یادداشت
نحوه معالجه آقای قاف
در نظر بگیرید فردی را (نامش را آقای قاف بگذاریم) که به انواع بیماریها مبتلاست؛ از بیماریهای قلبی و عروقی و عصبی گرفته تا بیماریهای تنفسی، مزاجی و روحی. فرض کنید از یک سو گرفتاریهای شغلی آقای قاف چنان به اوج خود رسیده که به قول معروف فرصت سرخاراندن هم ندارد و از سوی دیگر وضع برخی از این بیماریها چنان حاد شده که بعید نیست آقای قاف را از پای درآورد.
مهدی راستاد
در نظر بگیرید فردی را (نامش را آقای قاف بگذاریم) که به انواع بیماریها مبتلاست؛ از بیماریهای قلبی و عروقی و عصبی گرفته تا بیماریهای تنفسی، مزاجی و روحی. فرض کنید از یک سو گرفتاریهای شغلی آقای قاف چنان به اوج خود رسیده که به قول معروف فرصت سرخاراندن هم ندارد و از سوی دیگر وضع برخی از این بیماریها چنان حاد شده که بعید نیست آقای قاف را از پای درآورد. برای یک لحظه فکر کنید که اگر خدای ناکرده شما به جای آقای قاف بودید، با علم به وخامت وضعیت سلامتی تان چه تدبیری میاندیشیدید؟ طبعا برای درمان هر یک از دردها باید پیش متخصص مربوط مراجعه کرد و از طریق انجام آزمایشهای لازم ابتدا اجازه داد تا معاینات لازم صورت گیرد و پس از تشخیص صحیح هر بیماری و علت آن با رجوع به آخرین دستاوردهای علم پزشکی به انتخاب بهترین راه علاج همت گمارد. حال سوال این است که اگر به شما پیشنهاد شود که بهجای رجوع به این همه متخصص و صرف وقت و پول، سالی یکبار جلسهای تشکیل دهید و در آن از جمعی از متخصصین دعوت کنید تا طی چند ساعت به ارائه نظراتشان در مورد بیماریها و راههای علاج آنها بپردازند، این راه را چارهای موثر برای بهبود وضع سلامتی خود ارزیابی میکنید؟
آقای قاف را اقتصاد ایران فرض کنید که به انواع بیماریهای مزمن و غیرمزمن مبتلاست: تورم نهادینه شده، وابستگی به درآمدهای نفتی، رشد کند درآمد سرانه، عدم ثبات سرمایهگذاری و به تبع آن نوسان رشد اقتصادی، کسری بودجه، منفی بودن تراز تجاری اقتصاد بدون نفت و دهها بیماری دیگر که یادآوری هر یک دلرنج است. اگر دولت را مسوول سلامتی اقتصاد بدانیم شکی نیست که هر یک از دولتمردان بسته به سطح مدیریتی و موقعیت کاریشان چنان گرفتارند که گاه فرصت احساس درد را هم ندارند، بگذریم از اینکه تعیین حوزه درد و مسوولیت درمان آن با ساختار فعلی دولت گاه از ابتداییترین موانع آغاز درمان محسوب میشود. حال با توجه به ضیق فرصت مدیریت و گرفتاریهای کاری، حتی صرفنظر از دیدگاه اقتصاد سیاسی به مساله اگر قصد مدیریت را خیرخواهانه و درمان این دردها تصور کنیم، باید دوباره پرسید آیا واقعا برگزاری این چنین جلساتی موثرترین راه درمان است؟ آیا لیست دعوت متخصصین متناسب با دردهای آقای قاف تنظیم میشود؟ یعنی تعداد کافی از متخصصین اقتصاد کلان، از متخصصین اقتصاد انرژی، گروهی از اقتصاد پولی و بانکی، اقتصاد صنعتی، بخش عمومی، تجارت بینالملل، بازار کار، بازارهای مالی و غیره به این جلسه دعوت میشوند؟ آیا متخصصین معاینات و بررسیهای لازم را جهت تعیین درد و ارائه راه حلهای پیشنهادی موردی (فراتر از آنچه در کتابهای درسی یافت میشود) قبل از جلسه انجام دادهاند؟ یعنی در هر حوزه، لوازم معاینه که عبارت است از دادهها و منابع مالی در اختیار متخصصین قرار داده شده است؟ آیا در هر مورد فرصت و منابع لازم برای ایجاد اجماع بین متخصصین فراهم شده است؟ آیا به هر متخصص فرصت کافی جهت ارائه نظر کارشناسیاش در جلسه داده شده است؟ آیا تقسیم زمانی فرصت جلسه بر مبنای اولویتبندی دردهای آقای قاف بوده است؟ آیا مسوولین سلامتی آقای قاف، در تمامی زمینههای تخصصی سررشته دارند تا بتوان به ایجاد یک گفتوگوی سازنده بین طرفین امیدوار بود؟ آیا اگر این گفتگو برقرارشد و دردها بطور دقیق تشخیص و تفهیم شد، میتوان به پیگیری درمان توسط مدیران پرمشغله امید داشت؟ آیا انگیزههای کافی و مکانیزمهای کنترلی لازم برای آنکه مثلا آقای قاف داروهایش را به موقع بخورد وجود دارد؟ اینها سوالاتی است که اثربخشی راهحلهایی از جنس جلسات سالانه را دچار تردید مینماید. یکی از دردهایی که به اذعان قاطع متخصصین اقتصاد ایران، دولت به درستی بر آن دست گذاشته است، مساله یارانهها است؛ بیماری که طی سالها بیتوجهی امروزه فغان اقتصاد ایران را به آسمان رسانده است و دیگر تحمل آن ناممکن مینماید. حال که دولت شجاعت درمان را از خود نشان داده است، جای آن دارد که به نحو مؤثری از اجماع نظرات متخصصان و دلسوزان این حوزه بهرهمند گردد. یکی از ساز و کارهای علمی اجماع بین متخصصین در هر حوزهای در دنیای امروز برگزاری سمینارهای تخصصی در آن حوزه است. در چنین محیطی است که به افراد بر مبنای وزن علمی نظراتشان فرصت داده میشود و راه حلها از میان بحثها و مقالات ظهور میکنند.
منطق علمی راه را بر تکرار اشتباهات میبندد و توان علمی متخصصین دلسوز اقتصاد ایران، چه در داخل کشور و چه از خارج آن، در تعیین راهحل نهایی منعکس میگردد. در چنین فضایی است که میتوان متخصصین واقعی هر حوزه را شناخت و منابع لازم را جهت انجام معاینات دقیقتر و یافتن راهحلها در اختیار آنان قرارداد. برگزاری ادواری چنین سمینارهایی میتواند به ارزیابی موثربودن راهحلها کمک کند و خود به مثابه مکانیزمی کنترلی از سوی جامعه علمی کشور بر روند بهبودی بیماریهای آقای قاف عمل نماید. و خلاصه آنکه در چنین محیطی میتوان لااقل به بهبودی یکی از دردهای آقای قاف امیدوار شد.
(iraneconomy@gmail.com)
ارسال نظر