گفتوگو با فرجا... سلحشور، کارگردان سریال هفتمیلیارد تومانی یوسف پیامبر
میخواستم نقش یوسف را خودم بازی کنم
سریال یوسف پیامبر از جمله سریالهای پرحاشیه این روزها است. بحثهای شرعی و مذهبی از یک سو و بحثهای تاریخی و هنری از سوی دیگر مرتبا در رسانههای مختلف مطرح میشود و تقریبا هر هفته انتقاد یا اعتراضی به گوشهای از این سریال بسیار پر خرج تلویزیون مطرح میشود. با توجه به اهمیت این سریال در نگاه تاریخی و مذهبی به حضرت یوسف، بخشهایی از گفتگویی را که خبرگزاری فارس با کارگردان آن، فرجالله سلحشور انجام داده، انتخاب کردهایم که میخوانید.
چرا علاقهای به مصاحبه کردن ندارید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. منتظرم بخشهایی از سریال «یوسف پیامبر» دیده شود تا حرفی برای گفتن داشته باشم. این طور نباشد که هنوز مردم سریال را ندیدهاند و پاسخ بسیاری از سؤالهایشان را نگرفتهاند، در حالی که پاسخ اکثر شبهاتشان در خود سریال نهفته است و وجود دارد.
فکر نمیکنید اگر به برخی سوالات و شبهات سریعتر پاسخ داده نشود، ممکن است عدهای از بینندگان سریال را از دست بدهید؟
بنده فکر میکنم سریال «یوسف پیامبر» سیر صعودی خود را تا انتها حفظ کند و مطمئن باشید هرچه جلوتر برویم، سریال روانتر و جاافتادهتر خواهد شد.
در مورد اسرائیلیات مواردی مطرح شده است، اگر ممکن است به چند مورد از آن پاسخ دهید. به عنوان مثال ازدواج دو خواهر در شریعت اسلام حرام اعلام شده است و از آنجایی که ما معتقدیم دین خدا از آدم تا خاتم یکی است، بنابراین زمان حضرت یعقوب نیز این حکم جاری و ساری بوده است. بنابراین عدهای معتقدند حضرت یعقوب پس از فوت همسرش، خواهر ایشان را به همسری اختیار میکند. چه پاسخی بر این مدعا دارید؟
نظر مرحوم علامه طباطبایی و بسیاری از مفسرین با اینها موافق نیست. بسیاری از مفسرین و تاریخدانان ما معتقدند که در ادیان گذشته ازدواج همزمان با دو خواهر ممکن بوده است. ضمن این که آیه قرآن نیز بر این نکته تصریح میکند، بنابراین نمیتواند جزو اسرائیلیات باشد.
مورد بعدی فوت مادر حضرت یوسف(ع) است. عدهای معتقدند مادر حضرت یوسف(ع) فوت نمیکند و بعدها به همراه حضرت یعقوب و پسرانش وارد مصر میشود، در صورتی که در سریال شما مادر حضرت یوسف(ع) فوت میکند؟
بسیاری از مفسرین ما معتقدند که مادر حضرت یوسف فوت کرده است و خاله آن حضرت است که وارد مصر میشود. کما این که در فرهنگ اسلامی خاله مثل مادر است، چه برسد به آن که خاله همسر پدر نیز باشد.
شما در سریالتان حضرت یوسف(ع) را دو بار فروختید، اما موضوع فروش آن حضرت در تنها یک بار در قرآن بیان شده است، چه پاسخی دارید؟
بله، در قرآن یوسف فقط یک بار فروخته میشود کما این که خیلی مطالب مهم دیگر هم در قرآن بیان نمیشود. چرا که قرآن بنایش بر اطاله کلام نیست، قرآن به ذکر یک مثال اکتفا میکند و ما بخشی از اطلاعاتمان را باید از طریق کتب تاریخی تکمیل کنیم. به عنوان مثال در مورد برتری حضرت یوسف(ع) نسبت به برادرانش، هم حضرت یعقوب و هم حضرت یوسف چندین بار خواب میبینند که در تاریخ آمده است، اما در قرآن ذکر نشده است.
یکی دیگر از اشکالاتی که به فیلمنامه شما وارد میکنند، سن کم حضرت یعقوب هنگام تولد یوسف (ع) است، چرا که یعقوب سریال شما حدودا ۴۵-۵۰ ساله است، اما در برخی منابع نقل شده است که یعقوب (ع) در سنین پیری صاحب یوسف میشود و این سن گاهی تا ۹۰ سالگی هم ذکر شده است.
