به جای مقدمه:
۱ - راست می‌گوید ده نمکی، او که برای پول درآوردن به سینما نیامده. اگر می‌خواست پول در بیاورد، هم امکانش را داشت، هم روابطش را و هم هر چیز دیگری که لازم است.

2 - بعضی‌ها انگار دوست دارند ده نمکی را به یک آشوب طلب بنیادگرا تقلیل بدهند. اما او حالا جزئی از جامعه هنری ایران شده و هر سابقه‌ای که داشته و نداشته در امروزش چندان مهم نیست.
۳ - ادعای ده نمکی زیاد است، خودش را هم خیلی جدی می‌گیرد. حواسش هم نیست که چرا بعضی‌ها از او دل چرکینند، این فقط مختص او نیست، خیلی‌ها این جوری‌اند. لازم است مثال بزنیم؟
4 - خیلی‌ها به فروش 4میلیاردی اخراجی‌ها حسادت می‌کنند، همین!
۵ - فروش میلیاردی یک فیلم در سینمای بی‌رونق ایران را به فال نیک می‌گیریم.
6 - جومونگ هم پرطرفدارترین سریال تلویزیون است. پس چرا کسی جلوی آن قد علم نمی‌کند؟ حواستان هست کجاییم و چه می‌خواهیم؟


هنر اخراجی‌ها
هنر «اخراجی‌ها» در عبورنکردن از خطوط قرمز است. چرا که اگر کسی حدود این خط قرمزها را نشناسد، فیلم او یا توقیف می‌شود یا بخشی از مخاطبان خود را از دست می‌دهد. اما بررسی مخاطبان این فیلم نشان می‌دهد که «اخراجی‌ها» همان‌قدر که در شهرهای مذهبی مانند قم و مشهد مخاطب داشته است در شهرها و مناطق دیگر نیز تماشاگر دارد.
این فیلم از نظر اجتماعی، قشرهای مختلف را به سینماها کشاند و از نظر اعتقادی نیز سری جدیدی از مخاطبان را وارد سینما کرد. مخاطبانی که شاید به نوعی بتوان از آنها به مخاطبان خاموش سینما تعبیر کرد. از منظر قومیتی نیز اگر فردی حفظ احترام قومیت‌ها را بلد نباشد، برای او بازخورد خواهد داشت. اما در «اخراجی‌ها» این اتفاق نیافتاد و این مساله نشان داد که این فیلم با شناخت و رعایت حساسیت‌های جامعه و با بازی با خطوط قرمز موضوعی را مطرح می‌کند که به دل مخاطب می‌نشیند.
شاید هنوز زمان آن نرسیده باشد که درباره لایه‌های زیرین یا بخش‌هایی از فیلم که مخاطب به آن می‌خندد صحبت کنم. اما باید به آن‌هایی که معتقدند این فیلم خطوط قرمز را زیرپا گذاشته و امکانی ویژه برای ساخت آن فراهم شده است، بگویم که کجای دنیا صحبت‌کردن علیه دشمن گذشتن از خط قرمز است؟ آیا غیر از این است که تمام شوخی‌ها و شعارهای این فیلم علیه دشمن بوده است، تازه دیگران برای ساخت این‌گونه موضوعات پول هم می‌گیرند، اما ما بدون هیچ‌گونه رانت و کمکی این کار را انجام دادیم.
اولین فیلم مستقل دفاع مقدس
«اخراجی‌ها» اولین فیلم تاریخ دفاع مقدس است که بدون حمایت بخش دولتی ساخته می‌شود و ما برای ساخت این فیلم‌ها به هیچ عنوان از وام یا حمایت ویژه‌ای برخوردار نبوده‌ایم. آیا غیر از این است که تا چندی پیش بسیاری شعار می‌دادند که باید اقتصاد سینما خودگردان باشد و از لحاظ اقتصادی از آن حمایت نشود. پس چرا حال که این فیلم به این مرحله رسیده این افراد این نکته را نادیده می‌گیرند؟! مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی هم حمایتی نداشت، بلکه شریک بود و با سود شراکت در «اخراجی‌ها ۱» چندین فیلم ساخت. در مورد فیلم دوم هم مرکز گسترش ۱۵‌درصد مشارکت داشته و من به شخصه مخالف لغو این شراکت بودم، چراکه قصد داشتم از محل فروش این فیلم، مرکز موفق به ساخت فیلم‌های دیگری شود.


