یادداشت
پیشنهاد ایجاد محیط بان
با پایان فصل تابستان و شروع ماه رمضان، غالبا مسافرتها در کشور رو به پایان میگذارد. با افزایش درآمد سرانه مردم در سالهای گذشته میتوان حدس زد که حجم مسافرتهای مردم افزایش یافته باشد، چرا که طبقه متوسط و بالا پسانداز کافی برای تفریح و مسافرت خود خواهند داشت. بخشی از مسافرتها معطوف به مناطق جنگلی شمال کشور و تفریحگاههای مشهور بوده است.
علی سرزعیم
با پایان فصل تابستان و شروع ماه رمضان، غالبا مسافرتها در کشور رو به پایان میگذارد. با افزایش درآمد سرانه مردم در سالهای گذشته میتوان حدس زد که حجم مسافرتهای مردم افزایش یافته باشد، چرا که طبقه متوسط و بالا پسانداز کافی برای تفریح و مسافرت خود خواهند داشت. بخشی از مسافرتها معطوف به مناطق جنگلی شمال کشور و تفریحگاههای مشهور بوده است. نکته تاسف باری که در اکثر این تفریحگاهها و مناطق زیبای طبیعی دیده میشود، آلودگی زیادی است که در اثر ترددهای مسافرین به وجود آمده است. هر کس در منطقهای که موقتا اقامت یافته ابایی از ریختن آشغالها نداشته است. طبیعی است که افراد بسیار اندکی هستند که انگیزه کافی داشته باشند تا آشغالهای ریخته شده توسط دیگران را از محیط جمعآوری کنند. معمولا حجم آلوده کردن محیطزیست در حدی است که اگر کسی اندک انگیزه ای هم داشته باشد، از مقابله با این وضع ناامید خواهد شد. راه چاره چیست؟ آیا علم اقتصاد برای حل این مساله راهحلی دارد؟
برای یافتن راهحل این مساله جامعه طبق معمول دو رویکرد وجود دارد. رویکرد اول متعلق به کسانی است که بلافاصله به سراغ دولت رفته و معتقد میشوند که این موارد جزو مصادیق شکست بازار است و دولت باید مداخله کند. مقصود آنها این است که سازمان محیطزیست کسانی را داشته باشد که به این مناطق روند و محیط را پاکیزه کنند. پیامد این راهحل این خواهد بود که اولا مردم با خیال راحت آشغالهای خود را در فضای محیطزیست باقی گذارند؛ چرا که مطمئن خواهند بود کسی آنها را جمع خواهد کرد و به این ترتیب انگیزه حفظ محیطزیست برای بخشی از جامعه که سابقا انگیزه کافی داشت نیز متزلزل میشود. مضاف بر اینکه انجام اینکار خود بودجه ای دیگر را طلب میکند و به ناچار باید بودجه سازمان محیطزیست را افزایش داد. همزمان باید با این مشکل اجرایی نیز روبهرو بود که مامورین بهداشت محیطزیست انگیزه کافی را برای اجرای درست مسوولیتشان نخواهند داشت و دائما باید بر کار آنها نظارت کرد تا از محیطزیست به درستی صیانت کنند. در عمل نیز شاهد آن هستیم که اگر منتظر بمانیم تا سازمان محیطزیست کاری برای پاکیزگی این مناطق انجام دهد، کاری از پیش نخواهد رفت و روز به روز بر وسعت این آلودگیها افزوده خواهد شد.
رویکرد دوم متعلق به کسانی است که تلاش میکنند راهحلی از طریق مکانیزم بازار آزاد بیابند. در این رویکرد باید مکانیزمی یافت تا افراد خود هزینه آلوده کردن محیطزیست را متحمل شوند تا انگیزه ای برای آلوده کردن محیطزیست نداشته باشند. از سوی دیگر باید راهی یافت تا انگیزههای مادی برای صیانت از محیطزیست در نزد محیطبانان فراهم شود. راهحلی که میتوان در این رویکرد پیشنهاد کرد، طرح ایجاد محیطبان مشابه پارک بان است. در این طرح، یک فرد مسوولیت صیانت از محیطزیست یک منطقه مشخص را بر عهده میگیرد. در ابتدای کار با او شرط میشود تا محیط مذکور را تمیز کند و تمهیداتی چون قراردادن سطل آشغال، منقل برای آتش و کیسههای انباشت زباله فراهم کند و در کنار آن همواره مجهز به لوازم اطفای حریق باشد تا در منطقه تحت سرپرستی وی آتش سوزی رخ ندهد. آنگاه این مکانیزم اعمال خواهد شد که هر مسافری که بخواهد در منطقه ای به طور موقت اقامت کند، ناگزیر شود مبلغی مشخص را به آن فرد پرداخت کند. محیطبان مذکور در عین حال میتواند چنانچه افرادی موجب تخریب محیطزیست شدند، را با قبضهایی جریمه کند و برای شناسایی متخلفین، شماره ماشین و وسیله نقلیه آنها را یادداشت کند. به این ترتیب هزینه تخریب و آلوده کردن محیطزیست برای مسافرین درونی میشود و در عین حال، محیطبانان انگیزه کافی برای صیانت از محیطزیست داشته و نیازی به دریافت حقوق نخواهند داشت و از محل مبالغ مذکور گذران زندگی خواهد کرد و به نوعی اشتغال در آن مناطق افزایش خواهد یافت. جزئیات این کار را میتوان در بررسیهای بیشتر طراحی نمود، ولی اصل راهحل مبتنی بر یافتن مکانیزمی از درون تبادلات آزادانه افراد است و تکیه آن بر انگیزههای فردی خواهد بود.
ارسال نظر