تورم 25درصدی نشانه مدیریت ناصحیح است

آمریکا می‌خواست بعد از جنگ ۳۳ روزه لبنان به ایران حمله کند

دنیای اقتصاد - برگزاری مراسم بزرگداشت آیت ا… مفتح به فرصتی تبدیل شد تا طی آن علی لاریجانی، رییس مجلس به انتقاد تلویحی از سیاست‌های اقتصادی دولت محمود احمدی‌نژاد بپردازد و تورم ۲۵درصدی در کشور را نشانه مدیریت ناصحیح بداند. این مراسم جمعه شب در مسجد قبا یعنی همان مسجدی که آیت ا… مفتح در آن سخنرانی می‌کرد، برگزار شد. وزرای امور خارجه، بازرگانی و اقتصاد، مهدی کروبی رییس مجالس سوم و ششم، جمعی از نمایندگان مجلس هشتم و شماری از شخصیت‌های سیاسی هم در این مراسم حضور داشتند. لاریجانی هم به عنوان سخنران اصلی این مراسم در عین حال به انتقاد از نظریه‌ای پرداخت که بین تورم و نقدینگی رابطه‌ای نمی‌بیند و گفت: اگر ما امروز در برخی امور نابسامانی داریم به خاطر آن است که از آنچه شهدای صدر انقلاب اسلامی پایه‌ گذاشتند، عبور کرده‌ایم و گاهی تصمیماتی خارج از آن گرفتیم که در نتیجه آن مشکلات اقتصادی به وجود می‌آید.

وی ادامه داد: به راستی چرا در کشور ما باید تورم ۲۵ درصدی وجود داشته باشد؟ ۲۵ درصد تورم نشان دهنده مدیریت ناصحیح است و همه ما باید تلاش کنیم آن را درست کنیم و تورم ۲۵ درصدی مدیریت خوبی نیست و نباید باشد و این فرمول دارد و اگر از راه آن وارد شویم مثل بقیه امور این تورم هم کاهش پیدا می‌کند، اما اگر کاری نکنیم، کاهش پیدا نمی‌کند و زیاد هم می‌شود.

لاریجانی گفت: ‌حالا هر چقدر فریاد بزنیم نقدینگی و تورم با هم رابطه ندارد، اما در واقع دارد، حالا شما نفی کنید. رابطه‌اش در آن است که تورم به وجود می‌آید و برای از بین بردن آن از راه‌های غیرمنطقی نمی‌شود اقدام کرد؛ چرا که علمای اقتصاد درکشور ما کم نیستند و راه پیشبرد این گونه امور هم به کارگیری روش‌های عقلانی است و تصمیمات غیرعلمی گرفتن همین مشکلات را ایجاد می‌کند.

لاریجانی گفت: وجه حکمت در نسل شهدای صدر انقلاب تا آن جایی که ما آنها را می‌شناختیم وجه غالب بود آنها حکیم و عقل‌گرا بودند و اداره امور فردی و اجتماعی را در پناه عقلانیت پیش می‌بردند و اگر امروز در کشور ما از آسیب‌ها دور ماند نتیجه همین تفکر است، اما اگر این پارادایم‌ را عوض کنیم ممکن است مشکلات دیگری به وجود بیاید و این در حالی است که روحانیت مسوولیت‌شناس بودند و منظومه‌ای از مسائل است که شخصیت رهبری این دسته از روحانیون را تعریف می کند.

