طبیبیان مهمترین چالش رییسجمهور آینده در حوزه اقتصاد را تشریح کرد
بازگرداندن انضباط به دولت و بودجه
محمد طبیبیان، معاون اسبق سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور از کاندیداهای ریاستجمهوری خواست نقاط قوت و ضعف اقتصادی دوران تصدی خود را اعلام کنند. به گفته وی، مهمترین چالشهای رییسجمهور آینده در حوزه اقتصاد این است که چه دولتی طرفدار نظم و انضباط مالی است تا بتواند بودجه دولت را سر و سامان بدهد؛ مسلما یک دولت به هم ریخته نمیتواند نظم و انضباط را به دولت برگرداند. معاون اسبق سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در گفتوگویی با ایلنا افزود: ضمن احترام به همه مسوولان فعلی و مقامات گذشته که در این انتخابات کاندیدا هستند، به عنوان یک شهروند توصیه میکنم حرفهای کلی و شعارهایی را که در آن ابهام وجود دارد مطرح نکنند.
طبیبیان یادآور شد: در سالهای گذشته همواره با این مشکل روبهرو بودیم که کاندیداها حرفهای کلی زدند. اگرچه در همه جای دنیا خاصیت سیاستمداران این است که حرفهای کلی میزنند که ممکن است آن را عملی نکنند و از مردم معذرتخواهی کنند، اما این یک درجه بهتر از سیاستمداران ما است که کلیگویی میکنند، اما بعد هنگام عمل و پاسخگویی آن را به هر طرف که بخواهند میچرخانند.
وی با ذکر این مثال که همواره شعار حمایت از تولید از سوی کاندیداهای ریاستجمهوری مطرح میشود، گفت: اما هنگام عمل میگویند ما طرفدار آن بخش خصوصی هستیم که دنبال سود نباشد!
وی ادامه داد: در مورد عدالت یا تعامل با دنیا یا ریشهکن کردن فساد و موارد مشابه نیز هیچگاه مصداق مشخص تعیین نمیشود. مثلا میگویند به دنبال شکوفایی و بالندگی تولید و ایجاد عدالت هستیم. آنقدر این شعارها کلی است و کسی نقیض آن را اعلام نمیکند که به قول «پوپر» غیرقابل ابطال است.
وی با بیان اینکه کاندیداهای ریاستجمهوری باید نقاط قوت و ضعف دوران خود را به مردم اعلام کنند، بیان داشت: موسوی باید بگوید چه کارهایی در دوران تصدی ایشان انجام شده که به دلیل جنگ اجتنابناپذیر بوده یا چه کارهایی باید میشد که انجام نشد. همچنین احمدینژاد باید این جسارت را داشته باشد که طی یک نقادی سنجیده با دلایل و شواهد کارهای دوران خود را به مردم بگوید. نقاط قوت دوره خود را با شواهد مطرح و تعیین کند چه تصمیماتی نباید میگرفت که بر اتخاذ آن اصرار کرده است.
نقد خود شهامت میخواهد
وی با تاکید براین نکته که یک سیاستمدار باید اقدامات خود را بر اساس منافع ملت اتخاذ کند، عنوان کرد: رییسجمهور دولت بعدی باید ببیند که مردم ایران چه نفعی از اقدامات و تصمیمات و سخنان و مواضع او به دست میآورند و چه هزینهای پرداخت میکنند. گاهی مواقع شاید بهتر باشد رییسجمهور خون جگر بخورد و حرفی را نزند که به نفع مردمش نباشد والا مطرح کردن مسائل کلی هنر نیست. شایسته است کسی که میخواهد اهرم قوه مجریه را در دست بگیرد قدرت، قوت و شهامت داشته باشد که خود را نقد کند. طبیبیان خاطرنشان کرد: نقد از خود برای رجل سیاسی ویژگی بسیاری خوبی است. کسی که در مقام مورد انتقاد قرار گرفتن طفره میرود یا موضوع را تغییر میدهد، قابل اعتماد نیست.
نسخهای برای اقتصاد
وی درباره داشتن بینش اقتصادی کاندیداهای ریاستجمهوری در حوزه اقتصاد نیز گفت: دو ضعفی که جامعه و دولتها از گذشته تاکنون با آن مواجه بودند، عدم وجود پارادایم است، زیرا وقتی پارادایم مشخصی نداشته باشید، نمیتوانید حتی در تحقیقات علمی به نتیجه برسید. در اقتصاد هم همین است؛ وقتی دیدگاه نداشته باشید، نمیتوانید جلو بروید.
وی ادامه داد: نمیتوان گفت طرفدار بخش خصوصی هستیم، اما بخش خصوصیای که دنبال منافع خود نباشد، طرفداران این نوع ایدهپردازی ساختار ذهنی ناهمخوان دارند. برای مثال مگر میشود موافق تجارت خارجی باشیم اما نتوانیم روابطمان را با جهان برقرار کنیم؟
طبیبیان با اشاره به اینکه بعضی از این گرفتاریها در کشور ما یکصد ساله است، تصریح کرد: نکته بعدی عدالتخواهی و آزادیخواهی است. عدالتخواهی را در سالهای اخیر کسانی به کار بردند که مدافع دولت تحکمگرا بودند، در صورتی که عدالت مفهومی است که به دنبال جامعه بسامان است، زیرا افرادی که حتی عادل هم نباشند، ناچارند در جامعه عدالت محور به عدالت تن در دهند.
وی تاکید کرد: بنابراین کاندیداهای ریاست جمهوری باید مشخصا به مردم بگوید منظور از عدالت چیست. در چنین فضایی برای داشتن سیستم عادلانه قاعدههایی نیاز است که آزادی جزء اصلی آن است.