نیامده‌ام تا روشنفکرها برایم کف بزنند
مسلما به هیچ‌کس باج نمی‌دهم و قطعا برای این وارد سینما نشده‌ام تا حرف‌هایی را مطرح کنم که روشن‌فکرها برای من کف بزنند. من حرف‌های نسل خود را بازگو می‌کنم. در این راه هم دست هرکس را که به من کمک کرد می‌بوسم و معتقدم که منتقدان هم حق انتقاد دارند. اما چرا این افراد به شعور مخاطب توهین می‌کنند؟ آیا غیر از این است که آنها بعدا هم با این مردم کار دارند؟ همان عده‌ای که در روزنامه‌های خود به شعور مخاطب توهین کردند و گفتند سطح سلیقه مخاطب پایین است، در روزنامه خود به دنبال تیراژ بالاتر هستند! پس چگونه از من سینماگر می‌خواهند که به‌دنبال مخاطب نباشم؟ باید بگویم که از نقد ناراحت نمی‌شوم، اما از دوستانی که شعارهای آنها با حرف‌شان یکی نیست دلگیرم. آن‌هایی که می‌گفتند حاضریم جان خود را بدهیم تا مخالف ما حرفش را بزند. چرا اکنون حاضر شده‌اند که جان خود را بدهند تا مخالف آنها حرف نزند؟
محتاج نان سینما نیستم
اگر قصد پول درآوردن داشتم، راه‌های آسان‌تر فراوانی وجود داشت. سینما شغل من نیست و بیش از آن‌که از سینما درآمد داشته باشم در آن هزینه می‌کنم. درحال حاضر مدت 15 سال است که مشغول پروژه‌ای شخصی هستم و دایره‌المعارف اسرا را تدوین می‌کنم. تاکنون نیز هیچ یک از بخش‌های دولتی از آن حمایت نکرده‌اند، لذا مطمئنا اگر درآمدی هم از سینما داشته باشم مطمئنا در همین راه خرج می‌کنم. ضمن آن‌که معتقدم در نظر گرفتن انگیزه‌های مادی برای ساخت یک فیلم هم اشکالی ندارد. اما به هرحال این که بخواهم بگویم سینما منبع درآمد من است و محتاج نان آن هستم، درست نیست. سینما برای من ابزاری است تا به واسطه آن دیدگاه‌هایم را بیان کنم. حال اگر این امر سودآور بود که چه بهتر و اگر هم سودآور نبود من حاضرم تمام هزینه‌های آن را بپردازم.
حرف‌های ۲۰ ساله من
در این فیلم حرف‌هایی را به تصویر کشیده‌ام که از بیست‌سال پیش در دلم مانده بود. داستان افرادی که هیچ‌گاه به جنگ نرفتند و ماندند تا پست‌ها را اشغال کنند. اکنون نیز این افراد خود را در فیلم می‌بینند و به همین دلیل است که به آن معترض هستند. این فیلم بحث افرادی است که هیچ‌گاه پا به جبهه نگذاشتند و مردم هم آنها را به خوبی می‌شناسند، افرادی که اکنون هم القابی را به یدک می‌کشند. مردم از تظاهر متنفرند و من در این فیلم به افرادی که بارها و بارها در رسانه‌ها، جنگ را زیر سوال برده‌اند، جواب داده‌ام. این فیلم به‌رغم مضمون طنزش پیام و حرف‌های جدی‌ دارد و به هیچ عنوان فیلم لودگی نساخته‌ام. آنها که به این فیلم و سطحی بودن شوخی‌های آن معترض هستند، چرا به فیلم‌هایی که صحنه‌های متعدد رقص دارد معترض نمی‌شوند؟


