مارک توما
مترجم: مریم رمضان‌خانی، محمد سخنور
رکود چه مدت به طول خواهد انجامید؟ من در مورد پاسخ این سوال اطمینان ندارم، اما راجع به اینکه پس از آنکه رشد تولید افزایش یابد، بازارهای نیروی کار تا چه مدت به حالت عادی برنمی‌گردند می‌توانم پیش‌بینی‌هایی ارائه دهم. نرخ بیکاری و نسبت اشتغال به جمعیت از سال 1948، در دو شکل زیر نشان داده شده است.

همان طور که ملاحظه می‌کنید در جریان دو رکود اخیر، برخلاف رکودهای پیشین، نرخ بیکاری و نسبت اشتغال به جمعیت حتی پس از پایان رسمی رکود، کاهش می‌یافت. بهبود دیرهنگام بازار نیروی کار را می‌توان در شکل ۳ که نرخ بیکاری و نسبت اشتغال به جمعیت را از سال ۱۹۸۵نشان می‌دهد، به وضوح مشاهده کرد.
این حقایق نشان می‌دهند هنگامی که به پایان رکود رشد تولید می‌رسیم که هنوز به آن نرسیده‌ایم، باز هم مدت زمان قابل ملاحظه‌ای لازم است تا بازار کار بهبود یابد، البته اگر این رکود نیز مانند دو تجربه قبلی باشد، خاتمه کاهش رشد تولید به تاریخ تعیین شده توسط NBER برای پایان رکود بسیار نزدیک خواهد بود. اگر به دو کسادی اخیر توجه کنیم، مشاهده می‌شود که پایان رکود 1991 درمارس 91بود و با این وجود نرخ بیکاری 15 ماه به بعد، یعنی در ژوئن 92 به اوج خود رسید. هر چند پایان روند کاهشی نسبت اشتغال به جمعیت اندکی زودتر به وقوع پیوست، یعنی در دسامبر 91، ولی حتی همین نیز 9 ماه به طول انجامید (البته، روند کاهشی دیگری که اندکی طولانی‌تر است نیز وجود دارد. به خط قرمز درتصویر دوم نگاه کنید.)
همچنان که می‌بینید رکود ۲۰۰۱ در نوامبر ۲۰۰۱ خاتمه می‌یابد،‌ ولی با این حال بیکاری حدود ۲۰ ماه بعد در جولای ۲۰۰۳ به حداکثر خود می‌رسد. پایان روند کاهشی اشتغال به جمعیت نیز ۲۲ ماه بعد در سپتامبر ۲۰۰۳ اتفاق می‌افتد. به طور خلاصه:



هنگامی که رکود رسما خاتمه می‌یابد، به طور متوسط 5/17ماه طول می‌کشد تا بیکاری به حداکثر خود برسد و میانگین زمان خاتمه روند کاهشی نسبت اشتغال به جمعیت نیز حدود 5/15 ماه است. بنابراین اگر دو رکود گذشته را راهنمایی قابل اعتماد بدانیم، باید حتی پس ازپایان کاهش رشد تولید،‌ انتظار چیزی درحدود 5 فصل بیشتر تداوم مشکلات بازار کار را داشته باشیم.
ولی آیا گذشته، راهنمای قابل اعتمادی است؟ نمی‌توانم جوابی به این سوال بدهم، ولی تا آنجا که من می‌دانم دلیل مدت زمان اضافه‌ای که در طول دو رکود قبلی طول کشیده است تا اوضاع بازار کار بهبود یابد نامشخص است (تاخیر معمولا وجود داشته، ولی اخیرا طول آن به طور قابل‌توجهی افزایش یافته است).
یکی از دلایل آن می‌تواند افزایش ذخیره نیروی کار (Labor harding) به واسطه افزایش هزینه‌های آموزش و مواردی از این قبیل باشد. از آنجا که بنگاه‌ها در خلال رکود نیروی کار خود را ذخیره می‌کنند و سطح ظرفیت بیکار نیز افزایش می‌یابد، این امکان به وجود می‌آید هنگام آغاز روند بهبود بتوانند برای مدتی بدون افزایش نیروی کار یا حداقل بدون افزایش چشمگیر آن، تولید خود را افزایش دهند.
همچنین چون اشتغال کندتر از جمعیت و تعداد افرادی که دنبال کار می‌گردند، رشد می‌کند، طبیعی است که کاهش نسبت اشتغال به جمعیت، حتی مدتی پس از پایان دوران رکود ادامه یابد و اگر بنگاه‌ها بعد از آغاز دوره بهبود از تجهیزات کار - اندوز بیشتر استفاده کنند یا آنکه همان سطح تجهیزات پیشین را به شیوه‌ای کم کار- برتر (Labor intensive) به کار گیرند، رشد اشتغال حتی کندتر نیز خواهد شد. با این همه همان طور که اشاره کردم با وجود تحقیقات پرشماری که برای پاسخ به این پرسش انجام شد، دلیل قطعی تغییر رفتار بازار کار هنوز کاملا روشن نیست.