سرشار از شور و نشاط سینما

علیرضا مجمع

سازمانی در ایران که وظیفه‌اش بازگرداندن نخبه‌هایی است که از ایران مهاجرت کرده‌اند، نامه‌ای برای یک موسیقیدان ایرانی می‌فرستند به‌نام مجید کسرایی، اما نام اشتباها به آدرس یک خواننده لس‌آنجلسی که هم اسم مجید کسرایی است، می‌رود. این خواننده از همه‌جا بی‌خبر به ایران می‌آید و در فضای ملتهب سیاسی ایران اتفاقاتی می‌افتد که ماجراهای بانمکی را به وجود می‌آورد.

مکس شاید به دلیل موضوع حساس و جنجال‌برانگیزش قابل بحث باشد تا مواردی که از خود فیلم می‌شود اخذ کرد. با این حال یکی از بهترین کمدی‌های سینمای بعد از انقلاب را کارگردانی جوان به نام سامان مقدم ساخته است و از همه ظرفیت‌های یک فیلم کمدی نیز بهره برده است. هدف فیلم اما بسیار خوب طراحی شده است؛ اینکه با توجه به موقعیتی کمدی تماشاگر را به سمت بازگشت به ایران و در نهایت کار برای مردم این سرزمین سوق دهد. مجید کسرایی (مکس) می‌تواند نمونه‌ای از تمام آدم‌هایی باشد که به دلایل واهی از ایران خارج شده‌اند و کار و فعالیت در ینگه دنیا را به ماندن در اینجا ترجیح داده‌اند. می‌توان این پیام را بسیار شعاری تصور کرد، اما با همه این اوصاف فیلم توانسته است موقعیت‌هایی را تصویر کند که بدون اینکه به ابتذال کشیده شود، از پس خلق موقعیت‌های طنز و کمدی بربیاید. فیلم در جاهایی البته به سمت فانتزی می‌رود که این مساله در قالب یک فیلم کمدی قابل دفاع است؛ مثل صحنه موزیکال ابتدای فیلم که بعضی مسوولان در قالب شعر و اندکی حرکات موزون از موفقیت‌های خود در عرصه بازگرداندن مغزهای ایرانی از خارج از کشور می‌گویند. نکته دیگر در مکس نمایش فضای ملتهب سیاسی به زبان طنز و کمدی است که شوخی با گروهی از تندروها چاشنی این صحنه‌ها شده است. نکته مهم فیلم بازی فرهاد آئیش به نقش مکس است که با ظرافت تمام توانسته از پس ایفای نقش فانتزی بربیاید. مکس البته با توجه به توفیق بسیار خوب در اکران با بی‌مهری‌هایی از سوی مدیران سینمایی مواجه شد که باعث شد فیلم در بدترین زمان اکران یعنی فاصله بهمن‌ماه ۱۳۸۴ روی پرده برود. با این حال صف‌های طولانی‌ای که برای فیلم در جلوی سینماها کشیده شد، نشان از توفیق فیلم در نزد مخاطب عام دارد، همان‌طور که سامان مقدم در گفت‌وگویی گفت جایزه‌اش را از تماشاگر گرفت.

برای دیدن مکس خیلی نباید دنبال دلیل گشت. صحنه‌های جذاب کمدی فیلم هر بیننده‌ای را مجاب می‌کند که ولودر صفحه کوچک تلویزیون بارها و بارها فیلم را ببیند. به خصوص صحنه‌هایی که مکس روی صحنه با موزیسین ایرانی مشغول خواندن است، بسیار دیدنی و خنده‌دار است.