لاریجانی در بخشی دیگر از سخنرانی خود به تحلیل اوضاع سیاست خارجی ایران پرداخت و گفت که آمریکا دیگر هوس حمله به ایران را در سر ندارد. وی برای تحلیل رفتار آمریکایی‌ها به کتاب اسرائیل و جنگ تمدن‌ها، نوشته جاناتان کوک انگلیسی اشاره کرد و گفت: در این کتاب که اخیرا منتشر شده است، جاناتان کوک انگلیسی که از سال ۲۰۰۲ در سرزمین‌های اشغالی زندگی می‌کرد، مجموعه‌ای از مسائل رصد شده علمی را مطرح کرده است. وی در این کتاب می‌گوید «آمریکایی‌ها در چند مرحله می‌خواستند با ایران درگیر شوند و این تهدید را از میان بردارند». اولین بار در جنگ عراق و در توضیح آن می‌گویند که آمریکایی‌ها چگونه با صدام وارد معامله شدند و وی را راضی کردند که در ابتدای انقلاب به ایران حمله کند و به همه کشورهای غربی گفتند به عراق امکانات دهند تا در جنگ با ایران پیروز شود و بر این اساس بسیاری از سلاح‌های شیمیایی که پس از ۲۵ سال آثارش همچنان باقی است، از کشورهای اروپایی به عراق رسید و این معلوم است همه آنها دست به دست هم داده‌اند، انقلاب ایران را از پای درآورند. و این اولین باری است که آمریکایی‌ها توافق کردند با جنگ انقلاب ایران را از پای درآورند، اما با حضور رهبری و روحانیت و فهم دقیقی که وجود داشت، مردم در صحنه ایستادند و جلوی این راه را گرفتند.

لاریجانی افزود‌: در این کتاب نویسنده دومین باری را که آمریکایی‌ها به سراغ ایران آمدند، بعد از حمله به عراق عنوان می‌کند به طوری‌که آمریکایی‌ها شروع به بهانه‌گیری‌هایی می‌کنند که درست است و از آن جمله مساله هسته‌ای بود که البرادعی را به ایران فرستادند و ادعای دخالت ایران در مسائل افغانستان و عراق یکی دیگر از این بهانه‌ها بود که جنجال‌های زیادی را درباره آن درست کردند و به‌دنبال فشار بین‌المللی بودند که اگر زمینه هست، اقدامی عاجل علیه ایران انجام دهند‌.

وی همچنین تاکید کرد: این نکات نقاط اوج رهبریت در ایران را نشان می‌دهد که برخی وقایع را به درستی و به موقع شناخت و توانست پاتک آن را در زمان به درستی به دشمن نشان دهد، چرا که آمریکایی‌ها آمده بودند ظرف چند ماه عراق را سامان بدهند و به سراغ ایران بیایند، اما آنچنان در آنجا ماندند که دیگر هوس اقدام نظامی به سرشان نزند.

لاریجانی با اشاره به مکالماتی که با یکی از طرف‌های اروپایی داشت، گفت: وی در سخنانش می‌گفت تنها فایده‌ای که حمله به عراق و افغانستان برای بشریت داشت این بود که دیگر کسی هوس نکند به کشور اسلامی حمله کند؛ چرا که طوری آمریکایی‌ها در افغانستان و عراق گیر کردند که چند مغنی می‌خواهند تا آنها را از چاه درآورد و این رهبری داهیانه می‌خواست که ایران را از چنین شرایطی در آورد و همین جوانه‌های تفکر اسلامی باعث شد که آمریکایی‌ها نتوانند آنچه را که تحت عنوان دموکراسی می‌خواستند، در عراق پیاده کنند.

لاریجانی در ادامه با استناد به‌موارد مطرح شده در کتاب مذکور گفت: یکی از زمان‌هایی که به عنوان زمان حمله حتمی آمریکایی‌ها به ایران عنوان شده است، پس از حمله صهیونیست‌ها در جنگ سی‌و سه روزه به لبنان است. تصمیم آنها این بود که سریعا مساله لبنان را حل کنند و بعد از آن به سراغ ایران بیایند. عجیب بود که چرا آمریکایی‌ها چنین اشتباهی کردند و چنان فشار عجیبی را در بیروت آوردند مثلا آمریکایی‌ها در یکی از مناطق بیروت که شیعه نشین بود بمب‌های

ده تنی می‌انداختند و این نشان می‌دهد که آنها آنچنان تحت فشار بودند که کارهایی خلاف عقل انجام می‌دادند، البته در زمان حمله به عراق هم از این اشتباهات کرده‌اند، چرا که این بمب‌ها نیمچه بمب اتمی بود و در مقابل علت‌های وجود چنین جنگی جای سوال‌های زیادی را مطرح می‌کرد؛ چرا که در آن زمان این موضوع مطرح بود که از آن جا که حزب الله دو اسیر اسرائیلی را گرفته است، این عملیات‌ها در قبال آزادی آن دو اسیر صورت می‌گیرد، اما اقدامات آمریکایی‌ها این فکر مسلط را از بین برد.

