی دارد که وقتش نیست.
بیانیه دومی که دادم سهام نفت است. سهام نفت هم کاملا روشن است که نفتی که صادر میشود و در اختیار دولت است، نفتی که استخراجش پنج دلار میشود، پرداخت میشود و صندوقی که تعیین میشود و کارهایی که تنظیم میشود، درآمد این را در سراسر کشور و خارج به ایرانیها پرداخت بشود.
اولین برکت این کار، این است که با سرعت انجام میشود.بیمه درمانی انجام میشود و یک هزینه رسمی برای ۱۸ سال به بالا داریم. برای اینها بیمه تحصیل اضافه کردم که به حساب دبیرستان به تشخیص کارشناسها بریزند، دو برابر هم ما به حسابشان میریزیم وقتی که دیپلمشان را گرفتند و دانشجو شدند که میدانیم که چقدر خانواده و بچهها مشکلات دارند، کاملا یک پولی دارند که حتی در دوره دانشگاهی آنها ارشد و همه اینها مبلغی که دادیم دو برابر روی آن بدهیم که حتی یکی هم که ترک تحصیل کرد، آن هم بتواند پولش را بگیرد. با همین درآمدی که الان داریم و نفت پایین آمده است، رقم خوبی است و من مطمئن هستم که با سیاست معتدل عمل کنیم و کشورهای اطراف مان که اینقدر وضع بدتر شده و روابطمان تیرهتر شده، از جمله عربستان و دیگران که نفتخیز هستند، قطعا میتوانیم تحرکات و همکاریهایی با هم داشته باشیم.
بیانیه سوم من هم حقوق شهروندی است، اصلا انقلاب تکیه کرده است به آزادی مردم،تکیه کرده به حقوق مردم، تکیه کرده که این انقلاب مربوط به همه شماست. قومیت اثری ندارد. مذهب اثری ندارد. جنسیت اثری ندارد. ایران متعلق به همه ملت ایران است،چون ایران متعلق به همه ملت و ایران متعلق به همه آنهاست. یک سلسله قوانین و حقوق شهروندی برای همهشان رعایت بشود. از همه نیروها استفاده بشود و از توان همه استفاده بشود. آزادیهای مشروع داشته باشند. دانشگاهیها به یک صورت دانشجو به یک صورت کارگرش و معملش همه اینها تقریبا حرمتشان شکسته شده است. به معلمین در یک دوره اهانتهایی شد که هیچ وقت چنین اهانتهایی به آنها نشده بود، لذا حقوق همه اینها رعایت بشود، آزادیهای مشروع دارند. نکته نظراتشان را میگویند و رعایت قوانین مسلم خواهد شد و این هم در چارچوب قانون اساسی و حقوق شهروندی رعایت بشود. در بخشهای مختلف که در رابطه با مطبوعات باشد، چه در رابطه با آزادی مطبوعات باشد آن هم با خط قرمزهایی که بارها من اشاره کردم و گفتم. نقد و انتقاد باشد، ازخود من که رییس دولت اگر شدم که هرگونه انتقادی بخواهند بکنند، میپذیریم و حتما من شاکی کسی هم نخواهم شد و نمیگذارم که زیر مجموعه من اصلا شاکی کسی باشد، حداکثر جواب میدهیم.
ارسال نظر