انحصار دولتی وحشت می‌آورد

علیرضا مجمع

عکس: آکو سالمی

مرتضی شایسته یکی از پنج تهیه‌کننده منتخب سی‌سال سینمای ایران است. او که از اوایل دهه ۶۰ کارش را با مسوولیت مدیرعاملی موسسه هدایت فیلم آغاز کرد، تاکنون یکی از فعال‌ترین تهیه‌کننده‌های ایرانی است که به عنوان یک تهیه‌کننده بخش‌خصوصی هنوز هم با قدرت به کارش ادامه داده است. وقتی بحث خصوصی‌سازی در عرصه سینما مطرح شد، شاید یکی از کسانی که در این مورد به شدت صاحب‌نظر است، مرتضی شایسته باشد. به هر حال این گفت‌وگو سرآغاز سلسله بحث‌های حاکمیت اصل۴۴ در عرصه سینما است که در هفته‌های بعد در گفت‌وگو با صاحب‌نظران موافق و مخالف دیگر با این اصل ادامه خواهد یافت.گفت و گو با مرتضی شایسته در دو بخش ارائه خواهد شد.

همان‌طور که می‌دانید مدتی است بحث حاکمیت اصل۴۴ قانون اساسی روی فضای کشور سایه انداخته است. اما در عمل اجرای صحیح این دستورالعمل و واگذاری رئوس کارهای دولتی به بخش‌خصوصی یا اصلا انجام نمی‌شود یا اگر هم مراحل اجرایی خود را طی می‌کند، این فعل و انفعال بسیار کند است و در عمل ضررش را بخش‌خصوصی می‌بیند. در ابتدا نگاه خود را نسبت به این ماجرا در حیطه موضوع بحث‌ ما- سینما - بفرمایید و اساسا چقدر دایره اختیارات سیستم دولتی را در این حوزه وسیع می‌دانید؟

بهتر است در ابتدا وضعیت سینمایمان را در حال حاضر تشریح کنیم تا برسیم به اینکه اصلا حاکمیت این اصل می‌تواند کمکی به سینمای ما بکند یا نه. ما در حال حاضر با سینمایی مواجهیم که نه دولتی است، نه خصوصی است، نه مردمی است.بهتر است بگویم ما یک سینمای چندوجهی داریم که نتیجه‌اش همین است که الان می‌بینیم. در تولید، در پخش، در اکران و سالن‌های سینما با مشکلات عدیده‌ای مواجهیم. واقعیت این است که آن سینمای دولتی‌ای که قرار است همه چیز را در اختیار بگیرد، در هیچ جای دنیا جواب نداده است. در بخش‌های دیگر اقتصادی کشور هم اگر بررسی کنیم به همین نتیجه می‌رسیم. اگر گفته می‌شود قرار است شاخه‌های اقتصادی و بازرگانی و صنعتی از دولت گرفته شود و به مردم واگذار شود، دلیلش این است که دولت توان آن را ندارد که همه اینها را برنامه‌ریزی و مدیریت کند و به سرانجام موفقی برساند. در بحث سینما هم همین ماجرا حاکم است. کشورهای بلوک شرق را اگر ببینید، به دلیل دولتی بودن مطلق در تولید و پخش فیلم‌ها، عملا سینمایشان نابود شد و چیزی از آن نماند. آن قسمتی هم که موفق بود دست بخش‌خصوصی و تشکیلات خصوصی است که دارند کار می‌کنند...

که آن هم به دلیل حاکمیت نگاه بسته در دولت‌هایشان، چیزی درخور از آن درنیامده...

دقیقا. وضعیت فعلی سینمای ما هم به همین‌گونه است. حضور دولت و بخش‌های دولتی و شبه‌دولتی در سالن‌های سینما بسیار پررنگ است. حدود ۸۰ تا ۹۰سینمای کشور دست حوزه هنری است، تعدادی دست کمیته امداد، تعدادی دیگر دست هلال‌احمر و شرکت نفت و بنیاد شهید... به عنوان یک پرانتز در بحث، طبق آماری که دارید، چند سالن سینما در کل کشور فعال است؟

حرف ۲۶۰-۲۵۰سالن را می‌زنند، اما سالن مفیدی که بشود از آن بازدهی اقتصادی کرد، شاید ۵۰ تا ۶۰ سالن وجود داشته باشد.

در کل کشور؟!

بله. بعضی سالن‌ها در آمار هست، اما بازدهی اقتصادی ندارد و از بین رفته است. خیلی از شهرستان‌ها اسمش هست که سینما دارند. اما در واقع نه بازدهی دارد، نه مردم به سینما می‌روند و فروش فیلم‌ها هم بسیار پایین است.

تازه از این تعداد اندک و بهتر است بگویم شرم‌آور(!) بخش قابل توجهی از آن هم در دست بخش دولتی است.

این باعث شده تعداد زیادی از افرادی که می‌خواهند روی سالن‌سازی سرمایه‌گذاری کنند، نگران بشوند و نیایند. از این انحصار دولتی وحشت دارند. البته در چندجا هم بخش خصوصی اقدام به سالن‌سازی کرد مثل خرم‌آباد و سنندج، اما در برابر انحصار دولتی و حوزه هنری نابود شدند.

پس می‌شود گفت حاکمیت دولت نوعی انحصار دولتی به وجود می‌‌آورد.