معمولا به این شبهات توسط آقای طاهری دامن زده میشود. منابع مطالعاتی ایشان اکثرا منابع خارجی غیر دینی بوده است، علیالخصوص رمانی به نام ژوزف که توسط شخصی به نام توماس نوشته شده است. این ادعا به هیچ وجه سندیت ندارد.
حضرت یعقوب هنگام ازدواج جوان بوده است یعنی حداکثر ۳۰ سال. بنابراین هنگام ولادت یوسف (ع) ۴۵ تا ۵۰ سال داشته است.
شما از آقای طاهری نام بردید. ایشان مدعی است که استخوانبندی فیلمنامه شما دقیقا با کتاب دوجلدیشان تفاوتی ندارد و این دو فقط در نازککاری متفاوتند. این ادعا تا چه حد صحت دارد؟
این ادعا به هیچ وجه صحت ندارد. البته ناگفته نماند فکر میکنم خود خداوند هم العیاذبالله استخوانبندی داستانش را از فیلمنامه آقای طاهری یاد گرفته است! چون اسکلت داستانی که در قرآن ذکر شده شبیه اسکلت کتاب آقای طاهری است. مسلما ادعای آقای طاهری را هر کسی در طول تاریخ میتواند مطرح کند، چرا که منبع همه داستانها یکی است. بنابراین همگی شبیه به هم هستند.
شما کتاب آقای طاهری را خواندهاید؟
اصلا و ابدا. من فقط یک بار جلد این کتاب را دیدهام. دقیقا به همین دلیل این کتاب را نخواندم که مبادا روزی به کپیبرداری از آن متهم شوم. در ضمن به خاطر تهمتی که آقای طاهری بارها و بارها به عنوان جاعل به بنده روا داشتهاند، در روز قیامت از ایشان نخواهم گذشت و در دنیا فقط به خاطر پدر بزرگوارشان میگذرم.
یکی از منتقدان فیلمنامه شما حضرت آیتالله سبحانی هستند. آیا فیلمنامهتان را به دفتر ایشان هم ارائه کردید؟
متاسفانه خیر.
آیا انتقادات ایشان را وارد میدانید؟
خیر. زیرا ایشان عنوان کردند من در سریال اسرائیلیات میبینم، اما مصداقی برای آن عنوان نکردند. مثلا ایشان ازدواج همزمان دو خواهر را رد نکردند، اما گفتند چرا این مورد در سریال نشان داده شده است. بنابراین مطلبی که صحت آن تایید میشود دیگر اسرائیلیات نیست، چرا که اسرائیلیات یعنی دروغ و تحریف.
آقای سلحشور اگر از اشکالات محتوایی که بگذریم برخی اشکالات تاریخی هم عنوان شده است. عدهای دکورها و صحنهآرایی را فاقد مولفههای تاریخی لازم برای بیان عظمت مصر عنوان میکنند. حتی اشکالات دقیقتری هم عنوان میکنند، از جمله اینکه میگویند میوه موز صد سال قبل از میلاد مسیح (ع) وارد مصر شده است در صورتی که حضرت یوسف سههزار سال قبل از میلاد میزیسته. شما در سریالتان از این میوه استفاده کردهاید، آیا روی مسائل تاریخی هم اشراف داشتید؟
ما تحقیق کردیم اما نه روی تاریخچه موز و نه تا این حد. تاریخچه موز ربطی به زندگانی حضرت یوسف(ع) ندارد و ما بنا را بر این گذاشتیم که نعمتهای خدا از قدیم موجود بوده است. این ایرادات به نوعی ایرادات بنیاسرائیلی هستند.