زدم توی خال
منتقدان و روشنفکران بسیارخوب این فیلم را درک کرده‌اند و نقدهای آنها به شکل درستی صورت می‌گیرد. چراکه آنها فهمیدند که «اخراجی‌ها» به خال زده است و با زبان طنز حرفی جدی می‌زند. آنها بدرستی دریافته‌اند که طنز در این فیلم به جای سرگرمی در خدمت ایدئولوژی و اعتقاد قرار گرفته است و در این میان عده بسیاری مورد این هجمه قرار گرفته‌اند و به همین دلیل است که اظهار ناراحتی می‌کنند.
براساس مثنوی معنوی فیلمنامه می‌نویسم
الگویم در نگارش فیلمنامه‌ مثنوی معنوی است که مفاهیم عمیق را به شوخی می‌کشد و بعد در نهایت به نتیجه‌گیری اخلاقی می‌پردازد. حال چگونه است که هیچ‌گاه کسی نمی‌گوید که شوخی‌های مولانا دم‌دستی است، اما می‌گویند که شوخی‌ها و طنز «اخراجی‌ها» این‌گونه است؟ اگر دوستان سواد دارند، تک‌تک دیالوگ‌های این فیلم را مورد بررسی قرار دهند تا متوجه شوند که همه دیالوگ‌های این فیلم با منظور و معنادار طراحی شده است.
می دانم از کجا دردشان گرفته است
می‌گفتند که «اخراجی‌ها» لودگی دارد، اما سوال من این است که اگر لودگی قرار بود فروش داشته باشد و نشانه موفقیت باشد، ما سال گذشته هم چندین فیلم در این زمینه داشتیم اما لوده‌ترین فیلم‌هایی که از زیر دست آقایان روانه اکران شد چرا نتوانست حتی نصف «اخراجی‌ها» فروش داشته باشد؟ به همین دلیل من فکر می‌کنم این دوستان عزیر به طور کلی با پیام و مضمون فیلم مشکل داشتند، پس نشان می‌دهد این‌ها از جایی دیگری دردشان آمده است و آن هم پرداختن مضمون «اخراجی‌ها» به مسائل خاصی بود که تا امروز سینمای دفاع مقدس به آن متهم بود و امروز این سینما، به وسیله «اخراجی‌ها» در مقام پاسخگویی به این اتهامات بر آمده است.
این افراد زبان گزنده «اخراجی‌ها» را می‌فهمند اما باز هم چنین عداوتی با فیلم دارند. «اخراجی‌ها» در مسیر شوخی‌های سطحی قرار ندارد و تمام طنز «اخراجی‌ها» در مسیر مانیفست فیلم و هجو دشمن است.
می‌گویند من کارگردانی نکرده‌ام
برخی عنوان می‌کنند تورج منصوری، شریفی‌نیا و اکبر عبدی به نوعی نقش کارگردانی را هم به عهده‌ داشته‌اند؛ اگر این عوامل خوب هستند که هستند و همیشه و در هر کاری تاثیر می‌گذارند و ساخته شدن فیلم را به آنها نسبت می‌دهند، پس برای چه باز هم عده‌ای می‌گویند «اخراجی‌ها2» ضعیف است؟ هر زمان که بحث تخریب «مسعود ده‌نمکی» مطرح است، این اتهامات را مطرح می‌کنند اما چون نمی‌توانند از فیلمبرداری «تورج منصوری» ایراد بگیرند، از تجربه و دانش «محمدرضا شریفی‌نیا» ایراد بگیرند یا نبوغ و استعداد «اکبرعبدی» را زیر سوال ببرند، برای این که من را تخریب کنند می‌‌گویند که این فیلم را من کارگردانی نکردم و این افراد کارگردان بو‌ده‌اند، درحالی که من از تجربه آنها استفاده کردم تا فیلمی مناسب و استاندارد بسازم. وقتی هم قرار است فیلم را بکوبند، سراغ من می‌آیند!


به شعور مخاطب توهین نکنید
کسانی که این حرف‌ها را در مورد سطح مخاطب«اخراجی‌ها» می‌زنند می‌خواهم از آنها این سوال را بپرسم که چگونه است «فقر و فحشا» که هیچ شوخی در آن نیست یا صحنه‌های پورنوگرافی ندارد و فیلمی کاملا تلخ است، ده میلیون بار در اینترنت دانلود شد و باعث شد سینمای مستند مخاطب عام پیدا کند. دوستان شاید بگویند که موضوع «فقر و فحشا» ملتهب بوده است اما چرا برای سایر فیلم‌هایی که در این زمینه ساخته می‌شوند چنین اتفاقی نیفتاد؟
اصلا موضوع «فقر و فحشا» ملتهب بود اما چرا از «کدام استقلال؟ کدام پرسپولیس؟» چنین استقبالی به عمل آمد و تنها فیلم مستندی شد که به شبکه نمایش خانگی رفت و به اندازه فیلم‌هایی سینمایی فروش کرد. بنابراین این موضوع به نوع نگاه من به عنوان سازنده این آثار برمی‌گردد حالا می‌خواهد یک روز اجتماعی‌، یک روز ورزشی یا روز دیگری جنگی باشد.
بنابراین من فکر می‌کنم دوستان به جای این که از این موضوع و استقبال مردم عصبانی باشند، عصبانیت خود را کنترل و به مردم و شعور مردم توهین نکنند چرا که باید در همه شرایط به نظر مردم احترام گذاشت.