لاریجانی در ادامه گفت:‌ آن زمان در نزد مقام معظم رهبری در جلسه‌ای بودیم و ایشان اعلام کردند، برداشت من آن است که این طرح برنامه چند ماه قبلی داشت و ما در این باره شاهدی نداشتیم، اما بعدها مشخص شد همین گونه بود و در آن زمان رهبری فرمودند که الان زمان مقاومت است و همین استراتژی هم جواب داد. و بالاخره جنگ سی‌و سه روزه هم با تدبیر حل شد و این نشان می‌دهد که ایشان فکر معقول و معتقد و واقع‌گرای رهبران صدر اسلام را داشتند که با محاسبه و معنا عمل می‌کردند و تنها برای خدا عمل می‌کردند، این فکر زمینه‌های لغزش را از بین برد و به راحتی توانست در مقابل تفکرات التقاطی که اصالت فکری نداشتند، مقاومت کند و بدین ترتیب با مبانی اصیل و عقلانی روبه‌روی این جریان‌های فکری بی‌اصالت ایستادند. وی با اشاره به طراحی‌هایی که برای برهم زدن انقلاب ایران و درهم شکستن آن در زمان انقلاب بود، اظهارداشت: امروز آمریکایی‌ها بسیاری از این موارد را در کتاب‌های خود عنوان می‌کنند به طوری که در یکی از این مراکز که مرکز سیاست‌گذاری‌های ملی آمریکا است، میزگردی اجرا شد که یکی از سخنرانان آن زنی به نام هیلاری من بود که در آنجا اعلام کرد ایران به طور گسترده به عنوان کشوری استراتژیک و حائز اهمیت در جهان و منطقه مطرح است، از این رو باید تغییری بنیادین در برخورد با ایران انجام داد و باید با ایران وارد معامله بزرگ شد.

لاریجانی افزود: کاری به نوع معامله بزرگ آنها نداریم، اما این نشان می‌دهد ذهنی که دنبال انکار انقلاب اسلامی بود به جایی رسید که به فکر معامله افتاد و این نکته نشان می‌دهد که رهبران انقلاب اسلامی درست عمل کرده‌اند، من قصد غلو ندارم، چرا که به هر حال هر کسی دچار اشتباهاتی در حوزه تصمیم‌گیری می‌شود، اما تصمیمات استراتژیک در ایران بعد از انقلاب بسیار درست بود.

وی همچنین به نظریه‌های یکی دیگر از آمریکایی‌ها در این میزگرد اشاره ‌کرد و گفت: وی اعلام می‌کند که نزدیک به سه دهه سیاست‌های آمریکا مبتنی بر انزوای دیپلماتیک، فشار اقتصادی و سیاست نه چندان پرطرفدار تغییر رژیم در ایران، نه تنها با شکست مواجه شد، بلکه منافع آمریکا و هم‌پیمانانش در خاورمیانه و اروپا نیز به مخاطره افتاد، تنش موجود بین آمریکا و ایران یکی از دلایل اصلی و دائمی بی‌ثباتی در منطقه است به طوری که این تنش به شکلی فزاینده به یکی از عوامل خطرناک در رابطه با امنیت انرژی جهانی منجرشده است. از این رو مشاهده می‌شود چگونه در نتیجه سیاست‌های کورکورانه و غیرعملی آمریکا در قبال ایران موفقیت آمریکا در منطقه متزلزل‌تر و در حال حاضر در حادترین شرایط خود بعد از پایان جنگ سرد قرار گرفته است.