به‌وجود آورده است. البته حوزه هنری یک ارگان شبه دولتی است. این باعث شده سرمایه‌گذاران بخش خصوصی وارد این عرصه نشوند تا در موقع رقابت و گرفتن فیلم به مشکل برنخورند. از طرفی همین سالن‌هایی که وجود دارد، در حال از بین رفتن است. بعضی از این سالن‌ها در‌حال‌حاضر عمر ۴۰ساله دارند.

با استانداردهای جهانی که اساسا فاصله‌ای غیرقابل انکار داریم.

بله، در آمریکا اگر می‌بینید با وجود اینترنت و دی‌وی‌دی و انواع و اقسام لوازم تکنولوژیک مردم باز هم به سینما می‌روند، دلیلش روشن است. سالن‌‌های سینما به شکلی طراحی شده است که مردم ترغیب می‌شوند برای دیدن فیلم به سالن سینما بروند، نه در پای تلویزیون خانه‌شان. در سینما از دیدن فیلم لذت می‌برند. اگر بخواهیم با استانداردهای روز دنیا مقایسه کنیم، بالغ بر ۹۸درصد سینماهای ما زیر استانداردهای ۲۰ سال پیش است. از طرف دیگر اکثر سالن‌ها در مکانی از شهر قرار گرفته‌اند که دیگر خانواده نمی‌تواند به راحتی برود فیلم ببیند.

سینماهای ما فضای جغرافیایی و ترافیکی مناسبی برای خانواده ندارند. مثلا سینما آسیا در چهارراه جمهوری قرار دارد که آنجا اصلا جای پارک ماشین نیست. سینما آفریقا، سینما استقلال و خیلی سالن‌های دیگر رویش تابلوی توقف مطلقا ممنوع زده‌اند. با این حساب تعداد زیادی از سالن‌های ما از رده خارج است. در شهرستان‌ها هم که این مساله به مراتب حادتر و پیچیده‌تر است. با این حساب می‌شود نتیجه گرفت که باید سالن‌های جدید ساخته شوند در مکان‌های جدید. راهش هم این است که بخش خصوصی وارد میدان شود. این برج‌ها را مگر دولت می‌سازد؟! اما زمانی که می‌گوییم بیا سینما بساز، مقاومت می‌کند.

... چون در بازگشت سرمایه‌اش تردید دارد.

همین‌طور است. رقابت برج‌ساز با همکارش است نه دولت. اما امکان دارد یک نفر بیاید سینما بسازد، از آن طرف دولت چند سالن در همان محل ایجاد کند. نتیجه‌اش این است که تمام این عوامل دست به دست هم داده تا ورود بخش‌خصوصی به این عرصه کند شود.

به نظر شما راه حل مساله چیست؟

راهش این است که سالن‌های مفید را قیمت‌گذاری کند و با شرایط آسانی به بخش خصوصی بدهد. سالن‌‌هایی هم که از رده خارج است را بکوبد و با شرایط سهل و آسانی برای سالن‌سازی در اختیار بخش خصوصی قرار دهد. آن وقت ما دچار یک رقابت سالم تنگاتنگ می‌شویم، هم برای داشتن سالن و هم برای سالن‌سازی.

خب موانع این کار چیست؟

متاسفانه ارگان‌ها در برابر این ماجرا مقاومت می‌کنند. فکر می‌کنند دارند کار فرهنگی می‌کنند. چهار تا سالن مخروبه را نگه داشته‌ای و آزاد نمی‌کنی، این که کار فرهنگی نیست. اگر شما آمدید یک مجموعه پنج، شش سالنه در یک شهر ساختید، شب به شب ده‌هزار نفر تماشاگر آمدند فیلم‌ها را دیدند، این کار فرهنگی است، نه اینکه در تبریز سالنی وجود دارد که روزی ۲۰هزار تومان می‌فروشد. یعنی از صبح تا شب ۲۵ نفر آدم به این سالن هزار نفری می‌رود. خب این کار فرهنگی نیست. اتفاقا وقتی مردم این سالن سوت و کور و بی‌رونق را ببینید، فکر می‌کنند سینما مرده است.

تاثیر معکوس دارد.

کاملا نتیجه منفی و معکوس دارد.

یک کم شفاف‌تر صحبت می‌کنید؟ می‌خواهم بدانم واقعا شما به عنوان یک تهیه‌کننده بخش‌خصوصی چقدر به اجرای اصل ۴۴ امید دارید؟

در حال حاضر هیچ امیدی ندارم. در بخش‌های دیگر کارهایی شده است،‌ اما در سینما هیچ اقدامی صورت نگرفته است. ما به نهادها و ارگان‌ها و همین حوزه هنری نامه نوشتیم که حاضریم سالن‌هایشان را در اختیار بگیریم، نمی‌دهند رها نمی‌کنند. من به مسوولان بالای نظام می‌گویم، این ارگان‌‌ها و نهادها به بخش‌خصوصی هیچ اعتمادی ندارند، اراده‌‌ای بالاتر نیاز دارد. یعنی آن ارگانی که ۴۰ یا ۵۰ سینما دستش دارد، آن سینما را به بخش‌خصوصی نمی‌دهد، اراده بالاتری لازم است که به او حکم دهند که فلان مدت باید این کار را انجام بدهید، باید تحولی اساسی صورت بگیرد. در دبی که از تهران بسیار کوچک‌تر است، مجموعه‌های سینمایی وجود دارد که چندین برابر تهران است. ما اگر در همین تهران ۱۰ تا مجموعه مثل اریکه ایرانیان و سینما آزادی داشته باشیم فروش فیلم‌هایمان چند برابر می‌شود. باید در کل کشور نهضت سالن‌سازی به وجود بیاید.