قانونگرایی و التزام به قوانین
محمد طبیبیان در ادامه درباره قانونمداری و التزام به قانون گفت: ابتدا باید تعریف قانون روشن شود و بعد صحبت از قانونگرایی کرد. اگر مجلسی که خوب و شریف هم هست قانونی بنویسد که برمبنای آن گفته شود مثلا مردم باید حتما یک متر بالاتر از سطح زمین حرکت کنند، این قانون نیست. مسلم است که این قانون غیر قابل اجراست و باید زیرپا گذاشته شود.
وی ادامه داد: بنابراین باید قانون ویژگیهای خاصی داشته باشد. قانون باید ابتدا بر مبنای یک قانون اساسی باشد که در آن حقوق اساسی مردم در آن قید شده باشد. حقوق اساسی حقوقی است که هیچ قانون دیگری نتواند آن را نقض کند. اگر قانونهایی نوشته میشود که خلاف حقوق مردم است، قانون نیست.
وی با اشاره به اینکه تجربههای زیادی از نقض قوانین وجود دارد، یادآور شد: در اقتصاد هم همین است. قوانین اقتصاد باید برمبنای مبانی علم اقتصاد تدوین شوند. نمیتوان نرخ بهره را بر اساس دستور پایین آورد. این در شرایط اقتصادی کشور ما قابل اجرا نیست. دیدید که همه اقتصاددانها تذکر دادند که چنین کاری جواب نمیدهد، اما گوش ندادند و نتیجه این شد که امروز میبینید. این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: قوانین برنامه باید تابع ویژگیهای علمی باشد؛ اینگونه نیست که مثلا یک جدول تدوین شود که مثلا باید نقدینگی سالی ۲۰درصد کاهش یابد یا تورم باید به زیر ۱۰درصد برسد. معلوم است که این قابل اجرا نیست.
وی عنوان کرد: قانون وقتی در درون خود سازگاری نداشته باشد، طبیعتا یک بخش، بخش دیگر را نقض میکند. بنده به اینکه چرا دولت قانون برنامه را اجرا نکرد، کاری ندارم. پرسش این است که چرا برای عدم اجرا به کمک مجلس نسبت به اصلاح قانون اقدام نشده است و فراتر از آن اینکه سوالم این است که چرا دولت اقداماتی انجام نداد که حقوق مردم از جمله آزادی اقتصادی پایدار شود یا چرا دولت اقداماتی نکرد که کشور پیشرفت کند و جایگاه مردم ایران در جهان بالا برود؟ اگر ادعای خلاف آن میشود نیز ضروری است با شواهد و آمار عینی اثبات شود.
به گذشته و آینده فرار نکنیم
وی با اشاره به اینکه این روال از گذشته هم وجود داشته که برای اصلاح قانون اصلاحیه به مجلس ارسال شده، گفت: در گذشته هم دولتهایی داشتیم که در میانه راه اجرای یک قانون مثل بودجه متوجه میشدند که شرایط تغییر کرده است و اصلاحیه به مجلس میبردند. طبق قانون اساسی موجود هیچ کس ورای قانون نیست. باید قانونی که از مجلس بیرون میآید، ابتدا در جهت تحکیم آزادیهای مردم باشد و تناقضها و گرفتاریهایی که سبب میشود این آزادیها به چالش بیفتد را نداشته باشد.
طبیبیان عنوان کرد: در این راستا بنده شخصا اعتقادی به سند چشمانداز ندارم. چون نمیفهمم چه معنایی دارد. چگونه میتوان گفت که میخواهیم چند سال آینده از بقیه بالاتر باشیم؟ مگر بقیه کشورها ثابت ایستادهاند؟
او تاکید کرد: ما ایرانیها گرفتاری که داریم این است که یا میخواهیم به گذشته فرار کنیم یا به آینده؛ چرا درباره حال صحبت نمیکنند. من به برنامههای توسعهای اعتقاد دارم اما این برنامهها مربوط به حال است. در حال حاضر مسائلی همچون تورم، بیکاری، فقر، فساد اداری و رانتخواری وجود دارد که باید آنها را حل کرد. اینکه دولت تا پایان سال آینده کلی مسائل دارد و راهحل ندارد این چالش اصلی است نه این که بیست سال آینده میخواهیم چه کار کنیم.
طبیبیان در پایان گفتوگوی خود گفت: شاید لازم باشد که ما به عنوان شهروند نیز ایده و برداشت خود از کاندیدای ایدهآل را روشن و مشخص کنیم. در این مورد رجحانهایی نیز در گذشته توسط مردم اظهار شده است. برای مثال، خاتمی در دو انتخاب قبلی رأی بیسابقهای داشتند، پس معلوم است که ویژگیهایی داشته که مردم پسندیدهاند؛ برای مثال آراستگی ظاهر و باطن، وجهه انسانی و محبتآمیز. وی چهرهای بود نماینده فرهنگ و اصالت یک ملت. به مردم جهان نشان داد که طرفدار صلح و آرامش و نماینده مردمی با تمدن و فرهنگ است. او در سخنان خود انسانیت انسانها را خطاب قرار میداد و آنها را هوشیار میکرد. هاشمی هم به دلیل داشتن هوش و درایت مدیر شاخصی بود و توان این را داشت که کشور را از بحرانها به سلامت بیرون ببرد، توان طراحی و اجرای کار های بزرگ و سازندگی را داشت و میتوانست با افراد متخصص کار کند و در جهان رجلی محترم و قابل اتکا به حساب میآمد که وزنه او بر تصمیمات اثر داشت؛ بنابراین بر اساس تجربه سالهای گذشته میتوانیم جمعبندی کنیم که از یک رییسجمهور جدید چه میخواهیم و به کمتر از آن نیز رضایت ندهیم.
ارسال نظر