در مورد مسائل تکنیکی نیز ایرادات فراوانی مطرح شده است. از جمله اولین این انتقادها انتخاب بازیگران اصلی سریال است. به عنوان مثال از انتخاب خانم ریاحی برای ایفای نقش زلیخا انتقاد شده است و انتخاب خانم آسایش برای ایفای نقش قطام در سریال امام علی (ع) را هوشمندانهتر میدانند. فکر نمیکنید میتوانستید انتخابهای بهتری در بخش بازیگران سریال داشته باشید؟
من به دنبال بازیگری بودم که سن و سالی از وی گذشته باشد و چهرهاش هم بتواند گریم جوانی را بپذیرد و هم گریم پیری را. از تمام بازیگران موجود که چهرهشان مستعد این دو منظور بود تست گرفتیم که بهترین گزینه خانم ریاحی بود. ما از خیلی از بازیگران تست گرفتیم از جمله خانم طباطبایی، خانم گودرزی، خانم ریاضی و خیلیهای دیگر. نا گفته نماند که از خیلی از چهرههای جوانتر تست گرفتیم اما جواب نگرفتیم، چون با گریم جواب نمیدادند.
اتفاقا عدهای از بازی متوسط خانم ریاحی انتقاد میکنند و میگویند خانم ریاحی در آن سکانس معروفی که همه منتظر دیدنش بودند نتوانست چهره زلیخای مغرور، مستحکم و مدبر را به تصویر بکشد.
ببینید این روایتی که ما در این سکانس ارائه کردیم یکی از چندین روایت مختلفی بود که عنوان شده است. متاسفانه برخی تفاسیر صحنههای ناجوری از این رویداد نقل میکنند که اصلا قابل ذکر نیست. من اینها را قبول نداشتم و این تفسیری که نشان دادم را قبول دارم. اتفاقا بسیاری از علما با بنده تماس گرفتند و روایت نمایش داده شده را تایید کردند و گفتند این تفسیر بهترین نگاه به این حادثه بودهاست.
اتفاقا یکی دیگر از ایراداتی که به این سکانس وارد میکنند دیالوگ زلیخا است که به یوسف(ع) میگوید: «من میخواهم خودم را در اختیار تو بگذارم»، چرا که زلیخا یوسف را برای خودش میخواست نه این که بخواهد خود را در اختیار یوسف قرار دهد؟
زلیخا چه مقتدر باشد چه شکننده این عین آیه قرآن است که زلیخا میگوید من برای تو هستم و در قرآن بیان شده است که زلیخا به دنبال رسیدن به نفسانیات خودش بوده است، ضمن این که این مساله با بینش مذهبی ما هم در تضاد است. ما نمیتوانیم زن شوهرداری که به دنبال خیانت و گناه است را مثبت و مقتدر نشان بدهیم. این زن به دنبال هوای نفس خودش است، شاید بعدها تغییر کند اما در این مرحله به دنبال نفسانیات است و گناهکار است.
از نقش زلیخا که بگذریم انتقادات بسیاری متوجه نقش یوسف(ع) است. عدهای معترض هستند که چرا شما چهره یوسف را نشان دادید و ای کاش اجازه میدادید بکر بودن چهره یوسف(ع) و تصویری خیالی که هر کس از این چهره در ذهن دارد دست نخورده باقی بماند.
ما به روایات و دستورهای دین گوش میکنیم. در دین مقدس اسلام نسبت به نشان دادن چهره انبیای الهی هیچ منعی وجود ندارد و تنها به تصویر کشیدن چهره پیامبر اکرم(ص) و ائمه معصومین(ع) نهی شده است، کما این که در همین کشور خودمان قبلا دهها فیلم مذهبی که غربیها ساختهاند و انبیا را به بدترین شکل به تصویر کشیدهاند، نمایش دادهایم و هیچکس هم اعتراضی نکرده است.
اما قبول دارید که چهره یوسف(ع) یک چهره خاص است؟
ببینید قداستی که برخی از ما برای نشان دادن چهره انبیای الهی قائل میشویم بیشتر متاثر از نظرات شخصی و سلیقه مذهبی خودمان است. من گمان میکنم اگر چهره قهرمان یک فیلم نشان داده نشود تاثیر چندانی نخواهد داشت، چرا که بیننده نمیتواند با آن ارتباط برقرار کند.
یعنی شما با فیلم محمد رسولالله (ص) ارتباط برقرار نکردید؟
خیر. در این فیلم، با شخصیت محمد رسولالله به عنوان پیامبر عظیمالشان اسلام در آن حد که باید، ارتباط برقرار نکردم، اما با حمزه به عنوان عموی پیامبر خیلی خوب ارتباط برقرار کردم.
