نفس تنگی مردمان باستانی

رمان «نفس‌تنگی نوشته فرهاد حیدری گوران » از سوی نشر آگه منتشر شد.

این رمان در واقع روایت بمباران شیمیایی زرده این روستای باستانی است؛ روستایی در غرب کشور و روی نقطه صفر مرزی. از این رو زبان رمان هم انگار روی نقطه صفر نوشتار می‌چرخد؛ تنوع لحن و چندگانگی فضای روایت از مشخصه‌های این رمان است.

از دیگر ویژگی‌های نفس‌تنگی، می‌توان به ساختار مبتنی بر فضای وب آن اشاره کرد. این نخستین رمان فارسی است که نقش فضای اینترنت و به خصوص نظریه Link (پیوندار) در آن برجسته شده است. رابطه مجازی آدم‌ها و راوی‌های رمان ما را با فضایی آشنا در داستان‌نویسی روبه‌رو می‌کند که فضای هستی و زندگی در عصر رایانه و کافی‌نت و وبلاگ‌نویسی و ... است.

«در حیاط اول، اشرف الواعظین در حال سخنرانی بود، روی کاشی‌های لعابدار با گل بوته‌های اسلیمی و ختایی.

دانیال گفت: این هم شاه‌اسماعیل.

گفتم: نگاه کن به ناصرالدین شاه.

گفت: چشم‌های خسروپرویز از حدقه درآمده.

گفتم: چشم می‌خواهد چه کار.

بعد شمایل امین‌السلطان بود و آغامحمدخان و اشک اول و بهرام و قباد و شاه‌عباس و منصوربن عبدالملک روی کاشی‌های دیوارهای حیاط ‌اول، همه با موهای سیاه و تمام‌رخ.

دماغ آغامحمدخان قاجار کنده شده بود.

یکی از کارگرها گفت: خودم براش می‌سازم.

گزیده‌ای از متن کتاب «نفس‌تنگی» بند نخست: قوس پنج و هفت