درباره طرح تحول اقتصادی - ۳ مرداد ۸۷

دکتر اسحاق جهانگیری

سخن آخر

روش و رفتار دولت در ۳ سال گذشته نشان می‌دهد وقتی به تصمیمی می‌رسد بسیار شتابان و بدون لحاظ کردن دیدگاه‌های همه کارشناسان و اقتصاددانان، کار را آغاز می‌کند. به نظر می‌رسد پیش از اجرای طرح تحول اقتصادی چند نکته را باید مورد توجه جدی قرار داد. اول: طرح تحول اقتصادی با ابعاد گسترده‌ای که مطرح شده است و به ویژه طرح هدفمند یا نقدی کردن یارانه‌ها نیازمند زمان مناسب و زمان‌بندی دقیق است. واقعیت کارشناسی و استدلال‌های منطقی و علمی حکم می‌کند که اجرای این طرح در سال پایانی فعالیت دولت حتما بدترین زمان است و حاشیه‌هایی که ایجاد می‌کند احتمالا متن واقعه را کم‌رنگ خواهد کرد.

دوم: اراده، اعتقاد و باور کارشناسی و علمی مجریان طرح از دیگر الزام‌ها برای کامیابی در طرح تحول اقتصادی است. در حالی که در اراده و عزم آقای رییس‌جمهور برای شروع شتابان طرح تحول اقتصادی تردیدی وجود ندارد، اما آیا در حالی که وزارت اقتصاد تا زمان نوشتن این مطلب وزیر ندارد، سازمان منحله مدیریت و برنامه‌ریزی فاقد انسجام، موجودیت نیرومند است و استانداران پی‌درپی تغییر می‌کنند و وزارت کشور نیز سرپرست دارد، آیا عزم، اراده و اعتقاد کافی وجود دارد؟ این در حالی است که از چند

ماه دیگر موضوع انتخابات ریاست‌جمهوری به مساله اصلی وزارت کشور و استانداران تبدیل خواهد شد.

سوم: با وجود تبلیغات و وعده‌هایی که درباره طرح تحول اقتصادی شده است، هنوز مشخص نیست دستگاه و سازمان اصلی که این ماموریت را باید انجام دهد، کدام دستگاه است.

گروه‌های کاری که در دولت فعالیت دارند وظیفه تهیه پیش‌نویس و در بهترین حالت تصویب طرح را می‌توانند بر عهده بگیرند و نمی‌توانند مجری با اختیارات تمام و کمال طرح باشند. مجری باید معلوم باشد، رییس دستگاه مجری و بدنه کارشناسی نیز باید مجاب شده و اجرای طرح را قبول کنند. بر اساس سنت، قانون و عرف سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی که منحل شده است این ماموریت را بر دوش می‌کشید، اما تاکنون جز رییس‌جمهور هیچ مسوول دیگری به عنوان مجری معرفی نشده است تا مجلس قانونگذاری بتواند از وی درباره جزئیات و روش اجرا پرسش کند.

انحلال سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی از سوی دولت موجب شده است که سازمان یا دستگاه مستقل از گرایش‌های سیاسی برای اجرای این ماموریت وجود عینی نداشته باشد. آیا می‌توان از تشکیلات نهاد ریاست‌جمهوری یا وزارت کشور که سیاسی‌ترین بخش‌های دولت و قوه مجریه‌اند، انتظار داشت کار تخصصی کنند؟

چهارم: با توجه به واقعیت‌های نظام تصمیم‌گیری کشور، شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه آیا بهتر نیست طرح تحول اقتصادی را مبنای یک برنامه ۵ساله توسعه اقتصادی قرار داد؟ اگرچه محورها و هدف‌های یک برنامه ۵ساله توسعه فراتر از طرح و تحول اقتصادی خواهد بود، اما نمی‌توان این طرح را با سازگار کردن اسناد بالادستی چشم‌انداز و سیاست‌های کلی نظام تهیه، تدوین، تصویب و قانونی کرد. اگر طرح تحول اقتصادی در قالب برنامه پنجم توسعه که باید امسال نهایی و برای بررسی و تصویب به مجلس فرستاده شود، جاسازی شود، به صواب نزدیک‌تر است. این اقدام می‌تواند دولت را از اتهام‌های سیاسی رها کند و مهم‌ترین مسائل فنی جامعه قربانی حاشیه‌های سیاسی نخواهد شد.