شما اشاره کردید به هزینههای هنگفت فیلم محمد رسولالله (ص). مگر شما هم هزینههای میلیاردی برای ساخت سریال یوسف(ع) در اختیار نداشتید؟
ما یک مدیر روابط عمومی داشتیم که مجبور به اخراج وی شدیم، به دلیل این که ایشان به وظیفهاش به خوبی عمل نمیکرد. ایشان بعد از این در مقطعی جریان مدیر روابط عمومی سیمافیلم شد و شروع به دروغگویی و سخنپراکنی در مورد سریال یوسف کرد. جالب این که مسوولان سیما فیلم که خود از عوامل صدا و سیما بودند، مانع دروغگوییهای ایشان نشدند. مسوولان سیمافیلم رقمهای دروغینی که ایشان به عنوان هزینه ساخت سریال مطرح میکردند را میشنیدند، اما سکوت میکردند و این هنوز هم برای من یک معماست. رقمهایی مثل ۱۰، ۱۲ و حتی ۱۴ میلیارد تومان برای ساخت سریال یوسف(ع) عنوان شده است که هیچ کدام واقعیت ندارد. قرارداد ما با صدا و سیما شش میلیارد و چهارصد میلیون تومان بوده که البته هنوز نزدیک به سیصد میلیونش را دریافت نکردهایم. البته کمکهای ناچیزی هم از منابع مختلف دریافت کردیم که در کل بودجه ساخت سریال به ۷ میلیارد تومان رسید.
فکر نمیکنید ۷ میلیارد تومان مبلغ زیادی است؟
خیر. ۷ میلیارد تومان در حال حاضر هزینه ساخت دو فیلم سینمایی فاخر است. مثل فیلم «روز رستاخیز» آقای درویش و فیلم «ملک سلیمان» آقای بحرانی. ما یک سریال ۴۵ قسمتی ساختیم نه یک فیلم دو ساعته. آن هم یک سریال تاریخی با آن دکورهای عظیم و هزینههای خاص خودش. ضمن این که همین الآن هم سریالهای رتبه «الف ویژه» در حال ساخت هستند که رقمهای بالای ۱۸ میلیارد و ۲۲ میلیارد هزینه کردهاند و البته هنوز هم ناتمام ماندهاند.
آقای زمانی قبل از سریال «یوسف پیامبر» هم سابقه بازیگری داشت؟
خیر، ایشان اصلا بازیگری نکرده بودند. چهره ایشان برای ایفای نقش یوسف(ع) مناسب بود، ضمن این که از ایشان تست گرفتیم و احساس کردیم میتواند از عهده این نقش برآید. بنابراین ۶-۵ ماه کلاس فشرده بازیگری بهطور خصوصی برای ایشان برگزار کردیم تا برای ایفای نقش آماده شود.
قرارداد آقای زمانی به چه صورت بود؟
ایشان تا نوروز ۸۷ با ما قرارداد داشت و ماهانه ۵۰۰ هزار تومان دریافت میکرد. سعی کردیم ایشان را تامین کنیم تا نقش دیگری تا قبل از شروع سریال ایفا نکند. چرا که بکر بودن چهره ایشان برایمان مهم بود. مثلا آقای اردلان شجاعکاوه نقش فرشته وحی را برای ما بازی کرد، اما به دلیل بازی در چند نقش کمدی، قبل از شروع سریال، این نقش در ذهن بینندگان تخریب شد.
در حال حاضر خبری از پروژههای جدید بازیگری آقای زمانی دارید؟
ایشان هنوز برای بازی در فیلمی مشغول به کار نشده است و بنا هم ندارد تا پایان سریال «یوسف پیامبر» در نقش دیگری ظاهر شود. این تصمیمی است که خودش گرفته و محبتی است که به سریال دارد.
این مطلب که خودتان مایل به بازی در این نقش بودهاید حقیقت دارد؟
بدم نمیآمد ولی رها کردن پشت دوربین در کارگردانی یک نقیصه است. کارگردان باید پشت دوربین باشد تا بر کارش تمرکز داشته باشد.
با این صحبتهایی که کردید باز هم منتظر کار جدیدی از سوی شما باشیم یا خیر؟
با این همه عنادی که با سریال یوسف صورت گرفت و با این همه بیتفاوتی و بیمهریای که دوستان نسبت به ما داشتند دیگر انگیزهای برای کار کردن ندارم. واقعا نمیدانم برای چه کسی باید کار کنم؟!
ارسال نظر