زودتر از این‌ها باید می‌آمدم کن

حامد بهداد ۳۶ ساله، متولد مشهد است و در دوران دانشجویی و اقامت در تهران، رو به بازیگری آورد. او در سومین فیلمش، بوتیک در نقش یک جوان معتاد و رفیق‌باز، خوش درخشید و فیلم به فیلم توانایی‌های خودش را به رخ سینمای ایران کشید. هنر او، بازی در نقش‌های با برون‌ریزی زیاد و اگزجره است. در کنار توانایی‌های بهداد، روحیه خاص او هم مثال زدنی است. او میل فراوانی به متفاوت بودن دارد و با اعتماد به نفسی بالا خودش را بدون رودروایستی، یکی از بهترین بازیگران سینمای ایران معرفی می‌کند. او این بار به دلیل حضور در آخرین فیلم بهمن قبادی به کن رفت و در حالی که روی فرش قرمز سر از پا نمی‌شناخت، می‌گوید که حضور در کن هیجان زده‌اش نکرده، چون بیشتر از این‌ها حقش است! گفت‌و‌گوی خبرنگار سایت «سینمای ما» را با بهداد در کن بخوانید:

آقای بهداد، این اولین حضور شما در فستیوال کن است. چه احساسی دارید؟

هیجان زده‌ام نمی‌کند. باید قبلا اتفاق می‌افتاد‌، خیلی قبل‌تر. من بازیگر قوی‌ای هستم. باید به سینمای بین‌المللی راه پیدا می‌کردم. عمری است، دلگیر از کارهایی که اتفاق نیفتاده و باید می‌افتاد، هستم.‌ این هم یکی از همین موارد است.

یعنی برای شما این یک اتفاق بدیهی بود؟

آره! مثلا یک تیم فوتبال باشگاهی رو در نظر بگیر، یک بازیکنش دیده می‌شه و به باشگاه بهتر می‌ره و بعد به دسته بهتر و شاید هم روزی به تیم ملی بره، ‌این یک حرکت طبیعیه و من لیاقتش رو دارم.‌این حرکت باید زودتر از‌ اینها اتفاق می‌افتاد.

همکاری با بهمن قبادی رو چطور می‌بینی؟

راضی‌ام و خوشحال.

چطور شد که کار با بهمن قبادی را انتخاب کردی؟ سینمای بهمن با فیلم‌هایی که تو تا حالا کار کرده بودی خیلی متفاوت است. آگاهانه ‌این نقش را انتخاب کردی؟

بهمن سینمای متفاوتی دارد، چون شبیه دیگران فکر نمی‌کند. من هم آگاه بودم که کار با بهمن متفاوت است، اما آدم باهوشی بودم که از بین‌این همه پیشنهاد کاری به بهمن جواب دادم. دلم می‌خواست با یک فیلم‌ساز بین‌المللی همکاری کنم‌.

فیلم با‌ این که خط داستانی مستقیمی‌ داره، فضای مستندش را حفظ کرده. مستند داستانی کار کردن چطور بود؟ تجربه جدیدی بود؟

نه، من قبلا هم مستند داستانی کار کرده بودم. ولی در فیلم قبادی همه چیز واقعی بود. همه آدم‌ها، لوکیشن‌ها، همه و همه چیز واقعی بود. من تنها بازیگر حرفه‌ای بودم، من هم باید بازی می‌کردم و هم باید بازی نمی‌کردم تا فضای مستندگونه فیلم حفظ بشه.

دقیقا و همین موضوع هم به نظر من وجه تمایز ‌این نقش از نقش‌های دیگه‌تو است. در‌این نقش البته بسیار با انرژی ظاهر شدی، اما بازی نکردی. حتی صحنه‌های داد و بیدادت هم طبیعی جلوه می‌کنه. قبادی کمکت کرد که به‌این اجرا برسی؟

ببین کارگردان پشت دوربین است؛ مثل مربی تیم فوتبال که کنار زمین‌ایستاده. هرچقدر هم که خوب باشه، اما نمی‌تونه گل بزنه، پس چی کار می‌کنه؟ بهترین بازیکنش را به عنوان کاپیتان انتخاب می‌کنه تا بازی رو هدایت کنه. کار ما هم به همین صورت بود. همه نابازیگر و غیرحرفه‌ای بودن. بهمن من رو مثل کاپیتان فوتبال به جلوی دوربین فرستاد تا نابازیگر‌ها و خودم رو هدایت کنم. ببین‌، این خیلی سخته که تو هم بازی نکنی که فضای مستند گونه فیلم حفظ بشه و هم بازی بکنی تا بازیگرای دیگر فیلم را هدایت کنی.

حامد! فیلم رو در هفده روز گرفتین. چطور ‌این قدر سریع؟

بهمن می‌خواست که بکر بودن موضوع حفظ بشه. یعنی به «فیلم بازی» کردن عادت نکنیم تا فضای مستند فیلم رو از دست ندیم. برای رسیدن به این هدف باید خیلی فشرده و سریع، فیلم می‌گرفتیم.

با بهمن باز هم همکاری می‌کنی؟

آره. الان درگیر پروژه ۶۰ ثانیه هستیم که قراره در آلمان و مراکش فیلمبرداری بشه.

حامد جان بیشتر از پنجاه کشور جهان فیلم را برای پخش خریدن، فیلم در دنیا به نمایش در خواهد اومد. چقدر برات مهم است که فیلم در‌ ایران هم به نمایش دربیاد؟!

اول مملکتم، دوم مملکتم، سوم مملکتم، بعد بقیه جهان.